English Version
This Site Is Available In English

برای تحقق خواسته‌ها باید تلاش و کوشش کنید

برای تحقق خواسته‌ها باید تلاش و کوشش کنید

افتخار داریم از گروه سایت در خدمت راهنمای محترم مسافر مجید باشیم و در مورد دستور جلسه «وادی پنجم» به گفتگو بپردازیم.

 در ابتدا از طرف گروه سایت بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادند بسیار سپاس‌گزاریم.

 

  • لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید:
  • سلام دوستان مجید هستم یک مسافر
  • آخرین آنتی‌ایکس مصرفی: شیره خوراکی، قرص متادون، الکل 
  • مدت سفر: ۱۱ ماه و ۱۵ روز
  • راهنما: آقای جلال امینی
  • روش درمان: "D.S.T"
  • داروی درمان: "OT"
  • رهایی: ۵ سال و ۴ ماه
  • ورزش: تنیس روی میز

 

چگونه ساختارهای فکری را تبدیل به ساختار‌های عملی کنیم؟

  • انسان با حرکت کردن در راه درست و صراط مستقیم می‌تواند ساختارهای فکری‌اش را تبدیل به ساختارهای عملی کند؛ یعنی هر چیزی که در ذهن آن می‌آید. برای مثال: من از فردا می‌خواهم ورزش تنیس انجام بدهم و اگر فردا آن ورزش را انجام ندهم به هیچ عنوان آن ورزش را یاد نمی‌گیرد و فقط در ذهن و در فکرم می‌باشد.
  • در وادی اول آقای مهندس می‌فرمایند: «تفکر کردن خیلی مفید است»؛ اما در وادی پنجم می‌فرمايند: «تفکر تنها قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توام با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید». یک دوچرخه‌سوار اگر رکاب نزند، مطمئناً زمین می‌خورد و اصلأ هیچ تردیدی در آن نیست. پس در ساختارهای فکری هم باید حرکت و تلاش کرد( تلاش در مسیر درست).
  • آقای مهندس به استادشان فرمودند: «من تلاش می‌کنم؛ اما تلاشی که می‌کردم بیهوده بوده». مثلاً قصد رفتن به طرف شمال را داشته ولی بالعکس به طرف جنوب حرکت کرده است. قصد عمل کردن داشته‌اند؛ اما عمل نادرست انجام داده‌اند، چون انسان دانایی نداشته است. انسان وقتی که به دانایی برسد و دانایی‌اش را به دانایی موثر تبدیل کند؛ حتماً به نتیجه‌ می‌رسد. برای ما نتیجه مهم است؛ اما انسان باید تا سر حد مرگ تلاش کند و نتیجه‌اش به ما ربطی ندارد. در اولین پارامتر وادی پنجم می‌فرمايند: «برای عملی کردن ساختارهای فکری انسان باید از ضد ارزش‌ها زدوده شود که بتواند آن کار مثبت را انجام دهد»؛ یعنی خودداری از چیزی که می‌داند به ضررش می‌باشد و برای آن مشکل ایجاد می‌کند. ما با مصرف کردن داروی "OT" بوسیله سرنگ قناعت کردن را یاد می‌گیریم و داروی خود را طبق همان پروتکل مصرف می‌کنیم. چون هنگامی که انسان قناعت کرد در حرکتی که انجام می‌دهد پیشرفت می‌کند و به آن نتیجه‌ دلخواه می‌رسد. صبر کردن خیلی خوب است؛ اما سعی، تلاش و صبر کردن مفید است نه اینکه انسان صبر کند ولی در جایی در حال استراحت کردن باشد و بگوید با صبر همه چیز درست می‌شود. پس‌انداز کردن مهم‌ترین علمی است که آقای مهندس به ما آموخت. قدیمی‌ها همیشه پول پس‌انداز می‌کردند. پس‌انداز برای افرادی است که اوضاع خیلی مناسبی ندارند. تجسس و قضاوت بدترین گناه است و انسان را از حال خوش و تعادل خارج می‌کند.

 

  • چرا باید پایه‌های مالی خود را ابتدا قوی کنیم تا بتوانیم وارد مقوله بخشش شویم؟
  • انسان باید یک چیزی داشته باشد تا به دیگران بدهد. انسان باید عشق داشته باشد تا به دیگران عشق بورزد؛ باید دوست داشتن در وجودش باشد تا دیگران را دوست داشته باشد و حتی برعکس باید نفرت داشته باشد تا به دیگران انتقال بدهد. هر چیزی که انسان خواست به دیگران انتقال بدهد و از آن استفاده کند و برگشت آن به خودش برسد باید آن چیز در وجود خودش باشد. اگر من پایه‌های مالی‌ام را قوی نمی‌کردم در کنگره۶۰ به هیچ عنوان نمی‌توانستم در لژیون سردار یا سبدها کمکی انجام بدهم. پس لازم است که انسان چیزی داشته باشد که بعداً به دیگران انتقال بدهد.

 

  • چرا آقای مهندس دژاکام تأکید زیادی روی مقوله تجسس، قضاوت و غیبت دارند؟ چه تأثیری روی سفر ما دارد؟
  • باید خودمان را جای آن شخصی بگذاریم که در مورد کار، زندگی و خانواده ما تجسس و غیبت می‌کند. تجسس کار خیلی زشتی است؛ مثلاً: فلانی ماشین خریده، این ماشین را قسطی خریده، وام گرفته، نزول کرده یا از شخصی قرض گرفته باشد به ما ربطی ندارد. در زندگی‌های آپارتمانی اکثراً از این چشم و نظرها در ورودی منازل گذاشته‌اند. صدای کلید که می‌آید انگار بیمار هستند که باید تجسس کنند که چه کسی آمد یا چه کسی رفت و کار خیلی زشت و زننده‌ای است. در کنگره۶۰ قضاوت مقابلش جهالت است. انسانی که کار آن قضاوت نیست از جهل آن است که قضاوت می‌کند. اگر انسان غیبت کرد، مانند: غذایی است که فاسد شده باشد؛ ولی آن را مصرف کنیم و به خودمان ضرر می‌زنیم که کار قابل تحملی نیست. در کلام الله بیان شده: «قضاوت کردن مانند آن است که گوشت برادر مرده‌ خود را می‌خورید». قضاوت افکار انسان را بهم می‌ریزد و اگر مشکلاتی برای شخصی در لژیون و پارک وجود داشت به ما ربطی ندارد. چون ممکن است با راهنمای خود در مورد آن مسئله صحبت کرده است و ما نباید غیبت و تجسس کنیم؛ زیرا ممکن است که خودمان دیگر نتوانیم در فعالیت‌های آموزشی و ورزشی حضور داشته باشیم و از نعمتی که خداوند در سفر اول برای ما قرار داده است محروم شویم.

 

  • چرا تسلیم بودن در مقابل خواست خداوند برای عده‌ای سخت و برای عده‌ای بسیار سهل است؟
  • اگر انسان ایمان (تجلی نور خداوند در انسان است) قوی داشته باشد به آن اعتقاد دارد. همیشه تسلیم خواسته‌های خداوند است. ما هر کاری که انجام بدهیم؛ باید نتیجه آن را هم ببینیم‌. آقای مهندس فرمودند: «انسان اگر کار خوبی انجام بدهد باید چشم به راه عواقب خوب آن هم باشد و اگر برعکس شری به کسی برساند؛ حتماً شر آن کار به انسان آسیب می‌رساند».
  • تسلیم بودن محض برای انسانی که ایمان قوی داشته باشد خیلی در کارهای روزمره خودش و خانواده‌اش به آنها کمک می‌کند؛ چون می‌گوید خداوندا من این کار خیر و مفید را انجام می‌دهم و تسلیم خواسته‌های تو هستم.

 

  • کلام آخر:
  • اول از خداوند بزرگ سپاس‌گزارم که اجازه ورود من را به کنگره۶۰ صادر کرد و سپس از آقای مهندس و خانواده‌ محترمشان سپاس‌گزارم که زحمت‌های بسیار زیادی برای اعضا کنگره۶۰ کشیده‌اند. از گروه سایت نمایندگی شیخ بهایی تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا بتوانم صحبتی کنم که شاید دری برای یک سفر اولی یا سفر دومی باز شود.
  • اگر انسان آن چیزهایی که در تفکرات و ذهنش است را عملی نکند، سخت می‌باشد؛ ولی باز هم برمی‌‌گردم به سی‌دی قبلی آقای مهندس که استاد به شاگرد می‌گوید: «لباده‌ها را تا بالای آرنج بالا بزنید و برای حل مسائل کوشش و تلاش کنید»؛ یعنی اگر خواستید به تفکراتان برسید؛ باید برای آن تلاش و کوشش کنید.

 

  • تهیه و تایپ: مسافر محمد (لژیون۱۹)
  • عکس: مسافر امیر (لژیون۱۰)
  • تنظیم و ارسال: مسافر حمزه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .