من به تلاش خود ادامه میدهم، گاهی بسیار غمگین میشوم، از این همه نامردیها و نامردمیها...
یک سفر اولی همیشه شکایت دارد، به خاطر اینکه اوضاع و احوالش خوب نیست، از خود سوال میپرسد: آیا تلاشی که میکنم، تلاشی صحیح و در مسیر درست است یا خیر؟
گاهی تلاش میکنیم اما برخلاف مسیر حرکت میکنیم، در این صورت طبیعی است که تلاش ما نتیجهای ندهد؛ مدام شکایت و فکر میکنیم که همه بد هستند و دروغ میگویند.
بزرگترین دشمن ما، جهل و نادانی خود ماست؛ باید از خود بپرسیم؛ آیا واقعاً نامردیها و بیانصافیهایی که میبینیم، حقیقت دارند یا خودمان در ایجاد آنها، نقش داشتهایم؟
استاد میفرمایند: بحری است بیکران و غمی است بیپایان؛ شادیها لحظهای کوتاه و گذرا هستند؛ دردهای مختلف، نشانگر دانشهای کشف نشده جهان هستیاند.
زندگی و حیات مانند دریایی بیکران است، هیچکس نمیداند کرانه این اقیانوس کجاست، حتی کرانه یک سلول را هم نمیشناسیم.
چرا انسان همیشه غم دارد؟ چون نیازمند به همه چیز است، عدم نیاز باعث مرگش میشود.
مسائل عاطفی، دوستی و دشمنیها، عمقی بیپایان دارند؛ شادیها گذرا هستند، اما غم و اندوه بی پایاناند؛ دردهایی که میکشیم، حکایت از دانشهای کشف نشده است که جهان در رنج و عذاب است.
اگر پروژه کاهش وزن را باور داشته باشیم و درست عمل کنیم، قطعاً به وزن متعادل میرسیم.
باید بدانیم که سختیها وجود دارند، چه در کشفیات، چه در دانش، چه در مسائل زندگی؛ همیشه سختیها هستند؛ اما با ساخته شدن، سنگها را میشکافیم، ما باید به تلاش خود ادامه دهیم تا غیرممکنها را ممکن سازیم.
مرگ، یعنی خوشی و خرمی، مرگ، مرثیه و نابودی نیست؛ باید از نقاط مختلف، جهشی بیابی مثل مرغ باغ ملکوت، همیشه به خداوند امیدوار باش، دلت را به خدا بسپار، او را وکیل خود بدان و به تلاش خود ادامه بده، دلت را از ترس بشور، چون ترس، ما را از بین میبرد.
ما باید به تلاش خود ادامه دهیم، آنچه که در دفتر ثبت میشود، تلاش و کوشش ماست؛ ما هنوز نمیدانیم تمام جزییات یک سلول چقدر است؟ آیا نورونهای مغز را میدانیم؟ ساختمان جسم خود را نمیشناسیم؛ پس به طور کلی جهان هستی، جهانی است بیپایان و غم انسان به طور کلی پایان ندارد.
ما به غذا، پوشاک، اکسیژن و مسکن نیازمندیم؛ اگر اینها نباشند، از بین میرویم؛ چون انسان نیازمند است.
بدن ما از ۴۰ میلیارد سلول تشکیل شده است، این سلولها بدن ما را کنترل میکنند.
همه ادیان الهی از یک منبع سرچشمه میگیرند؛ کنترل بیماریها باعث رنج بشر است، هرگاه محبت و کردار واقعی، اجرا شود، همان سعادت در خانه شما رویت خواهد شد و زنجیرههای محبت بین شما ایجاد میشود.
تقدیر، نوشته پیشین است که همه جا وجودش را حس میکنیم؛ همه یک رب و یک مربی دارند.
زندگی و حیات بهگونهای برنامهریزی شده است که هیچ چیز کران ندارد، کران ما کجاست و کی تمام میشویم؟ اصلاً معلوم نیست، غم پایان ندارد.
مرگ آغاز زندگی است، بعضی از افراد دورهشان تمام میشود مانند پرندههای سبک، به آسمان ملکوت نزدیک میشوند، وقتی نگاه میکنیم، بعضی از ما مانند یک پرنده کوچک، اسیر یک زاغ شدیم؛ خیلی از فرزندان همینطور هستند، جوانها بیمار یا معتاد شدهاند.
ما به هر آنچه که در وجود شما میگذرد، آگاه هستیم؛ به خداوند توکل کنید، حرکت کنید و دنبال نتیجه نباشید، شاید نتیجه برای شما خوب نباشد، شاید تفکرات شما درست باشد اما تقدیر، برای شما چیز دیگر رقم بزند.
منبع: سیدی پرواز
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
53