پنجمین جلسه از چهل و یکمین دوره کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 شعبه نیما یوشیج بهشهر به استادی مسافرابوالفضل و نگهبانی مسافر سلیمان و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه: تخریب های شیشه و مخدر های جدید و درمان آن با روش دی اس تی در روز سهشنبه مورخ 1404/04/24 رأس ساعت 17 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر. بهرسم ادب سپاسگزاری میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و راهنمای خودم آقا رجب، که راهنمای مواد و سیگارم بودند ممنونم از ایشان. از مرزبانان قدیم و جدید و ایجنت محترم بینهایت سپاسگزارم. و به مرزبانان منتخب تبریک میگویم. خدمتگزار امروز لژیون سردار بود از آقا رضا و ایمان تشکر میکنم که لایقم دانستند و اجازه دادند در این جایگاه بنشینم. از آقا ابوذر آقا محمدعلی و آقا رحمان هم سپاسگزارم. در ابتدای راهیم و به کمک این عزیزان نیازمندیم
دستور جلسه در مورد شیشه است من تجربه شیشه ندارم. چندکلمهای از این ماده مخرب میگویم و بیشتر در مورد لژیون سردار صحبت میکنم. برادرم مصرفکننده اصیل شیشه بود. همان آنتی ایکس اولیهاش شیشه بود. خیلی تخریبش وحشتناک بود. در اوایل سال ۸۳ من با شیشه آشنایی نسبی داشتم.شیشههای تایلند موجود بودند و میگفتند برای ترک تریاک از شیشه استفاده کنید چون اعتیاد ندارد.
من به طرز عجیبی به سمت شیشه نرفتم. شاید به دلیل ترس و وحشت زیادی که از این ماده داشتم به سمت کراک و شیشه کشیده نشدم. هرچند هیچوقت نخواستم حتی برای یکبار تجربهاش کنم. برادرم همیشه میگفت زور شیشه خیلی زیاد است و تخریب فراوانی دارد. آن صحبتی که مهندس فرمودند سونامی شیشه درراه است و این اتفاق افتاد. شیشه به دلیل بالا بردن میزان دوپامین مغز تا یازده برابر عمق تخریب خود را نشان می دهدکه در تریاک به دو تا سه برابر میرسد میتوان بهخوبی مقایسه کرد. برادرم تا صبح درگیر باز کردن رادیوتلویزیون و موتور بود به دلیل توهم زیادی که ایجاد میکرد، چیزی که نباید میدید را میدید. ساختار بدن انسان به اینگونه است که تا یک حدی را باید ببینی و بشنوی. شیشه چون حس جابجا میشود مواردی را میبینند که نباید ببینند. ازنظر خودمصرف کننده درست است آن چیزی را که باید ببیند میبیند ولی ازنظر بیرون میشود توهم.

خدا را شکر در کنگره ۶۰ امروز پرونده شیشه بسته شد. میگویند غول بی شاخ و دم شیشه. اتفاقاً راحتترین ترک در کنگره همان شیشه است. اصلاً چیز بزرگی نیست. به نظر من برای کنگره ۶۰ دیگر آنتی ایکس مهم نیست، چون راه،راه درستی است. شاید مصرف شیشه روی مغز تأثیر و تخریب زیادی داشته باشد ولی اگر بخواهم راه را درست بروم مثل آب خوردن به تعادل میرسم و درمان میشوم و نباید نگران باشم.
و اما در مورد لژیون سردار، در ملکی که نشستهایم اصلاً نمیدانیم کمک چه کسانی این مکان را ساخته. ذرهذره پولهایی که هزینه شده برای رفاه من در این ساختار با کولر و پنکه و آسایشی که برایم فراهم شد بههیچوجه نمیدانیم چه کسانی خدمت مالی برای ایجاد این ساختار انجام دادهاند. اطلاعی که نداریم!
آمدیم نشستیم و به ما گفتند بفرما ایشان راهنمای تو است. چای دادند و گفتند بسمالله. یک ریال از من پول نخواستند. و من به آن چیزی که خواستم رسیدم. در دنیای اعتیاد همین دنیایی که در آن هستیم جلویش بهزانو درآمد.من مصرفکننده بعد از ۲۲ سال به چیزی که خواستم رسیدم باید بهایش را بدهم.یک مورد همین کمک مالی است. خیلیها از وقت خود زدند تا من یا آرامش در این مکان و به درمان برسم. من باید بیدارباشم و بفهمم که همینطوری چیزی به من داده نشده. من هم باید پرداخت کنم و ذرهذره بفهمم چه چیزی به دست آوردم و چه چیزی را بدهم. هرکسی میداند چه چیزی را در قبال چه چیزی به دست آورد.
الآن نبینید من بالباس سفید مرتب اینجا نشستم. شما که از گذشته من خبر ندارید اصلاً قابلمقایسه نیستم با گذشتهام.خودم میدانم چه گذشتهای داشتم و چه وضعیتی داشتم و الآن در چه جایگاهی هستم. پس کمک مالی همین است که باید بدانیم چه چیزی به دست آوردم و چه چیزی باید پس بدهم همین برای من کافی است. هرکسی هم به توان خودش میتواند این معامله را با خودش انجام دهد. ممنونم که با سکوت خود به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ و ویراستاری: مسافر محمد جواد لژیون هشتم
عکس و بارگذاری : مسافر مقداد لژیون پانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
406