امروز ۲۵ تیرماه روز رهایی من از دام خیلی از عادتهای غلط و نیروهای منفی وجودم است. ورود به کنگره۶۰ راهی بزرگ بود. هرچند که روزهای اول ورود به کنگره۶۰، فقط برای همراهی مسافرم میآمدم؛ ولی با گذشت زمان آموختم که این توفیقی بوده است که من همراه او باشم. هرروز که میگذشت بیشتر به تعالیم و آموزشها علاقهمند میشدم و تمام سعی خود را میکردم که به آموزشها برسم. با مشغلهکاری هدف اصلی خود را شرکت در این کلاسها قرار دادم. فضای گرم و پر از انرژی کنگره۶۰ و وجود راهنمای مهربان و دلسوزم من را بیشتر از پیش متقاعد میکرد که باید به این همراهی ادامه دهم. با بار سنگین و اضطراب وارد کنگره۶۰ میشدم و باحالی خوب و سبک از آنجا خارج میشدم. اصلاً فکر نمیکردم که مسافرم این کلاسها را ادامه دهد. رهایی از بند اعتیاد برای او غیرممکن بود؛ چرا که مسافرم چندین بار تصمیم به ترک گرفته بود؛ ولی هیچگاه موفق نشده بود. روزهای سختی را کنار همسرم که در دام اعتیاد بود، گذراندم؛ حتی امروز فکر کردن به آن روزها حالم را دگرگون میکند.
اعتیاد دام بزرگی است که نه فقط فرد معتاد، بلکه همه اطرافیان او را تحتتأثیر قرار میدهد. خیلی از اوقات فکر میکنم خواب میبینم که حال مسافرم خوب شده است و از صمیم قلب برای استاد و همه اعضاء کنگره۶۰ که باعث این رهاییهای بزرگ شدهاند، دعا میکنم. قطعاً دعای من و امثال من بدرقه راه آنها خواهد بود. در کنار رهایی مسافرم فهمیدم که من نیز، نیاز به رهایی دارم. ما انسانها آنقدر خودمان را مشغول گذراندن زندگی میکنیم که نمیتوانیم آموزش درست زندگی کردن را در برنامه زندگی قرار دهیم. فهمیدم که خیلی از جاهای زندگی درست زندگی نکردم، فقط عمر خود را سپری کردم. متوجه شدم خیلی از جاهای زندگی من نیز مقصر بودم و به اشتباهات خود پیبردم و برای رفع آنها تلاش کردم. دیدگاهم نسبت به مسافرم عوض شد؛ چون در کنگره۶۰ آموختم که با همراه و همفکر شدن با او زندگی راحتتر میگذرد. مسافرم بعد از ۱۱ ماه رها شد و آنقدر علاقهمند به کنگره۶۰ و آموزشها شده است که سر ساعت خود را به کنگره۶۰ میرساند. از خدای خود میخواهم دست تمام افرادی که در دام اعتیاد هستند را بگیرد و آنها نیز جذب کنگره۶۰ شوند و این حس خوب را تجربه کنند.
خداوند دوباره در پس سختیهای زندگی درهای خوشبختی را بهروی ما باز کرد. سلامت جسم و روان مسافرم را با هیچ چیز عوض نمیکنم؛ چرا که در پس سلامت او است که اتفاقهای خوب در زندگیام رقم میخورد. خوشحالم که خیلی از عادتهای غلطی که در طول زندگی همراه من بود، امروز کنار گذاشتهام و بارم سبکتر شده است. خوشحالم که فرزندانم با حال خوب کنار پدرشان مینشینند و دوباره میتوانند به او تکیه کنند. خدا را بارها شکر میکنم که تکیهگاه محکم من دوباره قابل تکیه کردن است. امروز بارها و بارها خدا را شکر کردم و برای تمام آنهایی که دوست دارند حال دلشان خوب شود، دعا کردم. دوستانی که افراد خانواده شما یا نزدیکانتان در دام اعتیاد هستند، امیدتان را از خداوند قطع نکنید و امیدوار باشید؛ چرا که خداوند فرموده است: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا.
انسانی که هنوز وارد مسیر شناخت و آگاهی نشده است، معمولاً از مشکلات پیرامون خود شکایت دارد. او نمیتواند مسائل را حل کند و گمان میبرد که بدشانسی آورده است یا دیگران باعث رنجهای او شدهاند. هرچند تلاش میکند؛ اما این تلاش در مسیر درست نیست. شکایت از نامردمیها و بیعدالتیها، نتیجه ناآگاهی و جهل خود ما است که بزرگترین دشمن ما نیز است. ما همیشه فکر میکنیم حقیقت همان چیزی است که خودمان میگوییم و عدالت همان است که خودمان باور داریم. این تفکر در بسیاری از ادیان نیز دیده میشود. هر فرد، دین و مذهب خود را برتر میداند و دیگران را نادرست میپندارد؛ اما واقعیت این است که بسیاری از نامردمیها و رنجها، حاصل رفتار و کردار خود ما هستند. استاد میگوید: بحری است بیکران، غمی است بیپایان و شادیها لحظهای کوتاه و گذرا.
زندگی مانند دریایی است که کران ندارد. ما نمیدانیم کرانه جهان هستی کجا است؛ حتی در کوچکترین واحدهای بدن، مانند سلولها، هنوز بسیاری از مطالب را نیاموختهایم. غم و اندوه انسان عمیق و بیپایان است، در حالی که شادیها بسیار زودگذرند. رنجهای بشر نتیجه دانشهایی است که هنوز کشف نشدهاند. سه مشکل بزرگ امروز بشر عبارتنداز: ۱. اعتیاد ۲. چاقی ۳. سرطانها. در ۷۰ سال اخیر، بشر درمانی برای این بیماریها نیافته است و فقط آنها را کنترل کرده است. این کنترل، خود باعث رنج بیشتر شده است.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهاردهم)
رابطخبری: همسفر آمنه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهاردهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون هفتم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
80