سیزدهمین جلسه از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صفادشت با استادی همسفر سمیه، نگهبانی همسفر الهام و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «شیشه و تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد dst» روز سهشنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شکر میکنم که به من فرصتی داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و در خدمت شما عزیزان آموزش بگیرم. بیماری اعتیاد سالهای سال در تمام دنیا ناشناخته باقی مانده بود و هیچکس در هیچ کجا راهحلی منطقی برای درمان پیدا نکرده بود تا اینکه صورت مسئله اعتیاد توسط جناب آقای مهندس مطرح شد. زمانی که صورت مسئله اعتیاد حل شد، راه درمان نیز مشخص شد. دستور جلسه تخریب شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد dst است. مهمترین ترکیب این ماده مخدر، آمفتامین است و سابقه تولید مصرف آمفتامین به قبل از جنگ جهانی دوم میرسد که به عنوان یک داروی موثر برای درمان افسردگی برای سربازانی که مدام در حال جنگ بودند و شاید چندین شبانه روز به صورت مدام در حال نبرد بودند و برای بالا نگه داشتن سطح انرژی خود استفاده میشد.
با گذشت زمان و مشخص شدن عوارض خطرناک این ماده و اعتیاد به این ماده به عنوان دارو به تدریج کنار گذاشته شد و به عنوان یه ماده مخدر مخرب استفاده شد. یک مصرفکننده شیشه مثل یک آدم تریاکی یا هروئینی نیست، میشود گفت که تقریبا نرمال و عادی هستند؛ ولی مصرفکننده شیشه اینگونه نیست، شیشه کاری که انجام میدهد، میزان دوپامین در مغز را به شدت بالا میبرد و انرژی زیادی را آزاد میکند. وقتی دوپامین بالا رفت شخص وارد آستانه اکسیزوفرنی یا توهم میشود. مهمترین اتفاقی که میافتد، به خطر افتادن عملکرد چاکراها و معکوس عمل کردن آنها است. به طور مثال؛ خواب را به بیداری تبدیل میکند، میل به غذا کم میشود؛ در مجموع مصرف شیشه، آبادیها را به ویرانیتبدیل میکند.
متأسفانه، تخریب شیشه به حدی است که یک سال مصرف مداوم آن به اندازه چندین سال مصرف مخدر شخصی که مواد سنتی و طبیعی مصرف میکند است. توهمات شیشه به قدری واقعی است که در تصور نمیگنجد و از آنجایی که مسافر من به این ماده روی آورده بودند، متوجه یک سری تغییرات میشدم، از جمله همین توهمات سوءظن به اطرافیان بود. چیزی که خیلی آزارم میداد، شب زنده داری او بود؛ یعنی تا صبح فیلم میدیدند و صبح تا غروب تو خواب بودند و این واقعاً برای من خیلی عذاب بود. اعتیاد مسافرم برای من یک معما بود؛ واقعاً نمیدانستم مصرفشون چه چیز است؛ حتی یک بار جلوی من سیگار نکشیده بودند؛ ولی شک کرده بودم که مصرفکننده باشد. تا اینکه واقعاً پرخاشگری مسافرم غیر قابل تحمل شد و این؛ باعث شد من خانه و زندگیم را ترک کنم؛ حتی درخواست طلاقم دادم.
اینجا بیشتر از خودم، نگران فرزندانم بودم که ذرهذره آب میشدند. خلاصه بعد اینکه مسافرم قضیه را جدی دید، با عجز و پشیمانی از من کمک خواست. از آنجایی که ما از طریق یکی از نزدیکان قبلا با کنگره آشنا شده بودیم و از کنگره شناخت داشتیم، کنگره را پیشنهاد دادم. مسافرم زمانی که فرم پذیرش خودش را آوردند، من تازه فهمیدم که مصرفشون شیشه است، خیلی داغون شدم، وحشت کردم؛ ولی ماندم و صبوری کردم. و اون موقع نمیدانستم کنگره برای افرادی مصرف شیشه دارند هم هست، فکر میکردم فقط برای مصرفکننده تریاک است. ولی خدا را شکر میکنم که مسافرم سفر خوبی را آغاز کرد، زمانی که به رهایی رسید و با گل رهایی آمد، من فقط گریه کردم و معجزه کنگره برای من نمایان شد. آن روز نور را در زندگیم احساس کردم و خدا را شکر میکنم و از آقای مهندس و تکتک راهنمای کنگره۶۰ بینهایت سپاسگزارم که به زندگی سرد و بیروح من و امثال من جانی دوباره بخشیدند.
همسفران کوچک نمایندگی صفادشت

مرزبانان کشیک: همسفر فاطمه و مسافر محسن
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم)
ویراستار: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ژیلا (لژیون اول) نگهبان سایت
عکاس: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر ژیلا (لژیون اول)
ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر ژیلا (لژیون اول) دبیر اول
همسفران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
271