وادی اول تا چهارم ما را ازنظر ساختار ذهنی و ساختار فکری آماده میسازد. وادی پنجم میگوید: در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید. یعنی تا وقتی تفکرات و نظریه ذهنی خود را به عمل درنیاورید و حرکت نکنید به نتیجه نمیرسید. انسان در حیات زمینی خود در چند جهان زندگی میکند. اول جهان خاکی که ما در حال زیستن در آن هستیم و برای همه قابلرؤیت است. دوم جهان خواب که ظاهراً بهصورت ناخودآگاه در آن زندگی میکنیم. سوم جهان ذهنی که مقدمهای برای عمل کردن و برنامهریزی در جهان خاکی میباشد و باید آموزش بگیریم هر آنچه در ذهن و تفکر خود داریم به فعل دربیاوریم. باید بدانیم تا زمانی که تلاش و کوشش نکنیم و برای حل مشکلاتمان قدم برنداریم اتفاقی نمیافتد؛ بلکه بیشتر در باتلاق مشکلات فرو میرویم. ما در زندگی دو راه انتخاب داریم، ادامه دادن به خواب با افکار ذهنی خودمان یا بیدار شدن و دنبال کردن افکار.
در این وادی آموزش میگیریم با انجام پارامترهایی، از انسانی پریشان به انسانی آرام تبدیل شویم که راه حل آن فقط تزکیه و پالایش میباشد؛ یعنی دوری از ضد ارزشها و رفتن به سمت ارزشها که دارای هفت پله است و این هفت پله عبارتاند از: اول برگشت از ضد ارزشها: انسان خودش بهتر از هر کس با رجوع به درون خود میتواند تشخیص دهد کاری که انجام میدهد ارزشمند است یا نه! در فرهنگهای مختلف ارزشها باهم متفاوت است، مثلاً طرز لباس پوشیدن؛ اما کارهایی مانند دروغ گفتن، تجسس کردن، غیبت کردن در تمام دنیا بهعنوان ضد ارزش به رسمیت شناخته شده است.
دوم خودداری: یعنی وقتی شک داریم کاری که میخواهیم انجام دهیم درست است یا نادرست، از انجام آن خودداری کنیم.
سوم قناعت: یعنی بیاموزیم قدر داشتههایمان را بدانیم و از حداقل امکانات بهترین شرایط را برای زندگی خود فراهم کنیم و همزمان پایههای مالی خود را قوی کنیم. به قول حافظ: «هر آنکه گنج قناعت به گنج دنیا داد. فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی.»
چهارم صبر: دشوارترین درس، درس زندگی است. سختترین آزمون، پستیهای آن و بهترین و تنهاترین جواب فقط صبر است. صبر را میتوان از جهان هستی آموخت که آرامآرام و همراه با زمان ادامه میدهد. انسان صبور در برابر مشکلات تسلیم نمیشود و با تحمل زمان و با تلاش و پشتکار بر مشکلات غلبه میکند؛ چون صبر مانند کلید طلایی است که میتواند درهای موفقیت و خوشبختی را به روی ما باز کند. «صد هزاران کیمیا، حق آفرید. کیمیایی همچو صبر، آدم ندید.»
پنجم تجسس، قضاوت، غیبت: ما باید یاد بگیریم در زندگی دیگران کنجکاوی نکنیم؛ چراکه در ادامه باعث قضاوت میشود و درنهایت، باعث غیبت میشود. آب جوشی که سیبزمینی را نرم میکند، تخممرغ را سفت میکند. هر چقدر زمان برای تخریب دیگران اختصاص دهیم، به همان میزان برای آباد کردن خود وقت کم میآوریم. قضاوتهای اشتباه ما باعث میشود از ما انرژی کاسته شود، پس خودمان بیشترین آسیب را میبینیم. در نتیجه باید در تنهایی مواظب افکارمان و در جامعه مراقب گفتارمان باشیم.
ششم پسانداز: پسانداز کردن برای تمام اقشار جامعه یک ضرورت است و میتواند تا حدودی مسیر غیرقابل پیشبینی زندگی را هموار سازد. تا زمانی که پسانداز نکنیم متوجه حکمت و برکت آن نمیشویم و ضروری است پسانداز کردن را به فرزندانمان نیز بیاموزیم.
هفتم توکل، رضا، تسلیم: توکل یعنی با تلاش و کوشش حرکت کنیم و خدا را وکیل خود قرار دهیم و در هر شرایط به حمایت پروردگار توجه داشته باشیم. من معتقدم اگر ایمان خود را حفظ کنیم و نگرش مثبت به زندگی داشته باشیم، سپاسگزار خدا باشیم و به او اعتماد کنیم، خواهیم دید خداوند درهای جدیدی برای ما باز میکند و اگر به آنچه از سوی پروردگار برای ما مقدر میشود راضی باشیم، آرامآرام به مرحله تسلیم نزدیک میشویم که درجهای بالاتر از مرحله رضا دارد؛ چون در مقام تسلیم ما را خواستهای نیست جز خواست قدرت مطلق.
خنک آنکس که چو ما شد، همه تسلیم و رضا شد. گر او عشق و جنون شد، گوهر بهر صفا شد.
منبع: وادی پنجم از کتاب عشق؛ چهارده وادی برای رسیدن به خود
نویسنده: همسفر محدثه رهجوی همسفر پریسا (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
102