سلام دوستان فریبا هستم یک همسفر
یکی از ارکان مهم و کلیدی آموزش در کنگره وادیها میباشند، آنها مانند پلهای مستحکم هستند تا من همسفر با کاربری کردن آنها قوانین درست زندگی کردن را یاد بگیرم. وادی اول به من میگوید، بدون تفکر و فکر سخن و عملی را انجام ندهم از وادی دوم یاد گرفتم که من انسان، جهت بیهودگی و پوچی قدم به این حیات نگذاشتهام؛ چون من اشرف مخلوقات هستم و قدرت اختیار دارم، تا آموزش ببینم و درست زندگی کنم. ودای سوم به من میگوید؛ هيچ کس دیگری به غیر از خودم به فکر راهحلی برای مشکلاتم نیست. از وادی چهارم یاد گرفتم که مسئولیت زندگی و حیات بر عهده خودم است و آن را بر دوش دیگران، حتی خداوند نیاندازم. هر کسی عهدهدار مسئولیت زندگی و حیات خودش است.
اما دستور جلسه این هفته وادی پنجم که میگوید: در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینمايد یا به عبارتی؛ فکر خالی کافی نیست، فکر باید به مرحله ظهور برسد. وادی پنجم میخواهد به ما بگوید که تفکرات ما تا زمانی که حرکت نکنیم، از قوه به فعل تبدیل نمیشود. اگر بخواهیم نگاهی گذرا به انسان داشته باشیم از لحاظ ظاهری یا فیزیکی یا صور آشکار گاهی چند ده کیلو گوشت و استخوان میبینیم که راه میرود یا حرف میزند، چاق یا لاغر است از هر نژاد و رنگ پوست را مشاهده میکنیم؛ اما اگر به درون عمق یا صور پنهان او بنگريم در خواهیم یافت که انسان در حیات زمینی خودش در جهان دیگر زيست میکند که جهان ذهنی نام دارد.
جهان ذهنی مقدمهای برای حیات و زندگی در ساير جهانها است. ساختار این جهان با تفکر به وجود میآید که در وادیهای اول تا چهارم یاد گرفتیم. تفکر خالی فایده و ارزشی ندارد، ما انسانها با استفاده از تفکراتمان و با استفاده از قدرت تصویرسازی ذهن، هر چیزی را میتوانیم در همان لحظه در ذهن خلق نماییم؛ حتی غير ممکنها را، این توانایی همان قدرت کنفیکون است که خداوند تمام و کمال آن را در اختیار دارد و هر چیزی را میتواند در لحظه خلق نماید به عبارت دیگر شو شود. انسان هم به همین گونه است؛ اگر میخواهید از قوه به فعل درآید، قدرت کنفیکون در جهان خاکی همراه با حرکت و زمان، برایش امکان پذير است. اول تفکر درست و بعد بتواند، قدرت اجرایی و عملیاتی را داشته باشد.
یک مصرف کننده باید اول خواسته درمان اعتیاد داشته باشد، بعد با تفکر اصولی و آموزش درست، صحیح و حقیقی همراه با پارامتر زمان پيش برود، حرکت کند تا به درمان برسد و بداند، بهترین راه کوهتاترین راه نیست. بهترین روش، روش تدریجی و حقیقی است. از نردبانی که به یکباره بالا رفته ذره ذره پایین بیاید و برای به اجرا درآوردن ساختارهای فکری و تبدیل آن به ساختارهای عملی بایستی از ضدارزشها و نکات منفی خارج شویم و به طرف صراط مستقيم و ارزشها قدم بگذاریم و به سه اصل مهم پندار، رفتار و گفتار و کردار نیک بپردازیم و برای رسيدن به تعادل، باید به تزکیه و پالایش برسیم.
براي خروج و صعود از اضطراب، نگرانی، پریشانی، ناامیدی، ترس، حقارت و بیماری باید هفت پله را که در وادی پنجم آموزش گرفتیم، اجرایی کنيم که عبارتانداز:
۱) برگشت از ضدارزشها یا همان توبه: از ضدارزشها که خرد جهانی آنها را به رسمیت میشناسد که شامل دروغ، دزدی، مصرف موادمخدر، الکل، تجسس در کار دیگران و غیره دوری کنیم.
۲) خودداری؛ یعنی من گاهیاوقات نمیدانم، چه کاری به ضرر یا به نفع من است و در این شرایط، عقل سلیم حکم میکند که از آن خودداری کنم.
۳) قناعت: قناعت گنجی تمام نشدنی است. همه ما اگر از طبیعت الگوبرداری کنیم در خواهیم یافت که از کمترین امکانات و سادهترین چیزها میتوانیم، بهترینها را به وجود بياوريم. یک درخت خرما با کمترین امکانات بهترین میوه را به ما میدهد. گاهی اوقات ما فکر میکنیم که آدمهای پولدار باید قناعت کنند؛ چون آنها پول دارند؛ اما این عقیده درست نیست، قناعت فقط مختص آدمهای ثروتمند نیست؛ بلکه برای افراد فقیر و مفلس است. من همسفر با قناعت کردن میتوانم، پايههای مالی، اقتصادی و زندگی خود را مستحکم کنم و به جای خریدن چیزهای بدون استفاده، پولم را پسانداز کنم تا در مواقع ضروری به کار بیاید و این یعنی مصرف بهینه.
۴) صبر: صبر پشت سر گذاشتن و یا طی کردن و یا تحمل زمان، همراه با تلاش و کوشش لازم برای رسیدن به اهداف تعیین شده است. گاهی اوقات صبر بسیار سخت و گاهی بسیار طاقت فرسا میشود، اگر همسفر مسافری هستم؛ باید صبر پيشه کنم. صبر به این معنا نیست که فقط این مشکل یا مشکلات دیگر را تحمل کنم؛ باید تلاش و کوشش همراه با صبوری در کنگره داشته باشم و بیحرکت و راکد نمانم.
۵) تجسس، قضاوت، غیبت: تجسس، این کار مختص افرادی است که در اداره آگاهی دنبال سارقان و دزدان هستند. من باید در زندگی روزمره و کنگره دوربین را روی خود برگردانم و در کار مسافر، افراد خانواده، جامعه و اعضاء کنگره تجسس نکنم؛ چون این کار اول باعث قضاوت میشود؛ اما من قاضی نیستم، که بر کرسی قضاوت جلوس کنم و حکم صادر کنم و باید بدانم که بعد باعث غیبت میشود و روزی این دیوار پوسیده و شکسته غيبت بر سر خود من فرو خواهد ریخت و به دنبال مقصر میگردم؛ درحالی که باور ندارم، مقصر اصلی جهل و نادانی خودم است.
۶) پسانداز: پسانداز یک امر مهم، ضروری و واجب برای زندگی است و تا به معجزه آن دست نیابیم، قدرت برکت آن را نمیدانیم. اگر قناعت به دنبالش پسانداز در برنداشته باشد، فایده ندارد.
۷) توکل، رضا، تسلیم: اگر در زندگی توکل نداشته باشيم؛ حتی اگر درس توکل هم بدهیم، بیفایده است. یک رهجو باید به راهنما خود ایمان داشته باشد، اعتماد و اعتقاد به دارو و کنگره داشته باشد، تا بتواند مسیر درمان را طی کند. اگر از مرحله توکل و رضایت عبور کنيم به مرحله تسلیم میرسیم. این مرحله سخت، دشوار و طاقت فرسا است؛ ولی ما باید تلاش و کوشش خودمان را در زندگی و حیات داشته باشیم و در برابر مشکلات صبوری کنيم. برای هر چیزی که در زندگی داریم، ارزش قائل باشیم و ساختار فکری درست را با آموزش صحیح و با حرکت درست، اجرایی و عملیاتی کنیم تا به نتیجه برسیم و در مقابل تسلیم سر فرود آوریم.
منابع :بر گرفته از کتاب عشق، وادی پنجم
رابط خبری: همسفر الهام رهجو راهنما همسفر مریم
عکاس: مرزبان خبری همسفر سمیه
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر فرزانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
262