رنج در دانش‌های کشف نشده

یک سفر اولی‌ همیشه شکایت دارد، چون مشکلات از در و دیوار روی سرش ریخته‌ است و خیال می‌کند که این مشکلات تقصیر دیگران است، دارد تلاش می‌کند؛ ولی چه تلاشی چون در راه درست نیست، در مسیر نیست. در کنگره‌۶۰ می‌گوییم: بزرگ‌ترین دشمن ما جهل و نادانی ما است. شخص خیال می‌کند کار خودش درست است و کار دیگران درست نیست. فکر می‌کند همیشه کسی مقصر است و خودش مقصر نیست. زندگی و حیات مثل دریایی است که کران ندارد و بیکران است، غمی‌ است بی پایان چرا؟ انسان غم دارد چون نیازمند است. انسان به همه چیز نیازمند است. غذا، پوشاک، اکسیژن، مسکن نیاز دارد. عدم نیاز باعث مرگ انسان می‌شود.

شادی گذرا و کوتاه است؛ اما درد و رنج انسان به علت دانش‌های کشف نشده است. مثل بیماری‌هایی که درمان آن هنوز کشف نشده است، مثل سرطان و ... . اعتیاد در کنگره‌۶۰ درمان شده و چاقی هم در کنگره‌۶۰ دانش درمان آن کشف و حل شده است و حتی بیماری‌های افراد با آن دانش از بین رفته است. این‌ها به علت نادانی نیست به علت دانش‌های کشف نشده است، چون به این دانش‌ها پی نبرده‌ایم. برای ساخته شدن؛ باید بیاموزیم؛ باید بدانیم که سختی هست چه در کشفیات چه در مشکلات زندگی و ما گاهی اوقات از احوال خودمان غافل هستیم. به قول مولانا که در شعر می‌گوید: برای چه آمده‌ام، به کجا می‌خواهم بروم، آن کسی که من‌ را ساخته و به وجود آورده، هدف و مراد او از این کار چه بوده است.‌
"مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک"
" چند روزی قفسی ساخته‌اند بهر تنم"
اینجا مرگ می‌شود زندگی، مرگ نابودی نیست. از نقاط مختلف گذشته‌ای؛ باید جهش  دربیابی که تبدیل به مرغ ملکوت باغ بشوی و مثل پرندگان سبک بال به آشیانه سماوات نزدیک بشوی. بعضی از ما مثل پرنده کوچکی هستیم که اسیر زاغ شده است. به خداوند همیشه امیدوار باش و دلت را به خداوند بسپار، توکل داشته باش و تلاش‌ خودت را ادامه بده؛ ولی توکلت به خداوند باشد. مهم این است که تو‌ تلاش خودت را بکنی، نتیجه‌اش مهم نیست. موقعی که ما ناراحت هستیم که تلاش نکرده‌ایم. ترس را از خودت دور کن. ترس ما را از بین می‌برد.
مطهر در جهان بودن‌ها، مانند تجارت در بین دزدان و راهزنان است. در جهانی که همه دزد هستند پاک بودن سخت است. بعضی‌ها فقط حرف می‌زنند و عمل انجام نمی‌دهند. می‌گویند، غیبت خوب نیست؛ ولی غیبت می‌کنند. تفکرات همیشه با تقدیرات هماهنگ نیستند. ممکن است فکر شما چیز دیگری باشد؛ ولی تقدیر چیز دیگری باشد، چون تقدیر نامه پیشین است.

زندگی بر مبنای سه مولفه است، یکی خواست که همان اختيار است و یکی تقدیر که نامه پیشین است و یکی فرمان الهی؛ اما تقدیر نوشته پیشین است. همان که همه جا وجود آن را حس می‌کنیم. کلمات را با معنای حقیقی خود دریافت کنید. هرگاه محبت و کردار واقعی اتفاق بیافتد، سعادت در خانه شما رویت می شود. چیزی که راجع به آن صحبت کردیم، این بود که زندگی بحری است بیکران، غمش بی پایان، شادی‌هایش کوتاه و زودگذر است. وقتی دردهای مختلف داریم؛ اگر راه حل منطقی پیدا نکنیم گرفتار خیلی از سختی‌ها می‌شویم تا بتوانیم راه اصلی را پیدا کنیم.

منبع: سی‌دی پرواز
نویسنده: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ویراستار: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دلیجان