دستور جلسه این هفته وادی پنجم است. اگر به وادیهای کنگره نگاه کرده باشیم، از قوانین الهی و هم از سیستم طبیعت الگوبرداری شده است که یکی از بزرگترین گنجینهها در درمان اعتیاد و دیگر بیماریهای جسمی، روحی و روانی است که نوع نگاه ما به جهان هستی، مشکلات و درست زندگی کردن را به تمام انسانها آموزش میدهد. در چهار وادی قبل در مورد تفکر کردن صحبت شده است. این وادیها به ما یاد میدهند که برای رسیدن به نتیجه کامل نیاز داریم چطور فکر کنیم؛ یعنی در زندگی روزمره خودمان کجاها درست فکر کردیم؟ کجاها خودمان را دست کم گرفتیم؟ کجاها مسئولیت بیشتری از ظرفیتمان برداشتیم؟ کجاها بار مسئولیت دیگران را به دوش کشیدیم؟ کجاها در تاریکی قرار گرفته بودیم؟
تیتر وادی پنجم به ما میگوید: در جهان، تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید. به عبارتی فکر خالی کافی نیست، فکر باید به مرحله ظهور برسد. برای رسیدن به خواستههایمان فقط فکر کردن کافی نیست، مثلاً ما میخواهیم به کلاس موسیقی یا دانشگاه برویم، در ذهن ما هست؛ اما زمانی که شروع به حرکت کردن در این مسیرها میکنیم، به آن هدفی که تعیین کردیم، میرسیم. وادی پنجم حجم کمی دارد؛ اما معنای عمیقی را در درون مطالب نشان میدهد. از سه جهان خواب، ذهن و جهان خاکی صحبت میکند که از اهمیت زیادی برخوردار بوده و مهمترین مسئله است.
اگر به عظمت انسان فکر کنیم و این اشرف مخلوقات را مثل کوه یا قله در نظر بگیریم، ما فقط نوک قله را میتوانیم ببینیم؛ چون انسان موجودی ناشناخته است. ما در جهان خاکی که زندگی روزمره خودمان را آغاز کردیم؛ باید بتوانیم به درستی فکر کنیم و درست زندگی کردن را یاد بگیریم و در جهان ذهنی خودمان تصویرسازی درستی از مسیری که میخواهیم طی کنیم را انجام دهیم؛ چون باید به اجرا درآوریم. در جهان ذهن ما ساندویچ یا قرمه سبزی به تصویر کشیده شده است اما در جهان بیرون ما یکسری کمبودها وجود دارد، مثلا پول برای تهیه ساندویچ ندارم، برای قرمه سبزی نیز لوبیا و سبزی دارم ولی گوشت و لیمو عمانی و برنج در دسترس نیست؛ پس در ذهن خود نیز این کمبودها حس و به تصویر کشیده میشود و در اینجا ذهن به بیراهه کشیده و به مقصد ذهنی نیز نمیرسد.
در تصمیمهای مهم زندگی، مثل شغلی، تحصیلی و ازدواج نیز به همین صورت است که آدم زمانی میتواند به آرامش برسد که در ابتدای کار به مبدأ، مقصد و هدف خودش فکر بکند. وقتی انسان روی دانستههای خود تفکر و تمرکز کند و بعد وارد مرحله اجرا یا عمل نشود، هیچ مفهومی ندارد. وقتی که میخواهیم وارد مرحله عمل شویم با خودمان و نیروهای تخریبی و بازدارنده یک نبرد داریم که سیستم طبیعت و کائنات در مسیر انسان قرار داده است تا انسان از آن عبور کند، آن وقت قوی و نیرومند میشود. این نیروهای بازدارنده باعث ساختن و قوی شدن انسان میشود.
ما هر مشکلی در زندگی روزمره داریم باید از آن عبور کنیم. حالا میخواهید عبور کنید؛ باید تمام وجودتان در حرکت و جنبش باشد و تمام سختیها را تحمل کنید تا بتوانید با درایت فکرتان از این موانع و ناکامیهای زندگی با حرکت درست عبور کنید. بهشت را به بها میدهند نه به بهانه. وقتی وجود شما حرکت باشد و به آن حرکت شتاب وسرعت بالا بدهید، به هر مانعی که برخورد میکنید آن مانع را به سمت بیرون پرتاب میکنید. آن زمان تمام مسائل مربوط را با حس قویتر متوجه میشوید که به مقصد رسیدید. حالا انسان ممکن است در مسیر مشکلات یک مقدار بنشیند و مدتی مسائلش را بررسی کند، اینجا کار بسیار دشوار میشود، مثل این است که یک کرکس عظیمالجثه با پنجههای وحشتناک شما را گرفته و بخواهی رها شوی! کار بسیار سختی است.
انسانها به همین شکل اسیر مادیات، امیال و خواستههای خودشان میشوند. انسان اسیر چنین کرکس هولناکی است؛ اما میشود این کرکس را تبدیل به یک پرنده سپید کرد که پیامآور القای الهی است. از بدترین چیزها، بهترین چیزها را بسازیم. در وجود انسانها که بعضی اوقات ضعیف هستند، خداوند در درونشان قدرتی نهفته است که هزاران هزار بار قویتر از آن پنجههاست؛ قدرتی که درون حضرت موسی و عیسی (ع) نهفته شده بود؛ پس در وجود همه انسانها این قدرت است. حال که چنین قدرتی در وجود همه انسانها است، طبق فرموده آقای مهندس دژاکام مسئله اعتیاد مشکل چندانی نبوده که حل شده است؛ حتی قویتر و مهمتر از این را انسانها قادر هستند حل کنند.
چطور این کار را باید انجام بدهیم؟ با تفکر و تعقل کردن. ما در کنگره سادهسازی مسائل را یاد گرفتهایم؛ یعنی هر دردی یک درمان دارد. هر مشکلی یک راهحل دارد و این ما هستیم که باید یاد بگیریم چطور به مشکلات نگاه کنیم.وقتی که واقعبینانه به مشکلات نگاه میکنیم، راه حلش را نیز پیدا میکنیم. اول از خودمان توقع داشته باشیم؛ یعنی باید از قدرت و نیروی درونی خودمان که خفته است، استفاده کنیم. نقاط ضعفمان را یاد بگیریم، چطور تقویت کنیم؟ کجاها با ترسهایمان روبهرو بشویم؟ گاهی خیال میکنیم تصورات و فکرهایی که داریم واقعی هستند؛ اما اشتباه است و برای اینکه آنها را حفظ کنیم، باعث میشویم از قدرت و انرژی خودمان بکاهیم. ما باید سعی کنیم با تفکر درست از مسائلی که مجهول است، دوری کنیم؛ زیرا در مسیر زندگی ما وقفه ایجاد میشود. با افرادی که دارای محور و نیروی منفی هستند ارتباط نداشته باشیم؛ زیرا این نیروها باعث ایجاد دردسر و مشکلات برای ما میشود؛ اما در سکوت خودمان میتوانیم به مسائل خوب و مثبت متمرکز بشویم و این موضوع باعث میشود ما در مسیر هدف و مسائل دلخواه خودمان برسیم. رودخانهها هرگز به عقب برنمیگردند؛ پس مثل رودخانه زندگی کنیم، روی آینده تمرکز کنیم و همیشه مثبتاندیش باشیم.
نويسنده: راهنمای تازهواردین همسفر ربابه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم)
منبع: گزیدهای از سیدی پردازش
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران شعبه شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
216