همسفر مهرانگيز:
در جهان ما تفکر، قدرت مطلق نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند. وادی پنجم میگوید: باید حرکت کنی و تا حرکت نکنی، اتفاقی نمیافتد. فکر و تفکر به تنهایی، حلال مشکلات نیست. برای رسیدن به نتیجه و حل مشکلات باید حرکت کنیم. این وادی میگوید: تا زمانی که حرکت نکنیم، هیچ تغییر و تحولی در ما به وجود نمیآید و همین حرکت، باعث میشود، تصاویر ذهنی درونی، تبدیل به تصاویر واقعی بیرونی شود تا از قوه به فعل درآیند. این وادی، هشت کلید به ما داده است:
۱_ برگشت از ضدارزشها: باید تحت هر شرایطی از ضدارزشهایی که قبلاً انجام میدادیم، دوری کنیم و بازگشت کنیم؛ به نوعی، توبه میکنیم و توبه یعنی بازگشت!
۲_ خودداری: از انجام کارهایی که خیر و شر آن مشخص نیست، باید دوری کنیم و این خودداری بستگی به سطح دانایی و آگاهی ما دارد.
۳_ اختیار: یعنی کسی که اختیار خودش را در دست دارد.
۴_ قناعت: با قناعت و درست استفاده کردن، شکرگزار نعمتهایی که داریم باشیم.
۵_ صبر: یعنی در نظر گرفتن زمان برای انجام هر کاری، همراه با سعی و تلاش حساب شده.
۶_ غیبت، تجسس، قضاوت: تجسس ممکن است باعث قیاس شود و در نهایت به قضاوت نابجا ختم میشود و تخریب ایجاد میکند.
۷_ توکل: باید در مسیر زندگی به خداوند توکل کنیم تا ما را در راه رسیدن به هدفمان یاری فرماید.
رضا، تسلیم: ما باید از دادههایی که داریم رضایت داشته و شکرگزار باشیم.
۸_ تسلیم: یعنی ترک کردن خواستهها و سپردن همه امور به خداوند، بدون آنکه به آنها وابستگی داشته باشیم.
پسانداز: همه انسانها فکر میکنند که پسانداز کردن کار ثروتمندان است، اما انسان کم درآمد باید پسانداز داشته باشد.
همسفر شادی:
وادی پنجم؛ یعنی فقط فکر کردن کافی نیست! باید بلند شوی و کاری بکنی! خیلی وقتها با خودمان فکر میکنیم که "باید زندگیام را درست کنم"، "باید ترک کنم"، "باید با خانوادهام بهتر رفتار کنم" یا "باید یک کار خوب پیدا کنم". این فکرها خوب است، ولی اگر فقط در ذهنمان بماند و هیچ کاری نکنیم، هیچ چیزی در زندگیمان عوض نمیشود. فکر، مثل یک دانه است. اگر آن دانه را فقط در جیبت نگه داری، هیچوقت درخت نمیشود. باید دانه را بکاری، آب بدهی، از آن مراقبت کنی. تازه ممکن است چند روز، چند هفته، یا حتی چند ماه طول بکشد تا نتیجهاش را ببینی. اما اگر فقط فکر کنی و هیچ حرکتی نکنی، آن دانه در جیبت، خشک میشود و از بین میرود. اگر میخواهی چیزی در زندگیات تغییر کند، باید یک قدم برداری. حتی یک قدم کوچک؛ مثلاً اگر میخواهی سیگار را ترک کنی، اول برو سیگارها را دور بریز، بعد سعی کن وقتهایی که هوس میکنی، یک کار دیگری انجام بدهی. اگر یک روز دوباره کشیدی، خودت را سرزنش نکن. فقط دوباره از نو شروع کن. این یعنی عمل کردن. تو باید بدانی که همه آدمها اشتباه میکنند، زمین میخورند، ولی کسی که دوباره بلند میشود، همان فردی است که موفق میشود. پس خلاصه وادی پنجم این است: بلند شو! کاری بکن! گرچه کوچک! فقط فکر کردن، هیچ چیزی را درست نمیکند.
همسفر زینب:
وادی پنجم به صراحت میگوید که بایستی حرکت کنیم و تا حرکت نکنیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. برای رسیدن به محصول و نتیجه و حل مشکلات باید حرکت کنیم و تا زمانی که حرکت نکنیم تفکر از قوه به فعل تبدیل نمیشود. در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، شاید درجهانهای دیگر و بعد ازمرگ، تفکر، قدرت مطلق حل باشد. در این وادی، هفت پارامتر گفته میشود که دقیقاً مثل راهنمایی رانندگی است و اگر قوانین را رعایت نکنیم به مشکل برمیخوریم. گاهی اوقات مشکلاتی داریم و نمیدانیم چگونه با آنها برخورد کنیم و چطور آنها را حل نماییم. باید از طبیعت یاد بگیریم همانطور که زمین خشک با آب شور میتواند به ما میوههای خوشمزه بدهد، ما هم سعی کنیم با کمترین امکانات به بهترین مکانها برسیم.
همسفر مهسا:
وادی اول تا چهارم به ما یاد داد که چگونه تفکر کنیم و ساختار ذهنی چگونه ساخته میشود. وادی پنجم، فرمان حرکت را صادر میکند. وادی پنجم با صراحت بیان میکند که در جهت تحقق خواستهها و اهدافمان باید حرکت کنیم و قدمی برداریم؛ چرا که با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمیشود. جهان ذهنی و تفکر از اهمیت بالایی برخوردار است و برای هر قدمی که میخواهیم برداریم، ابتدا باید نقشه آن را در جهان ذهنی بچینیم و آن را کاملاً تجسم کنیم، اما قادر نیستیم تنها با فکر کردن به خواستههای مورد نظرمان برسیم. وادی پنجم مثل تلنگری است که ما را از خواب غفلت بیدار میکند که تا امروز هر قدر فکر کردی بس است! و الآن شروع به حرکت کن! و قطعاً همه میدانیم که با حرکت کردن و قدم برداشتن، نیروهای الهی هم یاریرسان ما میشوند و آن وقت میتوانیم به فرمان عقل که همان شو شود، هست، نزدیک شویم. در این وادی جناب آقای مهندس به خوبی چگونگی به اجرا درآوردن ساختارهای ذهنی را آموزش دادند و برای اینکه حرکت ما حرکتی اصولی باشد، هفت پله را مطرح کردند: برگشت از ضد ارزشها، خودداری _قناعت _صبر _ تجسس قضاوت_ غیبت_ پس انداز _ توکل_ رضا_ تسلیم که هر کدام شرح و توضیح خاص خود را دارند... ما اگر این پلهها را بهمرور زمان طی کنیم از نکات منفی و تاریکی خارج میشویم و به آرامش میرسیم؛ در نتیجه میتوانیم خواستههایمان را از قوه به فعل در بیاوریم. سعدی: یکی را گفتند: عالم بیعمل به چه ماند؟ گفت: به زنبور بیعسل.
رابط خبری: همسفر فیروزه رهجو راهنما همسفر معصومه(لژیون سوم)
ویرایش: همسفر مریم دبیر سایت رهجو راهنما همسفر هدی(لژیون دوم )
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرمآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
156