در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید، یعنی فکر کردن به طور مطلق مسائل زندگی را حل نمیکند، توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند. انسان در این حیات زمینی خودش درچند جهان زندگی میکند .اول جهان فیزیک یا همان جهان خاکی که برای همه ما کاملاً محسوس است و به صورت خودآگاه در حال زیستن در آن هستیم. دوم جهان خواب که ظاهراً به صورت ناخودآگاه در آن زندگی میکنیم. سوم جهان ذهنی یا همان ساختار فکری ما بود که در وادی پنجم آنچه در جهان ذهنی یا در تفکر خودمان داریم، آنها را وارد مرحله عملی و کاربردی کنیم، یعنی به عمل درآوردن افکار و اندیشه ماست. مثلٱ تصمیم میگیریم ساندویچ بخوریم اول بایستی تمامی مراحل از چگونگی تهیه تا خوردن ساندویچ را در ذهن خودمان برنامه ریزی کنیم. گاهی در اجرای مراحل ذهنی توجه میکنیم که پول نداریم و یا اینکه در مکانی هستیم که ساندویچ فروشی وجود ندارد. در این صورت بلافاصله ساختار در ذهن ما لغو میشود و به ساختار دیگری میپردازیم.
برای خوردن ساندویچ یا هر غذای دیگر دو نکته لازم و ضروری است: ۱_ تفکر و تشکیل ساختار مناسب ذهنی برای خوردن ساندویچ ۲_ به اجرا درآوردن ساختار ذهنی ساندویچ تا مرحله خوردن آن؛ بنابراین در این وادی اگر نتوانیم ساختار ذهنی و ساختار تفکر خود را تبدیل به ساختارهای عملیاتی نماییم هیچ گاه به نتیجه نمیرسیم. برای به اجرا درآوردن ساختارهای فکری و تبدیل آن به ساختارهای عملی بایستی از حالت اضطراب، ترس، عدم اعتماد به نفس، ناامیدی و سایر نکات منفی خارج شویم و به مرحله آرامش برسیم، تا اجرایی کردن واسطهها عملی باشد و برای رسیدن به آرامش بایستی پاکسازی و سازندگی را از خود آغاز نماییم. همانطور که میدانیم برای تبدیل یک آب آلوده و کثیف به یک آب سالم و زلال فقط یک راه وجود دارد آن هم تصفیه آب است، برای تبدیل انسانی با تعادل و موجه نیز فقط یک راه وجود دارد و آن هم تزکیه و پالایش انسان است.
یعنی دوری از ضد ارزشها و رفتن به طرف ارزشها، ما در کنگره ۶۰ یاد گرفتیم هر کار ضد ارزشی که انجام میدهیم به روشDST آن کار ضد ارزشی را کنار بگذاریم. بایستی پلهها را به مرور زمان طی کنیم وقتی که روان انسان به ضد ارزشها آلوده میشود انسان بیقرار میشود هر کسی به درون خود برود لحظهای تفکر کند به درستی میداند که انجام چه عملی ارزشمند است و انجام چه عملی ضد ارزش است.. برای مثال چند ضدارزشی را که خرد جهانی هم آنها را به رسمیت میشناسد نام میبریم. دروغ گفتن،دزدی کردن، رشوه دادن و رشوه گرفتن، پیمان شکنی، مصرف مواد مخدر، غیبت کردن، شهادت نادرست دادن، به حریم دیگران تجاوز کردن، در کار دیگران تجسس کردن میباشد. ۲_ خودداری: بعضی اوقات برای انجام دادن کاری هرچه فکر میکنیم به نتیجهای نمیرسیم برای مثال خرید یک قطعه زمین یا خرید خانه هرچه فکر میکنیم به نتیجهای نمیرسیم در این شرایط عقل سالم حکم میکند که بایستی از انجام آن کار خودداری کنیم.۳_ قناعت: ما از دامان طبیعت به وجود آمدهایم بایستی از طبیعت الگو بگیریم، چگونه از سادهترین چیزها بهترین چیزها را میدهد.
برای مثال از زمین شور و آب تلخ و کود حیوانات گلها و خوشمزهترین میوهها را به وجود میآورد. ما باید بتوانیم با حداقل امکانات بهترین شرایط را برای زندگی کردن فراهم نماییم به مرور زمان پایههای مالی زندگی خودمان را مستحکم کنیم و مقداری از درآمدمان را پس انداز کنیم چون فردی میتواند بخشنده باشد و به دیگران کمک کند که چیزی داشته باشد و گرنه انسان فقیر همیشه دستش جلوی دیگران دراز است باید متوجه باشیم که تفاوت بسیاری بین خسیس بودن و قناعت کردن است. ۴_ صبر: به طبیعت نگاه میکنیم که برای مهیا کردن تولیدات خودش همیشه نیاز به زمان دارد. برای مثال اگر کشاورز دانه گندمی را در زمین کشاورزی میکارد باید ۸ یا ۹ ماه صبر کند که این دانه گندم تبدیل به خوشه گندم شود، البته صبر همراه با تلاش و کوشش است. صبر یکی از مولفههای ضروری در زندگی ماست، چون پس از صبر نوبت پیروزی است. ۵_ تجسس، قضاوت و غیبت: افرادی که در اداره آگاهی نیروی انتظامی در قسمت تجسس برای پیدا کردن سارقان و جنایتکاران تجسس میکنند و همینطور قضاتی که به امر قضاوت میپردازند همهی آنها کارشان قانونی و انسانی است، برای انجام خدمتشان حقوق دریافت میکنند.
آنها کارشان قضاوت کردن است. ما نباید در کار دیگران فضولی کنیم برای مثال من حق ندارم در مورد راهنما قضاوت کنم چرا راهنمایم با فلان رهجویش اینگونه برخورد کرد با من خوب برخورد نکرد، یا چرا فلان رهجو چند جلسه است که سر لژیون نیامده است؟ اینها هیچ یک به من ربطی ندارد چون من برای تجسس در کار دیگران یا قضاوت کردن دیگران به کنگره ۶۰ نیامدهام. ۶_ پسانداز: پس انداز میتواند مادی باشد یا معنوی باز هم به تفکر ما مربوط میشود. مثلٱ برای پسانداز مادی ذهنم تصویر سازی میکنم که در چند سال آینده خانه بخرم. من با پسانداز کردن میتوانم کم کم پولهایم را پسانداز کنم تا در آینده بتوانم خانه بخرم و یا پس انداز معنوی، ما میتوانیم با کمک کردن به انسانها پسانداز معنوی داشته باشیم و این امر خیر را به فرزندانمان آموزش دهیم.۷ _توکل، رضا، تسلیم: بهتر است ما در تمامی مراحل مختلف زندگی با تفکر تلاش و کوشش حرکت کنیم و به قدرت مطلق توکل کنیم. او را وکیل خود قرار دهیم و با قلب، زبان و عمل نسبت به آنچه از طرف او برای ما تقدیر میشود رضایت داشته باشیم. اگر از این دو مرحله یعنی توکل و رضا عبور کنیم میتوانیم وارد مرحله تسلیم شویم. در مقام رضا هرچه قدرت مطلق مقرر فرماید اگر موافق خواستههای ما باشد، اکثراً راضی و خشنود میشویم، اما در مقابل تسلیم خواستهای نیست جز خواسته قدرت مطلق نه موافقتی داریم نه مخالفتی که این مرحله، مرحلهای است برای کسانی سخت و برای کسانی سهل.
نویسنده : همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون سوم)
تهیه مقاله: همسفر سلیمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر ماهرخ رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر میترا دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
170