English Version
This Site Is Available In English

تنها روش درمان اعتیاد در دنیا فقط کنگره۶۰ است

تنها روش درمان اعتیاد در دنیا فقط کنگره۶۰ است

نمی‌دانم چه زمان درگیر اعتیاد شده بود که خانواده اصلاً متوجه نشده بودند! وقتی توهم‌ها شروع شد، متوجه شدیم که عزیز دردانه‌ خانواده، درگیر اعتیاد شده؛ آن هم از نوع صنعتی (شیشه)! به شدت از اعتیاد بدش می‌آمد برای همین هیچ‌کس باورش نمی‌شد این رفتارهای پرخاشگرانه و حرف‌های غیرمنطقی که می‌زد به خاطر مصرف مخدر شیشه باشد‌. مدام در حال داد زدن، شکستن وسایل خانه و تهدید کردن اعضای خانواده بود و روز‌به‌روز هم بدتر می‌شد. مادرم در حسرت آرامشی که حقش بود (به خاطر توهمات برادرم) در آرزوی این آرامش، در سن ۵۲ سالگی درحالی‌ که برادر ۲۲ ساله‌ام در کمپ بود از دنیا رفت.
مجبور شدیم بعد از ۵۰ روز در کمپ ماندن به خاطر حال روحی خوبی که نداشت از کمپ مرخصش کنیم، حتی در مراسم ختم مادرمان هم شرکت نکرد؛ از جمع، گریزان بود. حقارت، ترس، ناامیدی، استرس و نگرانی در چهره‌اش کاملاً موج می‌زد. با چهره‌ای رنگ‌پریده و پریشان با دست‌های لرزان مدام در گوگل سرچ می‌کردم: بهترین کمپ ترک اعتیاد. انواع کمپ‌ها با نام‌های مختلف بالا می‌آمد؛ روی هر کدام کلیک می‌کردم هرچه آپشنش بالا می‌رفت، هزینه‌هایش هم بالاتر بود. به‌تازگی برادرم را از کمپ آورده بودیم؛ اما دوباره با تخریب بالاتر برگشت خورده بود. میان همه گزینه‌ها عدد ۶۰ که برای کنگره۶۰ بود نظرم را جلب کرد. بر روی آن کلیک کردم؛ دلنوشته‌ای از یک مسافر بود؛ آن‌قدر دلنشین بود که تا آخر خواندم و اشک ریختم، در آخر گفته بود تنها روش درمان اعتیاد در دنیا فقط کنگره۶۰ است. این جمله‌ چقدر به دلم نشست! وای که چقدر بعضی دلنوشته‌ها به دل می‌نشینند و می‌توانند ریسمان نجاتی باشند؛ برای خانواده‌هایی که در عمق تاریکی‌ها هستند و راه را گم کرده‌اند و نور امید را در دل آن‌ها زنده می‌کند.
دیگر پیام کنگره۶۰ را گرفته بودم؛ این‌بار سرچ کردم کنگره۶۰ ؛ یک شماره تلفن در مشخصات و آدرس بود که بلافاصله تماس گرفتم.

" الو آقا سلام آن‌جا کنگره۶۰ است؟ 

صدا: بله، بفرمایید. آقا برادرم به شدت توهم می‌زند، از دستش در خانه امنیت و آرامش نداریم؛ امکان دارد بیایید و او را ببرید؟ (تصور می‌کردم شبیه کمپ‌ها می‌آیند و مصرف‌کننده را به همراه خود می‌برند).

صدا: چه ماده‌ای مصرف می‌کند؟ من: نمی‌دانم‌، در کمپی که برده بودیم گفتند؛ شیشه و هرویین مصرف می‌کند.

صدا: متأسفم خانم‌؛ ولی ما کسی را جایی نمی‌بریم. من: آقا خواهش می‌کنم؛ هر چقدر هزینه دارد پرداخت می‌کنیم؛ فقط بیایید و ببریدش.

صدا: خانم این‌جا شرایط و مکان برای نگهداری از کسی را نداریم، فقط هفته‌ای سه جلسه کلاس برگزار می‌شود؛ مصرف‌کننده‌ها از کلاس‌ها استفاده می‌کنند؛ به آن‌ها دارو می‌دهیم و دارو را کم‌کم پایین می‌آوریم تا به درمان برسند و بعد از مدتی، دیگر دارو هم مصرف نمی‌کنند. این دوره درمان حداقل ده ماه طول می‌کشد و ان‌شاءالله به درمان می‌رسد.

من: شما را به خدا کمک‌مان کنید. برادرم تا آن‌وقت با این توهم‌ها خودش و ما را دیوانه می‌کند. این جملات را با ناامیدی و گریه می‌گفتم؛ صدایم درنمی‌آمد.

من: پس یک کمپ خوب که خودتان تأییدش می‌کنید معرفی کنید که او را به کمپ ببریم؟

صدا: ما هیچ کمپی را تأیید نمی‌کنیم.

من: ممنونم آقا خدانگهدار.

صدا: (با ناراحتی) موفق باشید خدانگهدارتان."

دیگر مطمئن شدم که کمپ هم بی‌فایده است؛ هر کاری کردم قبول نمی‌کرد به کنگره برود که تحت درمان قرار بگیرد. شیشه عکس‌العمل آشکار یا همان خماری را ندارد، فقط عکس العمل‌های پنهان دارد که خود فرد متوجه آن نیست، پنهانی و دور از چشم خانواده یک هفته مصرف می‌کرد، دو هفته مصرف نمی‌کرد و چون می‌توانست مدتی مصرف نکند و علائم خماری هم نداشت هیچ وقت خود را مصرف‌کننده ندید و دلیل فرو رفتن بیشترش در تاریکی همین بود. شدت توهم‌ها خیلی بالا بود و مجبور شدیم با مشاوره‌ای که با روانپزشک داشتیم به تیمارستان مراجعه کنیم تا بیایند و در خواب برادرم را به تیمارستان ببرند تا تحت نظر پزشک، قرص‌های اعصاب مصرف کند و شوک مغزی بگیرد که مثلاً دیگر از نظر ما خوب شود و توهم‌ها تمام شود. حدوداً پنج ماهی در تیمارستان، قرص‌های اعصاب و روان دریافت کرد همچنین در معرض شوک مغزی قرار گرفت. الآن که این‌ها را می‌نویسم قلبم از شدت غم درد می‌گیرد؛ چون الآن متوجه شدت آسیبی که ناخواسته به او زدیم می‌شوم. بیرون که آمد منگ بود. مدام بی‌دلیل با خودش اهسته می‌خندید و زمزمه ‌هایی می‌کرد، همین که دیگر آن توهم و اذیت‌ها را نداشت ما راضی بودیم و دکترش می‌گفت این علائم هم تا چند هفته دیگر از بین می‌رود. علائم از بین رفت، ولی دوباره توهم‌ها برگشت و هنوز هم مصرف‌کننده است. تا وقتی که دست کمک به سوی ما دراز نکند نمی‌توانیم کاری برایش بکنیم. باید در وهله اول، اعتیادش را بپذیرد تا خواست درمان در او شکل بگیرد.هر چقدر سعی می‌کردم پیام کنگره را به او برسانم کمتر نتیجه می‌گرفتم و می‌دیدم که از مسیر، بیشتر فاصله می‌گیرد. اکنون به این موضوع که باید اذن ورود کنگره به شخص داده شود، ایمان کامل دارم! از طرفی همسرم هم مصرف‌کننده بود؛ و نظر ایشان با تعاریفی که برایش کرده بودم، به کنگره۶۰ جلب شده بود. خرداد ماه ۱۳۹۹ خداوند لبخندی به روی من زد. از آن دوران که همیشه دوران تاریک نام برده می‌شد، معجزه‌ای رخ داد و اعتیاد، نجات‌دهنده زندگی من شد. با بهشت زیبایی به نام کنگره۶۰ آشنا شدم و مسافرم بعد از ۱۱ ماه و ۵ روز به درمان قطعی رسید.

می‌خواهم بگویم همسفر جان! من هم مثل شما تمام دردهای یک مصرف‌کننده شیشه داشتن را با تمام وجودم کشیده‌ام و ایمان دارم که اگر برای درمان اعتیاد، تمام دنیا را بگردی، بی‌فایده است و فقط مورد سوءاستفاده افرادی که از این موقعیت برای خالی کردن جیب دیگران هزار فریب دارند قرار می‌گیری. درمان اعتیاد فقط در کنگره۶۰ صورت می‌گیرد و لاغیر، اگر برای درمان به کنگره۶۰  آمده‌ای ایمان داشته باش که راهت بهترین است و قطعاً به درمان خواهید رسید؛ عجله نکن! نقش همسفری خود را همان‌طور که شایسته است انجام بده! آموزش‌ها را بگیر و در مسیر باش که حتماً موفق خواهی شد! درمان شیشه در کنگره۶۰ راحت؛ مثل آب خوردن است. مربی حق و معلم راستین کنگره، آقای مهندس حسین دژاکام، راه درمان اعتیاد را برای همه هموار کرده است و تمام تابلوها را در راه نصب نموده، فقط کافی است هوشیار باشی و عجله نکنی تا در زمان مناسب به مقصد برسی! روشDST کنگره به همه جواب می‌دهد مگر این‌که کسی خودش نخواهد درمان شود. یک مادر، یک پدر، یک همسر، یک فرزند، یک خواهر، درد بسیاری را با مصرف‌کننده شیشه می‌کشد و حاضر است تمام زندگیش را بدهد تا عزیزش را از دست این اژدهای مخوف در بیاورد؛ ولی زور مواد، خیلی زیاد است و اگر راه درست را پیدا نکند، عزیزش در چنگال تاریکی‌ها تکه‌پاره خواهد شد.
حال کنگره۶۰ بدون هیچ چشمداشتی این امید را به ما می‌دهد که آرامش در راه است، پایان دردها در این مکان امن و مقدس با روش درست درمان، برای ما شکل می‌گیرد، فقط بمان! تلاش کن! و توکل داشته باش که درمان هر گونه ماده مخدری فقط و فقط در این مکان برایت رقم می‌خورد شک نکن. افراد زیادی در کنگره۶۰ هستند که مصرف‌کننده شیشه، هرویین، گل، سورچه، مجیک‌ ماشمال و... بوده‌اند. در کنگره به روشDST با دارویOT به درمان رسیده‌اند و اکنون سندهای بدون نقصی شده‌اند که خود درمانگری برای دیگر دردمندان هستند. با تمام وجود سپاسگزار خداوند هستم به‌خاطر خلق مخلوقی چون جناب مهندس دژاکام عزیز که آرامش را به خانواده‌ها و جان و تنمان هدیه می‌دهند؛ این سلامتی با هیچ‌چیز قابل مقایسه نیست. امید دارم روزی بنا به فرمان، نقطه تفکر برادرم هم بیدار شود که باعث خیر شد و راه کنگره۶۰ برای من نمایان شد؛ به‌زودی به کنگره۶۰ وصل شود و به درمان برسد تا طعم خوش رهایی، سلامتی و نور را بچشد.

عکاس: همسفر نازنین زهرا رهجو راهنما همسفر سمیه(لژیون اول )
نویسنده : همسفر مریم راهنمای تازه‌واردین، راهنمای ویلیام وایت همسفران 
ویرایش: همسفر مریم دبیر سایت رهجو راهنما همسفر هدی(لژیون دوم )
ارسال:همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرم‌آباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .