English Version
This Site Is Available In English

ورودم به کنگره سرآغازی برای آرامش و کم شدن درد و رنج هایم بود

ورودم به کنگره سرآغازی برای آرامش و کم شدن درد و رنج هایم بود

جلسه هشتم ازدوره یازدهم سری کارگاه های خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی زالپارس بااستادی مسافر حسین و نگهبانی مسافر علیرضا ودبیری مسافر مهدی، بادستور جلسه:  " تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST" سه شنبه 24 تیر ماه 1404 راس ساعت 17:00شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که به من هم توفیق خدمت ر این جایگاه را عطا نمود. از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان جلسه که فرصت این تجربۀ گرانبها را به من دادند قدردانی می کنم. هم چنین از راهنمای بسیار عزیزم آقا مجتبی که زحمات زیادی برای من متحمل شدند و با کمک ایشان توانستم بر ترس ها و ناامیدی هایم غلبه کنم تشکر می کنم.
هیچ وقت تصور هم نمی کردم که چنین روزی را تجربه کنم.زندگی من سراسر ترس و وحشت و ناامیدی بود.و برای این که از این تونل وحشت ترس و ناامیدی عبور کنم، همۀ راه های ممکن را که به من پیشنهاد می شد، تجربه کردم. اما در نهایت تنها چیزی که نصیبم می شد،مواجه با غول عظیم و دهشتناکی بود، که رهایی از او غیر ممکن به نظر می رسید.
هربار که برای ترک راهی را برمی گزیدم، با تحمل همۀ سختی و رنج هایش بیشتر از ده روز دوام نمی آوردم و باز دوباره در چاهی عمیق تر از قبل غوطه ور می شدم.بارها کمپ رفتم و شیوه های مختلفی از دارو درمانی و سایر راه ها را انجام  دادم ، اما نه تنها به درمان من ختم نمی شد که بر مشکلات و رنج های اضافه می گرید.
زندگی ام همراه با ترس و وحشت از یک سو و بدحالی و سرزنش اطرافیان از سوی دیگر احاطه شده بود. از یک طرف خانواده نگران بودند که به انها آسیبی نرسانم و از طرف دیگر هر گاه در خیابان و جایی قدم می زدم به تصور این که هر لحظه به دنبال بازداشت من هستند، آرامش نداشتم.در چنین اوضاع و احوالی یکی از دوستانم کنگره را به من معرفی کرد و به فاصلۀ اندکی مسافر کنگره 60 شدم .

ورودم به کنگره علیرغم این که در اوایل با نسخی و حال خرابی به کمک دوستانم شرکت می کردم ولی سرآغاز ورود به دنیای تازه ای بود که ، زندگی ام متحول کرد.هر چقدر از بیچارگی و پریشانی و رنج بی انتهایم،در دوران مصرف شیشه بگویم، حقیقت مطلب را ادا نمی کند،اما ورودم به کنگره سرآغازی برای آرامش و کم شدن درد و رنج هایم بود.
کنگره من را با خانواده و دخترهایم آشتی داد. آبروی رفته در میان خانواده و اطرافیان و همکارانم را به جوی برگرداند.با این حال من چه بگویم از حال خوشی که الان به لطف خدا نصیبم شده و خوشحالی و شادی پدر و مادر و همسر و فرزندانم که اکنون زندگی ام را در برگرفته است.این همه لطف و این همه خوشی همه از آموزش ها و خدمات کنگره 60 است.من به نوبۀ خودم از جناب مهندس و تمامی خدمتگزاران کنگره قدردانی و تشکر می کنم و امیدوارم همۀ مصرف کنندگان شیشه اذن حضورشان در این مکان مقدس صادر شود و از درد و رنج رهایی یابند.
از این که با سکوت زیبایتان به صحبت های من گوش کردید از همۀ شما سپاسگزارم.

باتشکر از مرزبان کشیک مسافر حامد،لژیون خدمتگزار لژیون چهارم
راهنمای محترم مسافر مجتبی

گروه سایت نمایندگی زال پارس
مرزبان خبری مسافر علیرضا
تایپ و ویراستاری: مسافر محسن ازلژیون پنجم
تنظیم وارسال خبر: مسافر رحمان از لژیون سوم
عکاس:مسافر جلال لژیون ششم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .