English Version
This Site Is Available In English

در جامعه و خانواده مدام دنبال تنش بودم

در جامعه و خانواده مدام دنبال تنش بودم

جلسه هفتم از دوره یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه  مسافران نمایندگی یوسف، با استادی مسافر بهزاد، نگهبان مسافر اصغر و دبیری مسافر مهرداد با دستور جلسه "تخریب های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد  DST" روز دوشنبه 23 تیر‌ماه ۱۴۰۴  ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

با تشکر از ایجنت محترم آقا مهدی و علی آقا که از این جانب دعوت کردند تا بتوانم آموزش بگیرم و مجددا این جایگاه را تجربه کنم. من هر ساله که این دستور جلسه هفتگی را میبینم یاد خاطرات و بهم ریختگی های خودم می افتم چون تخریب و مصرف مواد من فقط شیشه بود و زمانی که مصرف کننده شدم و مراجعه کردم به کنگره جهت درمان آن وقت بود که متوجه شدم که ضد ارزش ها درونشان جادویی است که انسان را به خود جذب می کنند و این جادو به گونه ای بود که با یک بار دیدن مصرف شیشه در پارک به خود آمدم و دیدم بهتر و حرفه ای تر از آنها مصرف میکنم.

در مجموع کارهای ضد ارزش به گونه ایست که با یک بار دیدن در ضمیر ناخودآگاه انسان شکل میگیرد که اگر در جهت آموزش مثبت نباشیم گرفتار آن جادو میشویم ولی اگر در جهت ارزش ها بارها وادی ها را بخوانیم چه بسا به سختی حفظ خواهیم شد اینجاست که به سیاهی و جادوی ضد ارزشها پی خواهیم برد.

اینجا بود که من بدون هیچ تفکری مصرف کننده شدید شیشه و درگیر سیاهی شده بودم چراکه به سمت ضد ارزش ها قدم برداشته بودم همیشه همین گونه است کارهای ضد ارزشی را به ساده ترین شکل ممکن فرا میگیریم و انجام میدهیم و اینجا بود که بهزاد مصرف کننده شیشه به گونه ای که همیشه پایپ و شیشه و محلولی از آن در آب به همراه داشتم آنقدر ادامه دار بود که ساختار زندگی و نوع رفتار و برخورد با خانواده و دیگران غیر قابل تحمل شده بود که گفتن و مرور آن آزار دهنده است.

به شدت دعوایی و عصبی و ریز بین شده بودم  به طوری که در جامعه و خانواده مدام دنبال تنش بودم به گونه ای که در خانواده این دعوا خاتمه نداشت و دیگر اعضای خانواده فرقی نداشت بحث و جدال برایم مهم بود که خانواده ترجیح میدادند قبل از بیدار شدن من خانه را ترک کنند. زمانی جهت سرم زدن به دکتر مراجعه کردم که تحت هیچ شرایطی رگ‌های من قادر به جذب سرم نبود و دائما پاره میشد چرا که بر اثر مصرف رگ‌های من به شدت نازک شده بودند. این خاطرات را مطرح کردم تا به نابسامانی ها و تاریکی و تباهی ها بریسیم که من برای خودم به وجود آورده بودم که آخر نداشت با همسرم برای شام بیرون می‌رفتم سر از شمال در می آوردیم.

این قسمت کوچکی از زندگی من بود تا اینکه به خواست خداوند به کنگره راه یافتم و تنها جایی است که مصرف کننده شیشه به درمان می‌رسد.

همانطور که می‌دانید هیچ جای دنیا درمانی برای شیشه وجود ندارد که حتی خانم نورا رییس مطالعات و تحقیقات اعتیاد جهانی بر این باور بور که تا پانزده سل دیگربه درمان شیشه دست می یابیم آنجا بود که جناب مهندس این نوید را دادند که در کنگره 60 درمان شیشه صورت گرفته است که در حال حاضر یکی از معضل های جهانی درمان شیشه است که ما در دانشگاه خوارزمی کیش روش درمان هر گونه اعتیاد تدریس و تعلیم داده می‌شود.

 


ضبط صدا: مسافر علی خدمتگزار سایت
عکاس: مسافر رضا عکاس سایت
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمد خدمتگزار سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .