قضاوت درون من را نشان می‌دهد

هشتمین جلسه از دوره اول لژیون سردار نمایندگی غزالی مشهد با استادی پهلوان راهنما مسافر یحیی، نگهبانی پهلوان مسافر مسعود، دبیری دنور مسافر مجید و خزانه‌داری دنور مسافر فرشاد با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" 24 تیرماه رأس ساعت ۱۵:۳۰آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان یحیی هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که فرصت حضور داد تا در جمع بامحبت شما دوستان باشم. از ایجنت و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. به نگهبان، خزانه‌دار و دبیر لژیون سردار هم خداقوت می‌گویم. دستور جلسه درباره قضاوت و جهالت است.

من اصولاً هر قوانین، حرمت یا هر چیزی که می‌گویند تا درون آن موضوع نروم و ندانم به چه دردی می‌خورد نمی‌توانم حل کنم. هر ۳ تا سی دی قضاوت و جهالت را گوش کردم، سی دی قدیم استاد امین در مورد قضاوت خیلی قشنگ صحبت می‌کند، قضاوت چه ضررهای برای من دارد و چرا نباید انجام بدهم. جنگ بین دوتا کشور را مثال می‌زند، وقتی یک کشور بزرگ با یک کشور کوچک شروع به جنگ می‌کند هر دو کشور متضرر می‌شوند و از این جنگ هیچ سودی نمی‌برند. من که بخواهم در مورد یک نفر قضاوت کنم اگر هر جای دنیا هم‌باشی با قضاوت اعلام ‌جنگ ‌کردم و هر جای دنیا باشد تیر قضاوت قطعاً به هدف می‌خورد و طرف مقابل هم سمت من تیر پرتاب می‌کند. در مورد قضاوت مثال دیگری هم می‌زند که می‌گوید فردی را در نظر بگیرید که قاتل هست و هیچ‌کسی شناسایی نکرده، دنبال جنایات بعدی خود هست و خیلی راحت قتل را گردن کسی دیگری می‌اندازد.

آن فعل درون من همان خصلت است که در مورد دیگران قضاوت می‌کنم اگر عکس آن قاتل فراری را به رسانه‌ها بدهیم یا در تلویزیون و فضای مجازی انتشار دهیم آن قاتل دیگر نمی‌تواند در جامعه به‌راحتی زندگی کند، قطعاً وقتی شناسایی شود باید خودش را گم و گور کند یا از کشور برود این فعل درون من همین‌گونه است من اگر این فعل را در شخص دیگر ببینم و بخواهم از روی جهالت قضاوت کنم آن فعل در خودم وجود دارد باید آن را شناسایی کنم تا بتوانم آن را از شهر وجودی خودم بیرون کنم تا بتوانم دوربین را روی خودم بگیرم.

در مورد لژیون سردار بگویم در ابتدا که وارد لژیون سردار شدم به‌گونه‌ای وضع مالی من خراب بود که نمی‌توانم آن را توصیف کنم خداوند خیر بدهد به آن‌هایی که عضو لژیون سردار بودند و آن حس را انتقال دادند خدا را شکر می‌کنم، در سفر اول مبلغ ۶ میلیون تومان برای من به‌اندازه ۶۰۰ میلیون تومان ارزش داشت چیزی که برای خودم اتفاق افتاد را بگویم جور کردن آن ۶ میلیون تومان برای من به‌اندازه ۶۰۰ میلیون تومان سخت بود؛ چون تمام زندگی خودم را ازدست‌داده بودم و حتی مبلغ رهن خانه‌ام را خرج کرده بودم و همسفرم از این موضوع اطلاع نداشت خانه و مغازه را فروخته بودم و بدهکار بودم، تنها امید من کنگره ۶۰ بود با ورود به کنگره ۶۰ و لژیون سردار سال بعد که رهایی گرفتم آن ۶ میلیون تومان واقعاً برایم پول خرد بود و دیگر برایم مانند ۶۰۰ میلیون تومان نبود.
بعد از رهایی تصمیم گرفتم دنور شوم این حس‌ها همه‌اش درونی بود؛ ولی چیزی که اتفاق می‌افتاد حسی که بچه‌های قدیمی به ما انتقال می‌دادند بسیار خوب بود اگر دقت کنید وقتی شخصی وارد کنگره ۶۰ می‌شود و وارد لژیون سردار می‌شود وضعیت مالی بهتری نسبت به بقیه دارد؛ ولی کسی که می‌گوید ندارم کائنات هم مانند خودش با او رفتار می‌کند کسی که کلاه بردار است قطعاً زندگی خوبی نخواهد داشت کائنات مثل خودش رفتار می‌کند این جلسه‌ها را برای انتقال حس برگزار می‌کنیم اصلاً کنگره ۶۰ به پول من نیاز ندارد؛ یعنی اگر من پهلوان یا سردار یا دنور نشوم فرقی نمی‌کند، از دیدگاه من عضویت مهم است و این باعث می‌شود حس‌ها انتقال پیدا کند و قدرت مالی ارتقا یابد.

همیشه مهندس در مورد قدرت مالی برای ما صحبت می‌کند، چون زندگی ما متصل مادیات است، ما صبح که بیدار می‌شویم لباسی که تن می‌کنیم از مادیات است، صبحانه‌ای که می‌خوریم مادیات است، ماشینی که سوار می‌شویم مادیات است، هر کاری که بخواهیم بکنیم مادیات است، ما باید آموزش بگیریم که پایه‌های مادی را قوی کنیم و بدانیم اگر تعهدی می‌دهیم انجام بدهیم، اگر تعهد بدهید؛ ولی انجام ندهید کسی با شما کاری ندارد بعد از پایان زمان تعهد اسم‌ها خط می‌خورد مگر اینکه خود شخص بگوید من بدهکار سال قبل لژیون سردار هستم. بعضی‌ها به من می‌گویند من تعهدم را نتوانستم پرداخت کنم، من به آن‌ها می‌گویم شما به نفس خودتان بدهکار هستید، اگر می‌خواهی اعتماد به نفست بالا برود بدهی خود را پرداخت کنید،
برای اینکه اعتماد به نفست بالا برود باید حرفی را که می‌زنید عملی کنید، یک کشور به حاکم خود چطور بی‌اعتماد می‌شود، وقتی که حاکم وعده‌هایی که می‌دهد را عملی نکند، این باعث می‌شود اعتمادبه‌نفس شخص پایین بیاید و در زندگی ضربه بخورد، من خودم از لژیون سردار بد ندیدم و وقتی به پشت سرم نگاه می‌کنم می‌بینم که هنوز نتوانستم برای کنگره کاری انجام بدهم، این پانصد میلیون‌تومانی که الان من می‌دهم در برابر پانصد میلیون‌تومانی که سال ۹۸ می‌دادند چیزی نیست سال ۹۸ یک ماشین تویوتا ۵۰۰ میلیون تومان بود الان همان ماشین ۵ میلیارد تومان است، اینها همه به‌خاطر این است که من یاد بگیرم ببخشم.

اگر در سال آینده تعهدی می‌دهم حتماً به آن عمل کنم این باعث می‌شود که من جن درون را مغلوب کنم؛ چون جن درون با تو صحبت می‌کند می‌گوید تو که نداری چرا آمده‌ای عضو لژیون سردار شده‌ای، جن درون کارش این است که تو را از مسیر انسانیت خارج کند، برنده کسی است که به حرف جن درون گوش ندهد، یا تعهد ندهد یا اگر تعهد داد عمل کند، ممنون از همه عزیزان که با سکوتشان به صحبت‌های من گوش کردید.

در ادامه انتخابات نگهبانی، دبیری و خزانه‌داری لژیون سردار برگزار شد که مسافر رضا به‌عنوان نگهبان، مسافر محمد به‌عنوان دبیر و مسافر شهرام به‌عنوان خزانه‌دار دور جدید لژیون سردار شعبه غزالی گردیدند.

مرزبان خبری: مسافر حسین

عکاس: مسافر سجاد لژیون چهارم

تایپ: مسافر سجاد لژیون چهارم، مسافر حمید لژیون چهارم

ویرایش و ارسال خبر: مسافر جواد لژیون پنجم