سلام دوستان افسانه هستم یک همسفر:
ما از وادی اول تا چهارم یاد گرفتیم که تمام ساختارها با تفکر آغاز میشود و هیچ موجودی جهت بیهودگی، پا به جهان هستی نگذاشته است. هیچ موجودی به اندازه خودمان به فکر ما نیست و تمام کارها و چیزهایی که ما انجام میدهیم با تفکر کردن به وجود میآید. همه کارها به عهده خود ما است و قسمت کوچکی از آن که حد و مرزی در آن وجود دارد به عهده دیگران یا قدرت مطلق است. راه گریز پیدا نکنیم که بخواهیم از زیر مسئولیت خود شانه خالی کنیم و آن را به دیگران و یا خداوند واگذار کنیم؛ چون مسئولیت اصلی به عهده ی خود ماست. میتوانیم از دیگران قدری کمک بگیریم؛ اما به صورت کامل نباشد، مثلاً بگوییم فقط پدر و مادر، دیگران، افراد جامعه یا کنگره باید به ما کمک کند چنین چیزی امکان ندارد.
مسئولیت اصلی کار ما به عهده خود ما است و هیچکس به اندازه خود انسان، به خویشتن خویش نمیتواند کمک کند. با پیموندن راه درست و صبر و حوصله کردن میتوانیم به اهداف خود برسیم؛ اگر چنین نباشد دیگران را در این راه مقصر میدانیم. مانند این است که وقتی یک قطار روی ریلها قرار دارد، باید یکی پس از دیگری ریلها را پشت سر بگذارد و از سوخت خوب استفاده کند تا بتواند مسیر خود را به خوبی پشت سر بگذارد و به مقصد برسد. در وادی پنجم در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست. به این معنا است که ما تنها با تفکر کردن نمیتوانیم به هدف خود برسیم باید همان تفکر و اندیشه خود را به عمل برسانیم و در این مسیر که قرار گرفتیم تمام مسئولیتها و چیزهایی که به عهده خودمان است را به دیگران واگذار کنیم.
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر:
ما هر چقدر منتظر بمانیم تا مشکلات حل شود آنها حل نمیشوند. وادی اول تا چهارم وادی تفکر هستند و روی ساختار فکری ما کار میکنند که همه چیز با تفکر آغاز میشود. در این وادیها یاد گرفتیم که بار همه کارها بر دوش خود ما است و تفکری که به عمل تبدیل نشود هیچ ارزشی ندارد. در واقع پیش زمینهای برای وادی پنجم بودند. در وادی پنجم باید ساختارهای ذهنی را به راهکارهایی که به ما میدهد عملیاتی کنیم و این را باید بدانیم که بین حرف و عمل فرسنگها فاصله است. رسیدن به مرحله شو شود قواعد و قوانین خودش را دارد.
تفکر درست باعث میشود در راه اصلاح اخلاق، رفتار و کردار خود گام برداریم، چرا که قرار است ساختار جدیدی بوجود آوریم و به دنبال آن اندیشه و پندار خود را اصلاح کنیم. باید خودمان بخواهیم که از ضدارزشها دوری کنیم. ضدارزشها مانند شاخههای تنه درخت هستند، ما نمیتوانیم بگوییم شاخه مواد مخدر را دوست ندارم؛ اما شاخه مشروبات را دوست دارم. ما در طول سفر باید یاد بگیریم که در کار دیگران تجسس نکنیم. فقط باید به فکر این باشیم که خودمان تغییر کنیم. در وادی پنجم یاد گرفتم که باید حرکت کنم و تا زمانی که حرکت نکنم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و حرکت است که تفکر من را از تصویر ذهنیام به تصویر واقعی تبدیل میکند.
وادی پنجم با هفت موضوع خیلی مهم آشنا میشویم که فقط تیتر آنها را بیان میکنم. برگشت از ضدارزشها، خودداری، قناعت، صبر، تجسس، پسانداز، توکل، رضا و تسلیم که هر کدام مبحث خودشان را دارند که همه میخواهند بگویند در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید. ما در حیات زمینی خود در چند جهان زندگی میکنیم. (جهان خاکی، جهان خواب و جهان ذهنی) انسانهای زیادی هستند که انواع اطلاعات را در مورد هر چیز دارند یا بهتر بگویم ایده برای هر کاری دارند؛ اما متأسفانه، حتی خودشان هم نمیتوانند از دانستههای خودشان استفاده کنند. قصه آنها مانند فردی است که هزاران سکه طلا دارد؛ اما از گرسنگی در حال مرگ است و نمیتوانند از دانستهها و داشتههای خودش استفاده کند و قدرت تفکر و تصمیم گیری را ندارد.
ناگفته نماند برای کسی که سالها تخریب داشته همه این مراحل سخت است. به هر حال در وادی پنجم میگوید: بایستی ساختارهای فکری خود را به ساختارهای عملی و اجرایی تبدیل کنیم.
سلام دوستان سودابه هستم یک همسفر:
در جهانی که زندگی میکنیم تنها با فکر کردن نمیتوانیم مسائل زندگی را حل کنیم. در وادی اول تا چهارم روی تفکر کار کردیم و فهمیدیم که تمام ساختارها با فکر کردن بوجود میآید. هیچ موجودی بیهوده به دنیا نیامده است. مسئولیت زندگی هر کس به عهده خودش است نه خداوند یا هر کس دیگری که دنبال مقصر برای فرار از مسئولیت خود باشیم. آموزشهایی را که از کنگره میگیریم وارد عمل کنیم تا به صلح و آرامش برسیم وگرنه دانستن به تنهایی ارزشی ندارد.
ما انسانها در چند جهان زندگی می کنیم: ۱-جهان خاکی: جهانی که در حال حاضر در آن زندگی میکنیم. ۲- جهان خواب ۳- جهان ذهنی، جهانی که بسیار پیچیده و شگفتانگیز است و درکش نمیکنیم. مانند کره زمین به قدری بزرگ است که ما روی آن راه میرویم؛ ولی بزرگی و عظمتش را نمیبینیم. پس جهان ذهنی بقدری عظیم است که باید از آن به جهان عملیاتی قدم برداریم. یعنی هر چه فکر کنیم باید به عمل در آوریم بعضیها هم نمیتوانند. وقتی به آسمان نگاه میکنیم آسمان آبی و زیبا است؛ اما زمانیکه از نزدیک به آسمان نگاه میکنیم وحشتزده میشویم. انسان هم همینطور است ظاهرش گوشت و استخوان است؛ اما درونش عظمتی است که به تصور نمیآید و همه ساختارها با جهان ذهنی بوجود میآید و باید برای انجام هر کاری در ذهن برنامهریزی کنیم تا شرایط مهیا شود و بتوانیم اجرا کنیم.
برای رهایی از نگرانی و پریشانی و اضطراب باید پلههایی را به مرور زمان طی کنیم.۱ـ برگشت از ضد ارزشها: با تفکر در درون خود از تاریکی بیرون بیاییم.۲-خودداری: انجام بعضی کارها مثل لیوان آب که معلوم نیست آب یا سم است.۳ـ قناعت: باید از کمترین امکانات بهترین را بوجود آوریم مانند طبیعت از زمین شور و آب تلخ خربزه شیرین حاصل میشود؛ اما ما انسانها ناسپاس هستیم.
۴-صبر: برای رسیدن به هدف در زندگی همیشه مشکل وجود دارد ناراحت یا خوشحال باشیم؛ چون زندگی جاری است.
۵-تجسس، قضاوت، غیبت: افراد را قضاوت نکنیم؛ چون قاضی نیستیم و علم آن را نداریم.۶-پس انداز: قناعت باید با پسانداز باشد. در انبار غله دانهدانه زیاد میشود، زندگی قابل پیش بینی نیست. ۷- توکل، رضا،تسلیم: باید تلاش کنیم و به حمایت و هدایت خداوند از ته دل ایمان داشته باشیم. اگر این مرحله را بگذرانیم و تسلیم شویم که خواستهای جز خواسته خداوند نداشته باشیم خوشحال وراضی خواهیم بود.
رابط خبری: همسفر کوثر رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
23