با توجه به صحبتهای افراد مصرفکننده بهخصوص افرادی که سایر مواد از جمله تریاک، حشیش، گرس و… را مصرف کرده بودند، تخریب و اعتیاد به شیشه را نسبت به مواد دیگر بهقدری وحشتناک توصیف میکردند که ترس تمام وجود منِ شنونده را فرا میگرفت. یکی از شایعترین عوارض مصرف شیشه، توهماتی است که فرد مصرفکننده را درگیر میکند و طبق گفته مصرفکنندگان، توهم شیشه نسبت به توهم سایر مواد متفاوتتر و طولانیتر است.
یکی از تاریکیهای مصرف شیشه بهوجود آمدن شخصیت دوقطبی و یا بعضاً چندقطبی در فرد مصرفکننده است. اصولاً وقتی با این افراد صحبت میکنید، خیلی منطقی و بسیار درست و جنتلمنگونه با شما صحبت میکنند و شما اصلاً متوجه نمیشوید که این فرد مصرفکننده است؛ اما زمانی متوجه میشوید که بحث ادامه پیدا میکند و صحبتهای خاصی در مورد موضوعات مختلف مطرح میشود؛ آنجا است که درمییابید حرفها کاملاً متفاوت است با برخورد اولیه که منطقی و عقلایی بوده است. وجود تضاد در شخصیت و رفتار افراد مصرفکننده یکی از ابعاد مصرف شیشه است که خانوادههای افراد مصرفکننده بعضاً به آن اشاره میکنند.
این افراد گاهی بهیکباره به حیوانی درندهخو تبدیل میشوند و به هیچ اصلی پایبند نیستند و در بُعد دیگر به یک طفل معصوم تبدیل میشوند که انسانی ضعیف است و به گفته خود فرد مصرفکننده، یک قطب ترس و وحشت است و قطب دیگر شجاعترین و بیباکترین انسان. واقعاً وقتی مادهای باعث میشود فرد حدود ۸ یا ۹ روز بیدار بماند، دیگر مغز شخص مصرفکننده توانی برای درست عملکردن ندارد و قطعاً این عوارض پیش میآید.
زندگیکردن با فرد مصرفکننده بسیار سخت و دشوار و چهبسا خطرناک است؛ حتی این افراد برای پلیس و نیروی انتظامی نیز خطرناک هستند، چراکه درگیر توهم، بدبینی و بیاعتمادی هستند و زمانی که دست به کارهای خطرناک میزنند و پلیس وارد عمل میشود، به گفته جناب آقای مهندس دژاکام، پلیسها هم حتماً باید آموزش لازم در مورد برخورد با فرد مصرفکننده شیشه را ببینند تا خداینکرده به خودشان آسیب وارد نشود.
بعد از شیشه، ماده خطرناک جدید دیگری که میتوان به آن اشاره کرد «فنتالین» است. یکی از عوارض خطرناک این ماده نسبت به سایر مواد از جمله تریاک که محققین به آن دست یافتهاند، این است که وقتی تریاک را روی موشها آزمایش کردند، مرگی گزارش نشد؛ ولی موشهایی که با فنتالین مورد آزمایش قرار گرفتهاند، در مرحله اعتیاد یا سقوط آزاد با مرگ مواجه بودند.
در دنیا درمانی برای شیشه وجود ندارد، کمااینکه بودجه بسیار کلانی را چند دانشگاه مهم دنیا از جمله هاروارد و استنفورد و… برای این کار اختصاص دادند تا ژن اعتیاد را پیدا کنند و بعد بتوانند آنتیژن را بسازند و به شخص بدهند تا شخص دیگر نتواند از مواد استفاده کند. هاروارد میخواست واکسن شیشه بسازد و با قیمت بالا به افراد تزریق کند تا دیگر نشئه نشوند یا کمتر نشئه شوند. این کار، کاری بسیار بسیار خطرناک بود و طبق آزمایشی که روی موشها انجام دادند، مشاهده کردند که تعداد مرگومیر بسیار بالا بود. بعد در همانجا متوجه شدند که وقتی کسی شیشه مصرف میکند، یک ژن نیست بلکه ژنهای متعددی درگیر هستند؛ گذشته از آن، خود ژن نیست بلکه بیان ژن است.
خوشبختانه کنگره ۶۰ توانسته با داروی OT و متد DST شیشه و هر نوع ماده مخدر دیگر را درمان کند. فقط مسئله اساسی و بسیار مهم در اینجا وجود خود شخص است که چقدر از سیستم کنگره استفاده کند و طبق دستورات و متد کنگره پیش برود.
با امید به آن روزی که جامعهای آگاه، رها و سرشار از آرامش داشته باشیم.
نویسنده: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر بهناز (لژیون دوازدهم)
رابط خبری و ویرایش: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر بهناز (لژیون دوازدهم)
ارسال: همسفر ساحل رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون یکم) دبیر سایت
همسفران شعبه شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
126