مصرف شیشه به من انرژی نمی‌دهد

به نام قدرت مطلق الله 

دل نوشته مسافر شایان رهجوی راهنمای محترم مسافر مهدی از لژیون پانزدهم فردوسی مشهد در مورد دستور جلسه تخریب‌های شیشه و مخدرهای صنعتی و درمان آن با متد dst

سلام دوستان شایان هستم مسافر، با بیش از ۵ سال تخریب وارد کنگره شدم، آلوده به انواع آنتی ایکس، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره، شیشه، گل
اول‌ازهمه تشکر می‌کنم از جناب مهندس و راهنمای عزیزم که این مسیر را برای من روشن و هموار کردند.
من الان ۲۱ سال سن دارم و احساس می‌کنم به خاطر سن کمی که دارم تجربه باارزشی از این عنوان به دست آورده‌ام، قبل از اینکه وارد مصرف مواد مخدر بشوم بچه‌ای بودم، سرشار از انرژی و بسیار عشقِ ورزش و فعالیت ورزشی بودم، یادم است که فوتسال، کشتی و کیوکشین را هم‌زمان باهم می‌رفتم و همیشه پر از انرژی بودم، اما وقتی سنم ۱۵ سال بود، نادانی و یکسری مشکلاتی بهانهٔ این اتفاق شد، خیلی سریع و ناگهانی وارد مصرف شیشه شدم، و بعدازآن هر بار که سعی کردم با موادِ دیگری جای مصرف شیشه را پرکنم آن‌هم به لیست ماده‌هایی که مصرف می‌کردم اضافه شد و چندی نگذشت که شیشه، شیره و گل هم وارد زندگی من شد و من را از زندگی کردن محروم کرد.
آن موقع وقتی خانواده‌ام متوجه شدند بارها تلاش کردند من را درمان کنند اما هر دفعه بی‌فایده بود...آن‌قدر این غرق شدن و بسته بودن چشم‌هایم مدت‌زمانش زیاد بود که دو سال آخر کاملاً یادم رفته بود که زندگی بدون وابستگی به چه شکلی هست، زندگی قبل از خماری، بدون مواد مخدر به چه شکل هست و چطور می‌شود که یک انسان، صبح بدون حال بد و پرانرژی از خواب بیدار شود، از همه متنفر بودم و در برنامه بدبختی و افسردگی خودم، به اسم زندگی می‌کردم..

تا زمانی که وارد کنگره شدم و کمی از صبوری و فرمان‌برداری‌ام گذشت این را فهمیدم که هرروز که می‌گذرد بیشتر متوجه داشته‌هایم می‌شوم، هرروز که می‌گذرد بیشتر از کوچک‌ترین چیزها لذت می‌برم، من این را فهمیدم که مصرف شیشه به من انرژی نمی‌دهد بلکه همه‌چیزم را از بین می‌برد.
ورزش کردن، غذای خوب خوردن، خدمت به خلق و عشق دادن و عشق گرفتن منبع‌های انرژی در این هستی می‌باشند. خانه همان خانه هست اما نه دیگر دعوایی هست، نه افسردگی و تنهایی و همه‌چیز روزبه‌روز قشنگ‌تر و زیباتر می‌شود و هرچه می‌گذرد بیشتر معنی زندگی را متوجه می‌شوم و همه و همه را مدیون آقای مهندس برای ساخت همچنین مکان اَمن و باارزش، صبوری و فرمان‌برداری خودم و آموزش‌های استاد گران‌قدرم می‌باشم.
ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

تنظیم وارسال : مسافر محمد حسین لژیون پنجم