English Version
This Site Is Available In English

سروده‌ای از جنس امید

سروده‌ای از جنس امید

همسفر عفت
تفکر تنها قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن کامل می‌نماید.
عالم بی‌عمل به چه ماند، به زنبور بی عسل، همیشه تأکید بر این است که تفکر به تنهایی کافی نیست و برای رسیدن به هدف‌ها باید تفکرات خود را به عمل تبدیل کنیم؛ به وسیله وادی ۱ تا ۴ ساختار فکری و ذهنی من ساخته شد، یاد گرفتم تمام تلاش و کوشش را برای اصلاح خود بگذارم و فقط از توان خود کمک بگیرم، حتی از خداوند هم هیچ انتظاری نداشته باشم؛ در این وادی آموزش می‌گیرم که تمام تفکرات خود را به عمل تبدیل کنم، برای این کار نیاز به آموزش دارم تا بتوانم درست حرکت کنم و به هدف خود که رسیدن به آرامش در زندگی است برسم؛ تاکنون با افکار منفی به خود و زندگی‌ام صدمه‌های زیادی زده‌ام، اکنون یاد می‌گیرم که از ضدارزش‌ها فاصله بگیرم و در صراط مستقیم باشم، صبر را سرلوحه تمام کارها قرار دهم، قناعت را پیشه زندگی خود کنم، قدر داشته‌های خود را بدانم و شاکر و سپاس‌گزار باشم، از تجسس و غیبت و قضاوت دوری کنم، پس انداز کنم تا بتوانم به موقع بر مشکلات مالی فائق آیم و توکل را فراموش نکنم؛ حال من عفت این آرامش در زندگی را مدیون کنگره۶۰، و آموزش‌های آن هستم، خوب بهای آن را کجا پرداخت کنم؟ حال که یاد گرفتم پس‌انداز داشته باشم، آن را در کدام راه درست خرج کنم؟
سال اول ورود به کنگره۶۰، زیاد با لژیون سردار آشنایی نداشتم، اما چون در همان ماه‌های اول تغییرات مسافر خود را دیدم، به کنگره۶۰، ایمان پیدا کرده و از مسافر خود خواستم در لژیون سردار شرکت کند، همان زمان درگیر مشکل مادی بودم، نذر کردم اگر مشکل من حل شد، سال بعد خود من عضو لژیون سردار شوم، خدا را شکر دو سال است که این سعادت نصیب من شده و توانسته‌ام در این جایگاه خدمت کنم.

همسفر انسیه 
وادی پنجم می‌گوید: تنها فکر کردن به مسائل زندگی من را به سوی زندگی بهتر نمی‌برد، باید هر چه یاد گرفتم به آن عمل کنم تا بتوانم از پس مشکلات برآیم، حال چگونه؟
اول این‌که در ساختار ذهنی مرور می‌کنم که چگونه آن کار را می‌توانم بهتر انجام دهم، بعد به مرحله عمل درمی‌آورم؛ برای عمل باید در خود عدم اعتماد به نفس، استرس و افکار منفی را از خود دور کنم و از بین ببرم؛ برای این کار باید به سه اصل گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک توجه داشته باشم، این سه اصل در کنار هم حرکت می‌کند و به تنهایی ناقص می باشد؛ برای عمل به این سه اصل، باید ضدارزش‌ها را از خود دور کنم، برای رهایی از افکار منفی و دوری از ضد‌ارزش‌ها پذیرش اصولی مانند: قناعت، خودداری، تسلیم و رضا بسیار مهم است که با این اصول می‌توانم، به سمت بهبودی حرکت کنم و زندگی سالم‌تری را تجربه کنم؛ همان‌طور که گفته شد: ذهن انسان محل پرورش افکار است، یعنی اگر عمل خوبی انجام دهیم، کم‌کم در ذهن ما رشد کرده و باعث بهبود گردش خون، سعادت و بهتر زندگی کردن خواهد شد؛ کمک کردن عملی است که ذهن نه تنها آن را می‌پذیرد، بلکه کم‌کم این عمل را در خود پرورش می‌دهد که شاید در ظاهر کمک کردن مادی باشد، اما ذهن  پس از کمک کردن توسط جسم به خود می‌فهماند که نتیجه همه‌ی این کارها نه تنها به زندگی من، بلکه در صور پنهان، زندگی امواجی را در بر خواهد داشت که سوار شدن بر آن امواج انسان را تا ملکوت بالا می‌برد.
انسان بخشنده ذره‌ای از بخشندگی پروردگار را تجربه کرده، این تجربه آن‌قدر شیرین است که دوست دارد همیشه آن را مزه‌مزه کند؛ کار مادی، بار مادی و معنوی همراه دارد،
اگر فکر مثبت و خیرخواهی برای دیگران، در ذهن فرد پرورش و رشد پیدا کند، قطعاً عمل کردن به آن‌ها که همان کردار سالم است، چنان انرژی و حس و اثر خوبی دارد که نمی‌خواهی بخشش و بخشندگی را رها کنی، دائم به فکر تکرار و حتی انجام عمل‌ بیشتر، هم از لحاظ کیفی و هم کمی هستی.
در پهنه‌ی بی‌کران هستی، آن‌گاه که امواج سرگردان، کشتی وجودمان را به صخره‌های ناامیدی می‌کوبید، کنگره۶۰، چون فانوس دریایی، راه رهایی را برای همه نمایان ساخت.

همسفر مریم 
وادی پنجم سروده‌ای از جنس امید با کلام آهنگین «تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید» به من مریم می‌آموزد که اندیشه‌های رهایی‌بخش، زمانی به بار می‌نشیند که با گام‌های استوار عمل همراه شوند و چه زیبا این مفهوم در حماسه‌ی لژیون سردار تجلی می‌یابد.
دل مسافران و همسفران پس از چشیدن شهد رهایی، لبریز از قدردانی و شوق خدمت می‌شود، نغمه‌ای از جنس ایثار، در وجود آن‌ها طنین‌انداز می‌گردد، این نغمه همان تفکر و نیتی است که در وادی پنجم آغاز ماجرا است.
این نیت زمانی رنگ واقعیت به خود می‌گیرد که با تلاش و همت به پرواز درآید و لژیون سردار عرصه‌ی این پرواز است؛ لژیون سردار تبلور وادی پنجم است، قصیده‌ای از عشق و ایثار که در اندیشه خدمت، با عمل خالصانه در هم می‌آمیزد و نوای جاودانگی سر می‌دهد.
این‌جا است که می‌فهمیم رهایی پایان سفر نیست، بلکه آغاز مسیری است، برای ساختن دنیای بهتر، دنیایی که در آن هر دلی، برای دلی دیگر می‌تپد؛ پس برای کامل شدن تفکرات، باید از جهان ذهنی خارج شویم و با حرکت و عمل کردن، به خواسته‌های قلبی خود برسیم.

نویسندگان: همسفر عفت رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)، همسفر انسیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)، همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون هشتم) 
رابط‌خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)                  
ویرایش: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر شفیعه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
نمایندگی شفا مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .