دومین جلسه از دوره پنجم لژیون های سردار نمایندگی کاشمر به استادی مسافر حامد، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه 29 تیر ماه 1404 ساعت 14:30 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از حسین آقا نگهبان لژیون سردار تشکر می کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» می باشد.
خوشحالم که در این جایگاه حضور دارم و امیدوارم در ادامه از مشارکت شما آموزش بگیرم، خیلی لذت بخش است افرادی را در کنگره می بینم که در اوایل ورود من به این سیستم حضور داشتند و هنوز هم در حال خدمت کردن می باشند و مطمئناً بازتاب این خدمت در زندگی شان جاری است. وادی پنجم می گوید در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست بلکه توام با رفتن و رسیدن آن را کامل می نماید، وادی اول به ما تفکر کردن آموخت اگر تفکرات ما در جهت مثبت باشد به طرف مثبت و صراط مستقیم حرکت می کنیم و چنانچه در جهت کارهای ضد ارزشی تفکر کنیم در همان جهت حرکت خواهیم کرد.
چیزی که وادی پنجم می گوید حرکت کردن است زیرا هیچ خواسته ای با تفکر تنها قابل حل نیست.
حاصل سفر ما در کنگره 60 هم در زندگی روزمره هم در مسیر درمان ما تاثیر دارد و باعث پیشرفت ما می شود، ولی برای قرار گرفتن در لژیون سردار خواسته قوی لازم است، چند سال پیش باید از شهر های دیگر دعوت می کردیم تا یک پهلوان به شعبه بیاید ولی خوشبختانه الان تعداد زیادی پهلوان در شعبه سفر می کنند. کسی که از خود گذشتگی دارد و از وقت، مال و پولش می بخشد کار بسیار بزرگی انجام می دهد.

با این که قرار است ببخشم باید خواسته داشته باشم، لژیون سردار لژیون قدرت، درک و فهم شخص می باشد کسی که وارد لژیون سردار می شود ناسپاس نیست، وقتی یک تعهد می دهم یعنی متوجه می شوم که این صندلی و این جایگاه حرمت دارد و من باید قدر این سیستم را بدانم تا به رهایی و درمان برسم، مسئولیت من به عنوان مسافر این است که در جشن گلریزان به پاس تمام خدماتی که به من شده قدر دانی خودم را انجام بدهم. در جشن گلریزان من اعلام حضور می کنم و در حد توان خودم به کنگره کمک می کنم من در سفر اول با تمام توان 6 میلیون اعلام کردم ولی همه تلاش من بخشیدن وگذشتن بود تا در سیستنم کائنات و زندگی بخشیده شوم.
زمانی که در کنگره چیزی را می بخشیم به نوعی در حال دریافت کردن هستیم این سیستم در کنار تعهد دادن نیروی قوی می خواهد وقتی برای اجازه پهلوانی به تهران رفتم آقای مهندس اجازه ندادند و گفتند برو خانه بخر این کار خیلی به من انرژی داد، آن جا متوجه شدم آقای مهندس یک یار قوی می خواهد یعنی قبل از پهلوانی من باید پایه های مالی خودم را مستحکم کنم. امیدوارم در این مسیر به اهداف بزرگتری دست پیدا کنیم تا افراد دیگری که با حال خراب وارد این سیستم می شوند بتوانند سفر کنند و به رهایی و حال خوش برسند.
از این که سکوت کردید و به صحبت های من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر جواد لژیون دوم راهنما مسافر مرتضی
تایپ: مسافر احمد لژیون هشتم راهنما مسافر امید
ویراستار: مسافر حسین لژیون یکم راهنما مسافر احمد
ارسال خبر: مسافر علی لژیون یکم راهنما مسافر احمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
68