ششمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار با استادی مرزبان همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر مائده و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روز سه شنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۴/۱۷ راس ساعت ۴۵؛١۴ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا خداوند را شکر میکنم که به واسطه مصرف مسافرم راه کنگره ۶۰ برای من باز شد، توانستم به جهل و نادانی خودم غلبه کنم و بدانم که هیچ نمیدانم و در دریای نادانی غرق بودم. از استاد سردار خیلی ممنونم که از خواستهی قلبی من خبر داشتند و اذن تجربهی این جایگاه را به من دادند. از راهنمای جهانبینی خانم افسانه عزیز و راهنمای فعلی خانم آیدا عزیز که من را برای این جایگاه پرورش دادند سپاسگزارم. از خانم آیدا عزیز خیلی ممنونم که من را برای این جایگاه دعوت کردند، امیدوارم خیر و برکت این خدمت عاشقانه در زندگی ایشان جاری باشد. صحبتهایم را در دو بخش انجام میدهم، بخش اول مربوط به لژیون سردار است. خداوند را شکر در این مدت ۳ سال و نیم که سفر میکنم، ۲ مرتبه توانستم عضو لژیون سردار باشم، جایگاه دنوری برای من و مسافرم یک هدف است و میخواهیم تحت هر شرایطی که باشیم خیلی زود به آن دست پیدا کنیم و خواسته قلبی و اصلی من تجربهی جایگاه پهلوانی میباشد؛ زیرا رنگ شال پهلوانی را خیلی دوست دارم و امیدوار هستم که استاد سردار اجازه تجربه این جایگاه را به من بدهند. از همه شما عزیزان که در این جلسه حاضر شدید تشکر میکنم. دستور جلسات هفتگی شامل دستور جلسات لژیون سردار هم میشود. آقای مهندس درباره قضاوت و جهالت در سیدی و همین طور کارآگاه آموزشی روز چهارشنبه صحبت کردهاند ایشان فرمودند: این دستور جلسه را در لیست دستور جلسات سالیانه قرار دادیم که هر شخصی را با خودش رو به رو کنیم تا خود را محک بزند و بداند چقدر جهل دارد و یا تا چه اندازه قضاوت میکند. اضلاع مثلث جهالت تشکیل شده از ترس، ناامیدی و منیت که در مقابل مثلث دانایی قرار دارد. ایشان مثال نور و تاریکی را میزنند و میفرمایند: تاریکی عدم است و وجود ندارد، زمانی که نور میآید تاریکی از بین میرود و زمانی که دانایی میآید نادانی از بین میرود و جهالت هیچ پیشنیازی ندارد، یعنی نیازی نیست تا کاری کرده باشی و به جهل برسی همین که آگاهی نداشته باشی یعنی جهالت را دارا هستی و فرمودند: حرص، بخل، ناامیدی، خودخواهی، قضاوت و غیره از میوههای جهالت میباشند. در مورد قضاوت میفرمایند: وقتی خداوند قدرت اختیار را به انسان میدهد، یعنی مسیر قضاوت را برای انسان باز میکند و قدرت قضاوت را به او میدهد، همه ما انسانها در حد خودمان قاضی هستیم و لحظه به لحظه در حال قضاوت هستیم. قضاوت به دو گروه؛ خوب و بد تقسیم میشود. قضاوت خوب، یعنی ما خودمان را در مسند قضاوت قرار بدهیم و به خوب و بد بودن کارهایمان نظارت کنیم که آیا انجام بدهیم یا انجام ندهیم؟ همین طور در مسند قاضی بودن، یعنی شغل شما قاضی است و بر اساس اطلاعاتی که دارید قضاوت میکنید. آقای مهندس برای نشان دادن حساسیت این موضوع فرمودند: حتی اگر در جایگاه قاضی باشید و شخصی را قضاوت کنید ممکن است؛ حتی اشتباه قضاوت کرده باشید و ما بایستی خیلی مراقب باشیم تا فقط خود را قضاوت کنیم و به دیگران کاری نداشته باشیم و در مواردی که به ما ارتباطی ندارد دخالت نکنیم. ایشان میفرمایند: اولین قدم و پیش نیاز برای قضاوت؛ ظن بد، گمان بد و تجسس است، یعنی حتی اگر شخصی در ذهن خود ظن و گمان بد به شخص دیگری ببرد در مرحله بعد تجسس را شروع میکند، سپس غیبت میکند و در ادامه پیش داوری کرده و یا حتی ممکن است فیلمنامهای بسازد و شخص مورد نظر را قضاوت کند و در ذهن خود او را کیش و مات کند که این عمل کاملاً اشتباه است. یکی از حرمتهای کنگره ۶۰ این است که وارد حریم شخصی افراد نشویم؛ شاید بتوان به این موضوع ربط داد که تجسس کنیم و بپرسیم مثلاً: شغل مسافر شما چیست؟ کجا ساکن هستید و در حال حاضر چه کاری انجام میدهید؟ تمام این موارد پیش زمینهای برای قضاوت کردن میباشد. خدا را شکر که در کنگره این مسائل حل شده است و ما وارد حریم شخصی افراد نمیشویم و منع روابط کاری، مالی و خانوادگی در حرمت کنگره ۶۰ عنوان شده است. آقای مهندس به این نکته تأکید کردهاند که سعی کنیم افکار مثبت داشته باشیم و دوربین را روی خودمان برگردانیم، عیب و ایرادهای خود را ببینیم و دیگران را قضاوت نکنیم؛ اگر بیل زن هستیم، ابتدا باغچهی خودمان را بیل بزنیم. من هم به این موضوع اعتقاد دارم که اگر بخواهیم شخصی را مرتباً جست و جو کنیم و او را زیر ذره بین ببریم دقیقاً مانند باغچهای است که وقتی بیل بزنیم دو تا کرم از داخل آن پیدا میشود. انسانها نیز همین حالت هستند؛ زیرا شامل اضداد میباشند، خوب و بدی با هم است و مطمئناً شخص دو تا صفت بد در وجود آن انسان را پیدا میکند.آقای مهندس همیشه در ابتدای صحبتهای خود در مورد بزرگترین دشمن خودمان که همانا جهل و نادانی خودمان است اشاره میکنند. ما میتوانیم با رفتار و کردار خودمان کاری کنیم که اشخاص ما را دوست داشته و یا از ما متنفر باشند. امیدوارم شخص من از قضاوت کردن دیگران دور باشم؛ زیرا قبل از کنگره این کار را انجام میدادم و بعد از دریافت آموزشها مرتباً خود را محک زده و هر زمانی که ذهنم به سمت قضاوت و تجسس میرود سریعاً به خودم تلنگر میزنم که تو در جایگاهی نیستی تا بخواهی دیگران را قضاوت کنی. امیدوارم همه ما از قضاوت و جهالت دور باشیم.



تایپیست: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فریبا(لژیون سوم)
ویرایش، تنظیم و ارسال مطلب: نگهبان سایت همسفر نگین
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
101