در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست،بلکه توام با رفتن و رسیدن آن را کامل می نماید.

جلسه سوم از دوره بیست و چهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دهخدا با  استادی: مسافر حسین، نگهبانی: مسافردانیال و دبیری: مسافر امین با دستور جلسه: " وادی پنجم و تاثیر آن روی من " در تاریخ 29 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت: ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
از ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که اجازه دادند امروز در این جایگاه خدمت کنم و اولین مشارکت را داشته باشم و همچنین از همه راهنمایان و سایر خدمتگزاران شعبه که به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم در حال خدمت هستند تشکر می‌کنم. حتی یک سفر اولی هم نوعی خدمتگزار محسوب می‌شود زیرا در اولین مرحله با درست سفر کردن و رعایت قوانین کنگره به خویش خدمت می‌کند و با بودنش باعث می‌شود که ما هم در این مکان حضور پرشور داشته باشیم زیرا که9 سفر اولی خون داخل رگهای یک شعبه است.بنده دو بار ورود نافرجام به کنگره ۶۰ داشتم ولی بار سوم با عبرت گرفتن از تخریب‌هایی که در زندگی برای خودم به ارمغان آورده بودم و خواسته قوی این بار سفر خود را با قدم‌های محکم‌تر  شروع کردم. و موضوع مهمی که باعث شد من حسین خوب شوم و رها شوم حضور  خیلی از افراد در جایگاه‌های خدمتی و حضور تک‌تک شماها باعث شده است که من حسین بتوانم سفر خوبی را داشته باشم و اکنون در این جایگاه حضورداشته باشم.بنده در طی سفرم حال بسیار بدی داشتم و هر بار که به راهنمای خود مراجعه می‌کردم راهنمای من تنها راه‌حلی  که برای خوب شدن حالم ارائه می‌داد این بود که خدمت کنم ازجمله طی کشیدن سالن نظافت آبدارخانه و.... و اعتقاد راهنمای من این بود که با طی زدن و تمیز کردن شعبه درواقع دارم آلودگی و تاریکی وجود خودم را طی می‌زنم و پاکیزه می‌کنم. تنها جایی که مرا خوب کرد و به درمان واقعی رساند کنگره ۶۰ و  البته خدمت در کنگره ۶۰ بود زیرا در بیرون از کنگره هیچ مکان و شیوه و حتی محبت و دلسوزی خانواده‌ام نیز کمکی به بنده نتوانست بکند.

یک موضوعی دیگری که مرا درگیر کرده است خرابی‌هایی است که قبل از ورود به کنگره برای زندگی خود پیش آورده‌ام.و در ادامه تنها چیزی که مرا امیدوار می‌کند صحبت‌های آقای مهندس است. ایشان اشاره کردند که بعد از گذشت ۷ سال  از رهایی خود توانست بدهی‌های خود را تسویه کند و صفر بشود. از صحبت آقای مهندس این جمله کاملاً مشخص است که باید در طی سفر نباید عجول بود زیرا باید برای درمان و ساختن زندگی خود زمان را در نظر بگیریم و عجول نباشیم. بنده به لطف خدا و زحمات راهنمای خوبم و وجود تک‌تک شما عزیزان جایگاه خدمتی در کنگره پیداکرده‌ام و در حال حاضر از خدمت خود لذت می‌برم و امیدوارم در این جایگاه خدمتی در کنار شما دوستان آموزش‌های جدید و بیشتری را دریافت کنم و اکنون‌که راهنمای مواد شده‌ام دایره خدمت خویش گسترده‌تر شده است.در آخر نکته‌ای در مورد دستور جلسه این هفته وادی پنجم، برای اینکه یک سفر اولی به نتیجه برسد باید به فرامین و دستورات راهنمای خویش که این راه را رفته است و کاملاً به این موضوع واقف است،چشم بگوید.
در پایان از همه شما ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.