هشتمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران به نمایندگی اردبیل، به استادی دیدهبان محترم آقای اصغر منصوری، نگهبانی مسافر ناصر و دبیری مسافر اشکان با دستور جلسه "تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید ودرمان با آن با متد DST" روز سه شنبه 24 تیر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
مثل همیشه از خداوند سپاسگزارم که وصلها را برقرار میکند،و این امکان را به ما میدهد که درکنار هم از آموزشهای کنگره بهرهمند شویم.امروز خوشحالم که در جمع شما هستم،در جمع انسانهایی که با درد آمدند و به امید نشستهاند.این را هم میدانند که وعده خدا دروغ نیست.بنده دیدهبان رابط شعبه اردبیل هستم.
چرا کنگره؟چون انسان از آغاز با نیاز افریده شد و همه به دنبال حال خوش بودن و هستند و خواهند بود، خداوند انسان را جانشین خود قرار داد و همه امکانات را در اختیارش گذاشت.اما تفاوتها از انتخابها شروع شد یکی خواست حرکت کند،یکی ایستاد،یکی خواست دانا باشد دیگری نخواست.یکی کباب را دبد یکی کتاب را و اینجا بود که مسیرها جدا شد.
عدالت خداوند همیشه جاری است،اما ما خود با اختیارمان سرنوشت خود را نوشتیم.من خود سالها از خدا گله داشتم که چرا پدرم فلج بود،چرا من باید این مسیر را طی کنم؛ولی امروز میفهمم که هیچ چیز بیحساب و کتاب نیست.امروز میدانم که(بدی) از خدا نیست. از جهل و نادانی خودمان است ما نفهمیدیم اشتباه کردیم و در جهل درد کشیدیم.
کنگره آمده تا این را به ما بیاموزد،که انسان میتواند تغییر کند که صفت گذشته در انسان صادق نیست،که ما جاری هستیم،روزی من هم 40 گرم تریاک مصرف میکردم،شیره،شیشه و مدام دنبال حال خوش بودم و فکر میکردم مصرف مواد مخدر یا با ابزار دبگر به حال خوب میرسم ولی وقتی به کنگره آمدم و آموزش گرفتم که انسان فقط جسم نیست.ما صور پنهان داریم و اعتیاد با مرگ تمام نمیشود.ما باید خود را بشناسیم و گرنه همان گمگشتهایم که هر روز دنبال چیزی در بیرون میگردد،در حالی که گنج در درون خود ماست.
جناب مهندس آمد و پکیج کامل زندگی را به ما دادند و گفتند با دانش و آگاهی میتوانی از بند رها شوی.گفت اگر رنج کشیدی بیجهت نبوده گفت حال خوش در دانایی است و من ایمان آوردم.الان 15 سال است که در حال آموزش دیدن هستم،ولی هنوز تشنه داناییم.من یاد گرفتم که اشتباه پایان نیست که گناه مهر پایان نیست و میتوان تبدیل به انسان سالم و دانا شد.
اما آیا کافی است فقط خودم خوب شوم؟نه،اگر نرسانم،اگر پنهان کنم،مطمئن باشید از دست میدهم ما باید سهممان را ادا کنیم.باید بگوییم،دعوت کنیم،همراه بیاوریم.چرا؟چون همین که دیگران به من کمک کردند من هم باید کمک کنم.
خداوند اختیار به ما داده،و همین اختیار است که مسئولیت میآورد. من اختیار دارم بیایم کنگره،ولی وقتی آمدم دیگر باید به قوانین آن احترام بگذارم،این آزادی نیست که هر جور دلم بخواهد رفتار کنم آزاد هستم، انتخاب کنم روش درمانی خودم را ولی وقتی انتخاب کردیم باید به قوانین آن احترام بگذاریم
و مهمترین قانون هستی این است:هیچ چیز رایگان نیست حتی حال خوب باید بها بدهی اگر امروز خوبم،برای این است که یاد گرفتم.یاد گرفتم که عشق،ایمان، و خدمت یعنی چه،یاد گرفتم که حال خوب،جنس بیرونی ندارد،بلکه از درون میجوشد یاد گرفتم که خداوند در دل دردمندان است؛پس اگر حال خوبی داری سهمت را ادا کن.کنگره آمده تا بگوید:بیدار شو تا بتوانیم از زندگی لذت ببریم و هنر زندگی کردن یاد بگیریم.

تهیه و ارسال گزارش :مسافر حامد(لژیون سوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
60