English Version
This Site Is Available In English

با درمان نیکوتین خواب من تنظیم شد

با درمان نیکوتین خواب من تنظیم شد

با تخریب قلیان وارد لژیون ویلیام‌وایت شدم، اوایل ورودم به لژیون ویلیام‌وایت تمام حس‌های من بسته بود در تاریکی‌های خود فرو رفته، به هیچ‌چیز و هیچ‌کس حسی نداشتم. چیزی برای من مهم نبود روز به روز مصرف قلیان من بیشتر می‌شد و در کنار قلیان، الکل و سیگار هم کم‌کم به مصرف من اضافه شده بود و من اصلا خبر نداشتم چه بلایی بر سر جسمم می‌آورم.

عقیده من این بود که بدن، سالم نباید زیر خاک برود؛ پس به مصرف قلیان ادامه بدهم. امروز که سفر نیکوتین خود را به پایان رساندم و به رهایی رسیده‌ام به گذشته نگاه می‌کنم؛ واقعا دلم برای آن آدم قبل می‌سوزد و به حالش تأسف می‌خورم که چقدر نادان و جاهل بودم؛ وقتی شنیدم در کنگره۶۰ قلیان درمان می‌شود، تصمیم گرفتم سفر خود را شروع کنم.

باور نداشتم که قلیان از زندگی من بیرون برود؛ چون بسیار به آن وابسته بودم و اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که درمان شوم؛ ولی با خود گفتم امتحان می‌کنم و سفر ویلیام‌وایت را شروع کردم. برای من سفری پر از عشق، امید و حس خوب بود راهنمای من خیلی به من کمک کرد و من را از عمق تاریکی‌ها بیرون کشید و از من یک فرشته جدید ساخت، طوری که خودم هم هنوز باورم نمی‌شود.

خدا را شکر سفر خوبی داشتم به خوبی سفرم به پایان رسید. دوازده روز است با دستان پر مهر آقای مهندس دژاکام  آزاد و رها هستم. روزی که برای رهایی نیکوتین نزد آقای مهندس دژاکام رفتم، خیلی خوش‌حال بودم، ذوق داشتم، حس خیلی خوبی بود و امروز هم حس خوبی دارم، امیدم به زندگی  بیشتر شده است.  برای خودم و جسمم ارزش خیلی زیادی قائل هستم.

دیگر هیچ‌وقت حاضر نیستم سمت مصرف نیکوتین بروم در جمع‌هایی که هستیم گاهی قلیان و مشروب مصرف می‌کنند؛ ولی من هیچ حسی ندارم؛ چون درمان اتفاق افتاده است. افرادی که کنار من قليان می‌کشند، می‌گويند: دلت نمی‌خواهد قلیان بکشی؟ و من  محکم می‌گویم نه اصلا و اصلا هیچ حسی به مصرف آن ندارم، انگار نه انگار که من روزی مصرف‌کننده بودم، نسبت به وجود قلیان خیلی سرد و بی‌تفاوت شدم. قبلا باید هر شب قرص خواب می‌خوردم که بتوانم بخوابم؛ ولی الان بدنم تنظیم شده، هر شب سر ساعت مشخص می‌خوابم.

مسافرم هم مصرف‌کننده قلیان بود، من که سفر نیکوتین را شروع کردم، او هم یک روز بعد از من سفر خود را آغاز کرد و من یک الگوی مناسب برای مسافرم و پسرم شدم. در طول سفر خیلی مطالب آموختم و این‌که سلامتی بدن، بهترین و بزرگترین سرمایه هر آدمی است. خدا را شکر که کنگره۶۰ است، هر روز بیشتر آگاهی به دست می‌آورم. کنگره۶۰ باعث شد من برای شهر وجودی خود ارزش قائل شوم، خود را دوست داشته باشم و روز به روز  برای اهداف و آینده‌ام بیشتر تلاش کنم و رو به جلو حرکت کنم.

کنگره۶۰ و سفر ویلیام‌وایت به من نظم را آموخت و باعث شد که من فقط بر روی خود زوم کنم، بدی کسی را نبینم، قضاوت نکنم، سرم به کار خودم باشد تا رو به جلو بروم و پیشرفت کنم. شال سرمه‌ای را خیلی دوست دارم. از خدا می‌خواهم  شال سرمه‌ای روزی من بشود و بتوانم به همدرد‌های خود که اسیر نیکوتین هستند کمک کنم. من در طول ده ماه سفر هیچ‌وقت گریز نزدم، آدامس‌‌ نیکوتین را به موقع می‌خوردم، به توصیه‌های راهنمای خود گوش می‌کردم و در آخر حال خوب نسیب من شد.

نویسنده: مسافر نیکوتین فرشته رهجوی راهنمای ویلیام‌وایت همسفر سمیرا (نمایندگی ابن‌سینا)
رابط‌خبری: راهنمای‌ ویلیام‌وایت همسفر سمیرا (نمایندگی ابن‌سینا)
ویراستاری و ارسال: راهنمای ویلیام‌وایت همسفر زهرا (نمایندگی ایمان)
گروه همسفران ويليام‌وايت کنگره۶۰

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .