در این سیدی آقای مهندس بحث را پیرامون صحبتهای شاگرد آغاز میکند. شاگردی که در شروع سفر قرار گرفت، سفری که درابتدا برای او سخت و مشکلات از در و دیوار برای او میبارد و نمیداند چطور در مقابل مشکلات قرار بگیرد، فکر میکند مقصر اطرافیان هستند. نامردیهایی که مداوم به سراغش میآید. از نظر او همه حال خراب نامیزان و اهل خیانت هستند. اشاره دقیق مهندس در این وضعیت همان جهل است که بزرگترین دشمن ما است. انسان همیشه در این تفکر قرار میگیرد که عدالت آن چیزی است که او میگوید. مثلاً بوداییها، مسیحیها، مسلمانها هم ادیان دیگر غیر دین خود را درست نمیدانند. در واقع همه این ادیان درست و هر کدام مسیری را میروند. ما با تصورات خود حکم صادر میکنیم و آن را قانون درست میدانیم . در مسائل دیگران را مقصر و خود را بیتقصیر میدانیم. استاد در جملات خاطر نشان میکند علم بحری است بیکران و جهان هستی مانند دریایی است که کران و گوشهای ندارد.
آیا ما قادریم تمام جزییات جهان هستی را درک کنیم؟ هنوز نتوانستیم ساختمان جسم و افکار خود را در جزییات موشکافی کنیم، چطور میتوانیم کران جهان هستی را درک کنیم. انسان به همه چیز نیازمند است و این دلیل اندوه اوست. ترس از نداشتن غذا، فقدان اکسیژن, سرما، گرما، عدم امنیت همه اینها نیازهایی است که ترسها را بوجود میآورد .غم از دستدادن همیشه این ترسها را به میان میکشد. غم عمق دارد، بیپایان است و بر عکس آن شادیها گذرا و کوتاه است. دردهای مختلف و گوناگونی آن حکایت از دانشهای کشف نشده دارد. همین اعتیاد دانشی کشف نشده و در راس مهمترین مشکلات بشر بود. در حال حاضر فقط توصیف از بیماری میکند و این کنترل و راهبری بیماریها را نمیتوان بهعنوان کشف در نظر گرفت. مانند اسکیزوفرنی و اماس که مدام باید دارو مصرف کرد؛ ولی درمان قطعی صورت نگرفت: پس دانشها در درد و رنجهای بشر و اطرافیان اوست. وقتی مشکلات ناشی از بیماریها به شخص فشار میآورد، درد و آلام را برای او در پی دارد، اطرافیان هم طبیعتاً در رنج قرار میگیرند؛ ولی اگر درمان شود چه اتفاقی میافتد، حل میشود.
الان در اعتیاد ما دانش آن را کشف کردیم و پرونده آن بسته میشود؛ ولی در کشوری مثل آمریکا شخص تا آخر عمرش درگیر این رنج است و معتاد تلقی میشود و باید این درد را یک عمر تحمل کند. آقای مهندس در این سیدی تاکید دارند بشر بدلیل نبود دانش در بیماریها راه را اشتباه میرود .مثلا شخصی که چاق است میگویند، تیروئید کار نمیکند تو چاق شدی؛ ولی ما به نتیجه برعکس رسیدیم. کسانیکه چاق بودند و به تعادل رسیدند مشکل تیروئیدشان هم مرتفع میشود؛ پس چاقی باعث از تعادل خارج شدن غده تیروئید شخص بود. در تغذیه هم همینطور است. الگو غذایی مناسب و روش صحیح غذا خوردن، نظم سلولی ما را برقرار میکند. در واقع سلولها تصمیم می.گیرند تا جسم را اصلاح کنند. در سیگار هم همینطور است. پس درد و رنج بشر برای دانشهای کشف نشده بشر است. ما در سه مقوله به راه حل خوبی در کنگره دست پیدا کردیم؛ اعتیاد، کاهش وزن و سیگار. دانشها کشف نشدهاند، چون ما بوجود آنها پی نبردیم.
برای ساخته شدن باید بیاموزیم تاجاییکه ممکن است باید بدانیم که سختیها همیشه است و ما به تلاش خود ادامه دهیم تا سنگها را بشکافیم و ترکیبها را کشف و ناممکنها را ممکن کنیم. از نقطههای مختلف گذشتیم،باید جهشی دست بیابیم و مانند پرندگان سبک به آشیانههای سماوی نزدیک شویم. ما باید بدانیم برای چه چیزی خلق شدیم و چرا در این کره خاکی قرار گرفتیم و در نهایت به کجا خواهیم؟ رفت آنچنان که مهندس در تفسیر اشعار مولانا در این سیدی بیان داشتند آیا نباید به جهشی برسیم و ارتقاء پیدا کنیم یا در همین دنیا مادی صرفاً زندگی کنیم، مانند پرنده کوچکی که اسیر یک زاغ شده، آسیبپذیر باشیم. اسارت در مشکلات کوچک و بزرگ مثل بیماریها که در واقع به این زاغ میتواند تشبیه باشد به مشکلاتی که کشف نشده و دانش آن را کسب نکردیم. پس نتیجه این میشود که ترس از دستدادن و راه حل مقابله با این مشکل در قدم اول چیست؟ توکل کردن به خداوند که بسیار مهم است. انسان باید تلاش کند و به خداوند توکل کند. به عقیده من به نتیجه رسیدن چندان مهم نیست. ما خیلی تلاش میکنیم، درس میخوانیم؛ ولی موفق نمیشویم، مهم نیست آن چیزی که بر پیشانی دفتر ثبت میشود تلاش ماست نه نتیجه ما. درجهان بودنها که همان جهان فیزیک است اگر میخواهی پاک باشی مانند تجارتکردن بین دزدان و راهزنان دشوار و سخت است. در کاسبی سالم بودن دشوار است.
نویسنده همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهاردهم)
رابط خبری: همسفر تکتم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهاردهم)
عکاس: همسفر زهره
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
نمایندگی همسفران نیمایوشیج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
660