سلام دوستان حیدر هستم یک مسافر من هر بار مواد مخدر یا الکل مصرف میکردم و پا به خیابان میگذاشتم یک سرباز ساده هم که من را میدید میگفت تو معتاد هستی و ادامه داستان را همه میدانید، از این چیزها که بگذریم چه زندگیهایی که به خاطر همین مواد مخدر از هم پاشیده شده و یا در حال فروپاشی است. به لطف خداوند بزرگ و آقای مهندس دژاکام تا 90% جلو این فجایع گرفته شد و صورت مسئله اعتیاد برای همگان روشن گردید.
ما در این معادله یا معالجه یا درمان اعتیاد چه چیزی به دست میآوریم؟ اگر تفکر کنیم و تمامی جوانب امر را در نظر بگیریم خواهیم دید که سکه بیارزش ضد ارزشها را از دست میدهیم و چیزی که به دست میآوریم با دنیای از زر و سیم قابل مقایسه و عوض کردن نمیباشد. در قانون هشتم میفرماید که روزی بزرگی به مناجات به کوه میرفت در راه کرمی را دید که در حال حرکت است وقتی به کوه رسید در پایان از خداوند سؤال نمود که چرا این کرم را آفریدی؟ پاسخ داد قبل از شما این کرم از ما سؤال کرد که چرا تو را آفریدیم؟ همه موجودات در طول تکامل، مسافر هستند و خودآگاهی ندارند هر موجودی برای انجام عمل خاص پا به حیات مینهد.
(4).jpeg)
حال خوب است که بدانیم بزرگترین دشمن انسان نادانی اوست، که در وجود خودش میباشد. به هر حال هر انسانی بر اساس دانایی یا نادانی جایگاهش مشخص میگردد و اینکه به چه محلی انتقال داده میشود. که البته کد و فرکانس هر شخص توسط فرماندهان و فرشتگان مرگ تعیین میگردد و یا اجرا میشود. یکی از موضوعات دیگر شکل و رنگ چهره میباشد به گفته آقای مهندس دژاکام که اشارهای به این قضیه کردند که بنده را به جرم مواد مخدر گرفتند و به بازداشتگاه بردند در آخر آقای مهندس دژاکام میفرمایند حال بهطورکلی از اوضاع راضی هستم و احساس بسیار خوبی دارم و بیشتر اوقات به تفکر مشغول هستم که چه روزهایی را ازدستدادهام.
- تعداد بازدید از این مطلب :
62