نهمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان کرمان با دستور جلسه «تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متدDST» به استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر محمد در روز سهشنبه مورخ 24 تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
از آقا رضا رضایی سپاسگزارم که امروز اجازه دادند خدمت کنم. از راهنمای عزیزم، آقای اعتباری، سپاسگزارم. همچنین از محمد رنجبر ممنونم که این مسیر کنگره را به من نشان داد و از راهنمای همسفرم، خانم مهدیه، که در تعادل من نقش اساسی داشتهاند، تشکر میکنم.
در خصوص دستور جلسه شیشه و مخدرهای جدید، ابتدا میخواهم به صحبتهای روز چهارشنبه آقای مهندس اشاره کنم. ایشان با اطمینان کامل گفتند که شاید از سال آینده دیگر دستور جلسه شیشه برگزار نشود. در ابتدا برای من کمی مبهم بود و نمیفهمیدم منظورشان چیست. سال گذشته که دستور جلسه شیشه بود، آقای مهندس اشاره کردند که تقریباً ۱۰ تا ۱۲ سال پیش درباره این موضوع صحبت کرده بودند و هشدار داده بودند که یک سونامی به نام شیشه در راه است، اما کسی توجه نکرد. اکنون شاهد هستیم که آن سونامی شیشه آمده و چه تخریبهایی ایجاد کرده است. امسال نیز گفتند که شاید سال آینده دستور جلسه شیشه را نگذارند.
این حرفها برای من کمی غیرمنتظره بود و متوجه نمیشدم منظورشان چیست تا اینکه در مشارکت جلسه قبل، ایجنت محترم آقا سینا گفتند که درمان شیشه در کنگره ۶۰ مانند آب خوردن شده است. وقتی به خودم نگاه کردم، دقیقاً همین موضوع را احساس کردم.
اگر بخواهم از تجربیات خودم بگویم، باید بگویم که مصرف شیشه من بیش از ۱۴-۱۵ سال بوده است و تجربیاتی دارم که شاید فقط کسانی که بیش از ۱۰ سال مصرف داشتهاند بتوانند درک کنند. برای مثال، یک بار یک تکه پلیسه به داخل ناخنم رفته بود و من برای خارج کردن آن از اسپری لیدوکائین استفاده کردم. وقتی متوجه شدم، ناخنم را خالی کردم و ابتدا فکر میکردم توهم زدهام، چون تکههایی شبیه شیشه داخل دستم میدیدم. اما بعد متوجه شدم که اینها کریستالهای واقعی شیشه بودند که از ناخنم خارج میشدند. این تخریبها واقعاً وجود داشتند و هنوز جای ناخنم گوشت اضافه آورده است.
همچنین در سقف دهانم یک سوراخ ایجاد شده بود که بعد از بیش از ۱۴ ماه ترک شیشه تازه در حال ترمیم است. اینها گواهی بر تخریب شدید شیشه هستند.
میخواهم بگویم که تخریبهای ناشی از شیشه چقدر میتواند مخرب باشد. شاید عکسهای سوراخ سقف دهان را دیده باشید، اما من میتوانم این ناخن تخریبشده را هم نشان دهم تا میزان آسیب را بهتر متوجه شوید.
حالا میخواهم سریع نتیجهگیری کنم که کنگره ۶۰ چه کاری انجام میدهد و چگونه من، با این همه تخریب، توانستم به درمان برسم. بعضی از دوستان از من میپرسند که چطور شیشه را درمان کردم. واقعیت این است که من هیچ کار خاصی نکردم. هرچه آقا مجید گفت، ابتدا بهانه گرفتم و مقاومت کردم، اما بعد پذیرفتم و شروع کردم به اجرای دستورات راهنما.
آقا مجید میگفت باید دستهایت را روی زمین بگذاری؛ تا زمانی که این کار را نکردم، نتیجه نگرفتم. باید سیدیها را بنویسی، لباس سفید بپوشی و قوانین را اجرا کنی. وقتی این کارها را انجام دهی، حالت مانند حال من میشود. اگر فکر میکنی حال من خوب است و آن را در من میبینی، کافی است این راه را بروی.
این مسیر هم ساده است و هم سخت. برای من سخت بود، چون آدمی معرکهگیر بودم و هرگز کسی نمیتوانست حریف من شود. حتی در جلسات، با آقا مجید کل کل میکردم و بلد نبودم فقط بگویم «چشم». آقای احمد میراحمدی همیشه به من میگفت «مهدی، یک کلام بگو چشم». اما من مقاومت میکردم و فکر میکردم او حرفهایش ناحساب است.
تا زمانی که منیت داشتم، راه من پیدا نمیشد. اما وقتی دستهایم را روی زمین گذاشتم، مسیر برایم روشن شد.
آقای حسین دژاکام عزیز میگوید که از سال آینده دیگر دستور جلسهای به نام شیشه نخواهیم داشت، یعنی شیشه حل شده است و تمام تخریبهای آن درمان شده است.
در پایان، آقای مهندس در لایو دو هفته پیش حرف بسیار آموزندهای زدند که برای من خیلی مهم بود. ایشان گفتند: وقتی به کلاس اول دبستان میروی، خواندن و نوشتن یاد میگیری. اگر حتی یک یا دو کلاس رفته باشی، هنگام مرگ، نامت را میتوانی بنویسی و بخوانی. درمان در کنگره یعنی همین. یعنی من، مهدی، میفهمم شیشه یعنی چه، مواد مخدر چیست و تزریق چیست. وقتی خواندن و نوشتن کنگره را یاد گرفتم، هیچگاه حاضر نیستم دوباره مصرف کنم یا از خدمت در کنگره باز بمانم.
من نمیگویم حتماً باید مالی کمک کنید، اما اگر شرایطش را دارید، کمک کنید. اگر نه، بایستید و خدمت کنید و حال خوب را تجربه کنید. خدمت در کنگره رایگان است. این همه سال پشت بساط مواد بودید و وقت گذاشتید، یک سال هم اینجا بیایید و ببینید حالتان چگونه میشود.
سپاسگزارم که با سکوت زیبا به صحبتهایم گوش دادید.

.jpeg)
تایپ: مسافر مسعود ع، لژیون چهارم
عکس: مرزبان خبری، مسافر رضا
ویرایش و ارسال: مسافر یوسف، لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
169