English Version
This Site Is Available In English

زمانی که بر ترس، اضطراب، استرس، ناامیدی، منیت و کارهای ضدارزشی غلبه کنیم به آرامش می‌رسیم

زمانی که بر ترس، اضطراب، استرس، ناامیدی، منیت و کارهای ضدارزشی غلبه کنیم به آرامش می‌رسیم

📝 مسافر محمود
سلام محمود هستم مسافر
با سپاس از خداوند که مرا در مسیر کنگره۶۰ قرار داد و همچنین از آقای مهندس و خانواده محترم‌ایشان تشکر می‌کنم که این بستر را برای آموزش گرفتن من فراهم کردند. وادی پنجم  از تفکر کردن توام با حرکت کردن حکایت می‌کند. تیتر هر وادی به مانند آیه‌هایی از کتب الهی هستند که در مورد هر کدام می‌شود چندین صفحه تفسیر و توضیح نوشت.
در این وادی می‌گوید با تفکر کردن تنها نمی‌توانیم به مقصد و هدف برسیم، باید به همراه تفکر حرکت هم بکنیم، و نکته در حرکت کردن و رفتن است. برای اینکه بتوانیم ساختارهای ذهنی خود را تبدیل به عمل کنیم باید بستری فراهم کنیم که این بستر فقط با دوری کردن از ضد ارزش‌ها صورت می‌گیرد.
زمانی که ما بتوانیم بر ترس، اضطراب، استرس، ناامیدی، منیت...و هزاران هزار کار ضدارزشی دیگر غلبه کنیم می‌توانیم آرامش خود را بدست آوریم.
در این وادی هفت پله برای آرامش ما نام برده شده که با یک،یک آن‌ها در زندگی روزمره، هر روز با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم. تا قبل از آموزش این وادی حتی فکرمان هم درمورد این هفت پله اشتباه بود، ولی با دانشی که در این وادی کسب کردم فهمیدم که به قول آقای مهندس: در سی دی «پرواز» اول باید کلمات را به معنی واقعی‌شان درک کنیم.
پله اول: بازگشت از ضد ارزش‌هاست که همه ما با نگاه کردن به زندگی و رفتار و کردار خودمان می‌توانیم بخوبی درک کنیم.
پله دوم: خودداری،که انسان در خیلی مواقع نباید روی خواسته‌های خود پافشاری کند، مخصوصاً در مواردی  که خوب و بد آن را تشخیص نمی‌دهد اصلاً نباید آن را انجام دهد.
پله سوم: قناعت است، وقتی کلمه قناعت بکار برده می‌شود ناخودآگاه ذهن انسان، به سمت کسی می‌رود که حاضر نیست برای راحتی خودش هم سکه ای خرج کند. ولی اینطور نیست، انسان باید آینده نگر باشد، حضرت علی می‌فرماید: «قناعت مالی است که هیچ گاه تمام نمی‌شود.» این جمله کوتاه اما عمیق نشان می‌دهد قناعت نه تنها یک صفت اخلاقی است بلکه یک منبع بی پایان برای آرامش و آسایش آنسان است.
پله چهارم: صبر است، صبر یکی از فضایل و کلید رستگاری است.
پله پنجم: قضاوت و تجسس و غیبت کردن است، قضاوت کردن یک مسئولیت سنگین و مهم است که نیازمند دقت، آگاهی، شناخت و احترام به طرفین است. بقول مولانا:
نه تو آنی که همانی، نه من آنم که تو دانی. غیبت کردن در نظر حضرت علی مثل تب است که به بدن می‌چسبد و جدا نمی‌شود تا از بین ببرد. غیبت کردن نشان دهنده عملی مذموم و ضعف نفس و ناتوانی است و شنونده غیبت به اندازه خود شخص غیبت کننده شریک است.
پله ششم: پس انداز کردن است، پس انداز به شرطی که منجر به عدم استفاده از مال و محرومیت دیگران نشود درست است. از مال باید به گونه‌اي استفاده کرد که هم به خود انسان هم به دیگران سود برساند. پس صرفا پس انداز کردن و راکد گذاشتن آن درست نیست.
پله هفتم: رضا ،توکل و تسلیم است، انسان اگر درمسیر صراط مستقیم قدم بردارد و همه حواسش به این باشد که رضای خداوند در آن کار هست یا نه مطمعناً به ارامش می‌رسد، در هرکاری توکل بر خداوند مثل شاه کلیدی است که درب آخر مشکلات را باز می‌کند. انسان تمام تلاشش را باید در راستای اهدافش  انجام دهد، اگر نمی‌شود باید رها کند و تسلیم قدرت مطلق شود. توکل نشان می‌دهد که این مفهوم، نه تنها یک راهکار عملی برای مقابله با مشکلات است، بلکه یک اصل اساسی در ایمان و سبک زندگی است که انسان را به آرامش، موفقیت و رهایی از وابستگی‌های دنیوی می‌رساند.
مولانا می‌فرماید:
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته‌ام از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
متشکرم.
نویسنده: مسافر محمود (لژیون یازدهم)
تنظیم و ارسال مسافر محمد
«مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک»

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .