عنوان وادی: «در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید.»
پس از گذر و درک مفهوم وادی اول تا چهارم که از آنها با وادیهای تفکر یاد میشود، در وادی پنجم اینطور عنوان میشود که: بایستی ساختارهای فکری خود را به ساختارهای عملی و اجرایی تبدیل کنیم. در شروع وادی اشاره به وجود چندین جهان دیگر در حیات زمینی شده است. اول: جهان خاکی که برای همه ما کاملاً محسوس است و به طور خودآگاه در آن زندگی میکنیم. دوم: جهان خواب که به صورت ناخودآگاه در آن زندگی میکنیم. سوم: جهان ذهنی.
اهمیت و توضیح جهان ذهنی به این صورت است که برنامهریزی برای چگونه زیستن در جهان خاکی و سایر جهانها بهوسیله تفکر در این جهان است. به این صورت که وقتی ما تصمیم به انجام کاری میگیریم اول تمام مراحل آن را در ذهن خودمان برنامهریزی کنیم؛ مثلاً وقتی قصد سفر به شهری داریم تمام مراحل این سفر از جمله وسیله سفر، جایی که قرار است در آنجا اقامت داشته باشیم، جاهایی که قرار است بازدید کنیم، همسفر یا همسفرانی که همراه ما هستند، زمان رفتوبرگشت و... را در ذهن خودمان برنامهریزی میکنیم؛ درنتیجه اول تفکر و تشکیل ساختار ذهنی و دوم، به اجرا درآوردن ساختار ذهنی بسیار حائز اهمیت است.
در وادی پنجم ما تمرین میکنیم تا ساختارهای تفکرات خود را از قوه به فعل درآوریم؛ ولی لازمه دستیابی به این مهم رسیدن به مرحله آرامش است که البته آن هم در گرو کنارگذاشتن حالتها و حسهای منفی است. بهدستآوردن آرامش برای اجرائی کردن خواسته شرط لازم است؛ اما این آرامش چگونه به دست میآید؟ باید پاکسازی و سازندگی را از خود آغاز کنیم تا به مدد آن به اندیشه سالم که همراه خود، گفتار سالم را در پی دارد و در ادامه کردار هم با تأثیرپذیری از آنها سالم خواهد شد برسیم.
از دانستنها تا اجراکردن آنها فاصله بسیار است و زمانی ارزشمند خواهد بود که به منصه ظهور برسد و بهجا مورداستفاده قرار گیرد. حال که با بیان لزوم پالایش انسان آشنا شدیم باید بگویم این مهم هم با طیکردن مراحلی حاصل میشود. این مراحل با عنوان پله در کتاب عشق مطرح شدهاند. 7 پله یا مرحله است که در ادامه آنها را بازگو میکنم.
۱- برگشت از ضد ارزشها
حال میرسیم به اینکه ضد ارزشها کداماند؟ انسان با تفکر خود قدرت تشخیص عمل صواب را از ناصواب دارد. ممکن است به علت تفاوت فرهنگها، قوانین حاکم بر جوامع و یا تفاوت در اعتقادات، صوابها و ناصوابها کمی متفاوت تعبیر شوند؛ ولی آنچه ملاک و موردنظر در کلیه جوامع با استناد به خرد جمعی ضدارزش محسوب میشود میتوان در چند نمونه اینطور نام برد: دروغ گفتن، رشوهگرفتن، مصرف مواد مخدر، به حریم دیگران تجاوزکردن و... .
۲- خودداری
اگر در شرایطی قرار گرفتیم که تشخیص انجامدادن یا ندادن عملی برای ما دشوار بود بهتر است از انجام آن صرفنظر کنیم.
۳- قناعت
این مفهوم با خسیس بودن تفاوت دارد. قناعت یعنی فرابگیریم چگونه از سادهترین و کمترین امکانات، بیشترین بهره را ببریم.
۴-صبر
هر ساختاری برای اینکه ساخته شود و به ثمر بنشیند نیاز به طی زمان دارد و ما باید این مقوله را در تمامی کارها تا حصول نتیجه در نظر داشته باشیم، به این شکل که سعی و تلاش خود را انجام میدهیم و برای بهدستآوردن نتیجه و هدف شکیبایی یا همان صبر پیشه میکنیم.
۵- تجسس، قضاوت، غیبت
هر کدام را بهاختصار تعریف میکنم. تجسس: کنجکاوی و جستجوکردن برای دستیابی به امور پنهانی. اینکه بخواهم از نحوه زندگی، میزان درآمد افراد، ارتباطاتشان و اعتقاداتشان بدانم نمونههایی از تجسس است. در کلامالله بهصراحت گفتهشده: وَلَا تَجَسَّسُوا (در کار یکدیگر تجسس نکنید.) قضاوت: داوریکردن یا حکم دادن در مورد ۱ موضوع یا مسئله. به نظرم خداوند خود بهترین قاضی و حکم دهنده است؛ زیرا تنها اوست که بر تمام احوالات آشکار و پنهان ما آگاه است، نه من که فقط صور ظاهر را میبینم و از پشتپرده خبر ندارم؛ البته افرادی هم هستند که به واسطه تحصیلات و شغلشان به این کار مشغولاند. چهبسا که با داشتن این شرایط هم درصدی خطا و اشتباه در حکم و قضاوت آنها رخ میدهد. بگذریم... . غیبت: صحبتکردن در مورد کسی که حضور ندارد و شنیدن آن صحبت توسط او اسباب ناراحتیاش را فراهم میکند. فکر نمیکنم شخصی این کار را تأیید کند و خوشایند بداند.
۶- پسانداز
دوراندیشی برای روزهای نیامده که ممکن است سختیهایی در آنها باشد. اینکه تمام داشتهها و داراییهایمان را به یکباره و بیتفکر خرج نکنیم و به فکر آینده که بر ما معلوم نیست هم باشیم. فرقی ندارد دارا هستیم یا شرایط مالی معمولی یا پایینی داریم.
۷- توکل، رضا، تسلیم
درست است که این کلمات هریک مستقلاً دارای مفاهیمی هستند؛ ولی با نگاهی عمیقتر در مییابیم که تکمیلکننده و پوشاننده یکدیگر هستند. توکل را در زندگی روزمره زیاد به کار میبریم. اینکه: «توکل به خدا» یا «به خدا توکل کن درست میشود» و... درحقیقت انسانی که به این درک رسیده و آن را باور دارد با تفکر و سعی خود اموراتش را انجام میدهد و به ناظر بودن خداوند و حمایت او اعتقاد دارد.
در مرحله رضا، به آنچه در تقدیر است راضی هستیم؛ ولی زمانی که آن مسئله موافق خواست ما باشد. در مرحله تسلیم که فراتر از ۲ مرحله توکل و رضا است شخص تسلیم محض خواسته خداوند یا قدرت مطلق است. حال چه آن خواسته به ضرر او باشد چه به منفعت او! مصداق این بیت که:
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت!
و تأثیر این وادی روی من:
باید اعتراف کنم تا قبل از ورود به کنگره با دیدی محصور و مختصر به دنیای اطرافم نگاه میکردم. با جهل و ناآگاهی، خود را در انجام ضدارزشها محق میدانستم و علت ناکامیها و حال بدم در زندگی و سیاهی روزگار را در خود نمیدیدم؛ بنابراین هرگز تصور نمیکردم که باید پالایش و تزکیهای انجام دهم و مراحلی را جهت عبور از تاریکیهای روح و روانم پشت سر بگذارم؛ ولی با ورودم به کنگره و دریافت آموزشها متوجه شدم که با تغییر نگرش باید به داد فطرت و ضمیرم برسم و با تفکر و آگاهی خردمندانه در مسیر رشد و انسانیت به معنای واقعی کلمه قرار گیرم.
شکر برای این فرصت که به من داده شده است. امیدوارم آن را مغتنم بشمارم و بهدرستی از آن بهره ببرم. از خداوند و آقای مهندس برای اینکه در این آگاهیبخشی و نمایاندن راه یاریرسان بوده و هستند بسیار سپاسگزارم.
منبع: وادی پنجم از کتاب 14 وادی برای رسیدن به عشق
نویسنده و رابط خبری: راهنما همسفر مریم ث (لژیون نهم)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
70