جلسه سوم از دوره سی و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 ، نمایندگی خواجو با استادی؛ راهنمای محترم مسافر بهمن، نگهبانی؛ مسافر حمید و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه: "وادی پنجم و تاثیر آن بر روی من" در روز یکشنبه مورخ 29 تیرماه 1404 رأس ساعت 17 آغاز بهکار نمود.
.jpg)
سخنان استاد محترم:
سلام دوستان بهمن هستم یک مسافر.
خدا را شکر که یکبار دیگر در کنگره60 حضور دارم و از آقای مهندس بابت فراهم نمودن این بستر تشکر میکنم.
دستور جلسه وادی پنجم؛ در جهان ما، تفکر، قدرت مطلق حل نیست بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند؛ این وادی را پس از گذراندن چهار وادی تفکر میتوان به عمل رساند.
تفکر و اندیشه خوب است ولی خداوند در قرآن میفرمایند: انسان در رهن اعمال خویش میباشد؛ یعنی به اندازه کارههایی که انجام میدهیم در این هستی ارزشمند هستیم، نه به اندازه تفکر خودمان، هرکس در این هستی یک وظیفه دارد تا به حد خویش برسد، این رسیدن برای هرکسی به طریقی تعریف شده که با تفکر و تلاش باید به آن رسید.
رهجو باید به دانایی لازم رسیده باشد که برای درمان خود قدم بردارد و بتواند به هدف خود دست یابد.
در این وادی از سه جهان ذهن، جهان مادی و جهان خواب تعریف کرده است که؛ ما هم زمان در این سه جهان زندگی میکنیم و نمیتوانیم آنها را از هم تفکیک کنیم.
شخصی که جهان ذهنی آرامی داشته باشد و آن را در جهان مادی، به تعادل نسبی برساند نتیجه آن میشود، یک خواب راحت به این خاطر است که در هنگام رهایی آقای مهندس از رهجو میپرسد: خوابت خوب است یا نه؟
اگر شخصی، در دو جهان ذهنی و مادی درست نباشد در جهان خواب هم آشفتگی دارد، باید جهان خوابش را نظم و ساعت بدهد تا دو جهان قبل هم منظم گردد، در نتیجه بهمریختگی جهان ذهنی باعث بهمریختگی جهان خواب میشود.
در ادامه در این وادی راجب به خودداری این چنین بیان میکند: خودداری یعنی انجام ندادن کارهای که نتیجه آن معلوم نیست؛ در طول سفر اول از خیلی کارها باید پرهیز کرد مثل: طلبکاری، بدهکاری، انجام ندادن رابطه کاری و مالی در کنگره و جبران ضررهای گذشته، اگر اینها را یاد بگیرد و انجام بدهد در زندگی به آرامش میرسد.
صبر در کنگره دو پروسه دارد؛ تلاش و زمان.
در گذشته ترک میکردیم ولی زمان را در نظر نمیگرفتیم که این باعث برگشت دوباره به اعتیاد میشد.
توکل، رضا و تسلیم.
رضا: من وقتی به کنگره آمدم راهنما تا موقعی که با من خوب بود، راضی بودم، ولی وقتیکه دارو را کم میکرد یا سقوط آزاد میداد آن رضایت، دیگر نبود.
تسلیم: در مورد هر کاری که در کنگره به من میگویند، باید تسیلم و فرمانبردار راهنما باشم.
در واقع باید در کنگره تسلیم قوانین و حرمتها باشیم و نشانه آن به آرامش رسیدن است، یک سفر اولی اگر میخواهد بفهمد راهش درست است یا نه، برود و از سفر دومیها که در حال خدمت هستند بپرسد، که حال خوب دارند یا نه!.
ما اینجا به تعادل و یک آرامش نسبی رسیدهایم که نشانه آن درست سفر کردن است، اگر این آرامش در زندگیمان وجود دارد، بدانیم درست حرکت کردهایم.
ازاینکه به صحبتهای من توجه کردید مچکرم.

تایپ: مسافر جهانشاه لژیون هفدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
178