English Version
This Site Is Available In English

در پس هر سختی، آسانی هست

در پس هر سختی، آسانی هست

جلسه پنجم از دوره سی‌‌ودوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی مرزبان همسفر مریم، نگهبانی همسفر رحیمه و دبیری همسفر اکرم با دستور‌جلسه «تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» روز دوشنبه ۲۳ تیر‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.


 

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که امروز در جمع شما دوستان قرار گرفته‌ام تا از وجود شما انرژی و آموزش دریافت کنم. ابتدا از راهنما خود همسفر سعیده که زحمات بسیاری برای بنده کشیده‌اند و جایگاه امروز خود را مدیون وی هستم؛ همچنین از راهنمای تازه‌واردین همسفر مهین، هم‌لژیونی‌های خود و گروه مرزبانی تشکر و قدردانی می‌کنم.

دستورجلسه این هفته درباره تخریب‌های شیشه، مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST می‌باشد و تمام عزیزان مطلع هستند که شیشه ماده مخدری قوی و خطرناک است؛ اما در سیستم درمانی کنگره۶۰، هرگونه ماده مخدری قابل درمان بوده و حتی آقای مهندس حسین دژاکام شیشه را نیز با این روش درمان کرده‌اند. شیشه نوعی ماده مخربی است که مهم‌ترین ترکیب آن، آمفتامین می‌باشد. اکنون اگر قصد داشته باشم از این ماده مخدر و یک مصرف‌کننده صحبت کنیم، ابتدا باید در مورد مسافر خود و از زندگی خودم سخن بگویم؛ چراکه مسافرم زندگی را برای ما تاریک و وحشتناک کرده بود و در همه حال با ترس، اضطراب و ناامیدی زندگی می‌کردیم.
مسافر من بر اثر مصرف شیشه توهمات بسیار زیادی داشتند و به من مشکوک بود که من نیز از او می‌ترسیدم؛ اما برای حفظ زندگی خود، تحمل و صبوری می‌کردم. زندگی من پر از غم، غصه و اندوه شده و تنها کاری که از دستم ساخته می‌بود، گریه کردن و کمک خواستن از خداوند بود. شب‌هنگام تا صبح روز بعد به درخواست مسافرم تمام روشنایی منزل خاموش می‌شد و ما از این موقعیت رنج می‌بردیم تا این‌که متوجه شدم دخترم اذیت می‌شود و تصمیم گرفتم او را به منزل پدرم بفرستم؛ اما از طرفی خودم نیز اندک‌اندک دچار بیماری افسردگی شده بودم.
اطرافیان با مشاهده شرایط زندگی من، توصیه می‌کردند که دیگر به این روند ادامه نده، سختی‌ها را متحمل نشو، رهایش کن و برای گرفتن طلاق اقدام کن؛ اما من از طرفی نمی‌خواستم مسافرم را تنها بگذارم، قصد همراهی و کمک به او را داشتم و از خداوند درخواست می‌کردم تا به ما کمک کند؛ زیرا امیدوار بودم که خداوند ما را مورد حمایت قرار می‌دهد، تنهایم نخواهد گذاشت و مسیر صراط مستقیم برای ما گشوده می‌شود؛ بنابراین باوجود این‌که آسیب‌های بسیاری به زندگی ما وارد کرده بود، رهایش نکردم و شب‌ها را تا صبح بااسترس بیدار بودم، به خودم می‌لرزیدم و دعا می‌کردم تا مسیری برای کمک به ما باز شود. بنده در شرایط بسیار سختی قرار داشتم که قضاوت دیگران نیز باعث شده بود تا ناامید بشوم و از این رفتار آن‌ها رنج می‌بردم؛ اما همیشه ته قلبم روشن بود، امیدوار بودم که خداوند با من همراه است و راهی پیش پای من خواهد گذاشت تا این‌که مسیر درمانی کنگره برای ما باز شد.
اینک بسیار خوشحال هستم که مسافرم در این سیستم درمانی سفر کردند و با دریافت آموزش‌ها به حال‌خوش و آرامش رسیدیم؛ بنابراین ما باید قدردان آقای مهندس حسین دژاکام، کنگره۶۰ و خدمتگزاران آن باشیم و هیچ‌گاه در زندگی ناامید نشویم؛ چراکه در پس هر سختی، آسانی بوده و پایان شب سیاه، سپید است. خداوند را شاکر هستم که از تاریکی‌ها نجات پیدا کرده‌ایم و برای سفراولی‌ها نیز  آرزوی رسیدن به رهایی و این حال خوش را دارم. من تحت هیچ شرایطی فراموش نخواهم کرد که درگذشته با چه حالی وارد کنگره شدم و اکنون از چه حال خوب و خوشی برخوردار هستم. امیدوارم در کنگره یک خدمتگزار واقعی باشم و در پایان نیز از راهنمایان مسافرم آقای احمدی در سفر اول و آقا محمد در سفر دوم تشکر و قدردانی می‌کنم.

ورود به سفر دوم جهان‌بینی

رهایی لژیون تغذیه سالم

تغییر جایگاه ورزشبان تنیس روی میز

مرزبان کشیک: همسفر مرضیه و مسافر فتح‌الله
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
تایپ و ویرایش: همسفر مرضیه، مرزبان خبری
ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون هشتم)، دبیر سایت
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیک‌آباد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .