English Version
This Site Is Available In English

قناعت به معنای خسیس بودن نیست

قناعت به معنای خسیس بودن نیست

در جهان ما، تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل می‌نماید. من از این وادی آنچه آموختم این است که تفکر به تنهایی نمی‌تواند مشکلات را حل کند. ما با استفاده از تفکر و قدرت تصویرسازی ذهنی، هر چیزی را می‌توانیم در لحظه در ذهن خود خلق کنیم؛ حتی غیرممکن‌ها را. وادی پنجم به ما می‌آموزد انسان فقط در ذهن این قدرت را دارد. برای خروج تصاویری از ذهن و خلق آنها در دنیای بیرون؛ باید حرکت کرد و این حرکت باید در جهت درست و اصولی باشد تا ساختار تفکرات منطقی خود را به فعل درآوریم و به هدف و مقصود برسیم؛ بنابراین برای حرکت درست و اصولی نیاز است از هفت پله که در وادی پنجم به آن اشاره شده، عبور کنیم تا این افکار را به مرحله اجرایی درآوریم:

پله اول: برگشت از ضد ارزش‌ها
تا زمانی که روان و افکارم به ضد ارزش‌ها آلوده باشد، بی‌قرار هستم؛ پس ابتدا باید افکارم را درون خود متمرکز کنم و ببینم ضد ارزش‌های درونم چیست، مانند غیبت، بدبینی، تجسس و... تا به مرور زمان این ضد ارزش‌ها را از تفکراتم پاکسازی کنم. 

پله دوم: خودداری
اگر برای انجام دادن کاری، هر چه فکر می‌کنم به نتیجه نمی‌رسیم، به عبارتی نمی‌دانم انجام آن کار به نفع من است یا ضرر، در این شرایط عقل سالم حکم می‌کند از انجام آن کار خودداری کنم. 

پله سوم: قناعت
در اینجا آموختم قناعت به معنای خسیس بودن نیست؛ بلکه متوجه شدم که باید از حداکثر امکانات بهترین شرایط را برای زندگی فراهم و برنامه‌ریزی کنم تا پایه‌های مالیِ زندگی‌ام را مستحکم سازم. 

پله چهارم: صبر
کلمه صبر من را یاد ضرب‌المثلی می‌اندازد: «گر صبر کنی زغوره، حلوا سازی». این در طبیعت هم بسیار مشهود است. اگر با دقت بنگریم، مشاهده می‌کنیم که طبیعت برای مهیا کردن تولیدات خودش، نیاز به زمان دارد تا با پشت سر گذاشتن فصول مختلف و تأمین مواد اولیه و مایحتاج، انواع محصولات کشاورزی را فراهم می‌نماید؛ پس باید از طبیعت درس بگیریم و با صبر کردن که یکی از مؤلفه‌های ضروری زندگی است، آن را بیاموزیم؛ زیرا پس از صبر، نوبت پیروزی است و پایان شب سیاه، سپید است. 

پله پنجم: تجسس، قضاوت، غیبت
آموختم تا زمانی که تجسس در کار دیگران کنم، دچار قضاوت بی‌جا و در نهایت غیبت خواهم شد؛ پس باید از تجسس، قضاوت و غیبت که کارهای ضد ارزشی هستند، دوری کنیم؛ چون این کارها انرژی زیادی در انسان از بین می‌برند. 

پله ششم: پس‌انداز
بعضی تصور می‌کنند پس‌انداز برای کسانی است که درآمد بالایی دارند و می‌گویند برای من که آه ندارم، با ناله سودا کنم، چه پس‌اندازی؟! ولی عقل می‌گوید پس‌انداز برای همه‌ی انسان‌ها ضروری است؛ حتی کسی که یک نان دارد، نباید تمام آن را بخورد؛ بلکه باید نیمی از آن را برای روز بعد پس‌اندازد. 

پله هفتم: توکل، رضا، تسلیم
در تمام مراحل زندگی، باید با تلاش و کوشش حرکت کنیم و همواره به قدرت مطلق توکل داشته باشیم و با جان و دل، آنچه از طرف او برایمان تقدیر می‌شود را بپذیریم. وقتی از مرحله توکل و رضا عبور کردیم، وارد مرحله تسلیم می‌شویم؛ جایی که در آن، خواسته‌ای جز خواسته‌ی قدرت مطلق نداریم، نه موافقت و نه مخالفت. 

از وادی پنجم این نتیجه را گرفتم که برای رسیدن به آرامش؛ باید از خودمان شروع کنیم و با گذراندن این هفت مرحله، به تفکر سالم برسیم. وقتی تفکر سالم شد، گفتار هم سالم می‌شود. وقتی گفتار سالم شد، در نهایت کردار و عمل هم صالح خواهد شد، و این یعنی رسیدن به آرامش درونی.

نویسنده، رابط خبری و ویراستار: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم)
ارسال: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم) نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .