آنجا که انسان احساس خستگی می‌کند، خداوند نورش را نمایان می‌کند

جلسه یازدهم از دوره دوم سری جلسات لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی دنور محترم راهنما مسافر مهرداد، نگهبانی دنور مسافر مهرداد و دبیری دنور مسافر رامین و خزانه داری دنور مسافر امین، با دستور جلسه «تخریبهای شیشه و مخدر های جدید و درمان آن با متد DST» یکشنبه 22 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مهرداد هستم یک مسافر.
از همه شما عزیزان سپاسگزارم که این فرصت را به من می‌دهید که در این جایگاه خدمت کنم. در لژیون سردار نگهبان می‌تواند خودش به عنوان استاد خدمت کند و بر مبنای تجربه شخصی خودم در این مدت، دوست داشتم که به عنوان استاد صحبت کنم و خدمت کنم.
انسان وقتی حرف دلش را می‌گوید تاثیرش بیشتر است هم برای خودش و هم برای جمع.
در سی دی بادی سمفونی آقای مهندس یک داستانی را تعریف کردند و بعد فرمودند که لژیون کاهش وزن واقعا معجزه می‌کند و من خودم هم باور نداشتم و بعد داستان آن شاگردی که استادش به او می‌گوید اگر می‌خواهی از رودخانه عبور کنی، کافی است سه تا بسم الله بگویی، شاگرد هم با ایمانی که به حرف استاد دارد با همین روش می‌تواند از رودخانه عبور کند؛ سیستم کنگره هم همین است و بحث ایمان است.

قبل از اینکه کرونا شروع شود به اردوی کنگره رفته بودیم، در آنجا در خدمت آقای خدامی دیده ‌بان تحقیقات یک تجربه‌ای را داشتیم، ایشان یک متنی را از کتاب ۶۰ درجه برای من خواندند و همان تصویری که شخص در پشت یک درخت ایستاده است و به دور دست نگاه می‌کند و جوانه‌ها را می‌بیند و گفتند آنجا که انسان احساس خستگی تمام می‌کند، خداوند نورش را به او نمایان می‌کند و بعد از آن داستان فیلم ارباب حلقه‌ها را گفتند، آنجایی که نیروهای اهریمنی همه جا را احاطه می‌کنند ۱۴ عدد عقاب می‌آیند و به کمک یاران حلقه می‌آیند، من همیشه به بچه‌ها می‌گویم اگر اوضاع سخت است و کمی نامیزان است صبر کنید تا خداوند نور خود را نشان دهد؛ اخیراً فهمیدم که خداوند همیشه یک چیزهایی را برای انسان کنار می‌گذارد و این ها همان گشایش‌ها هستند که در زندگی انسان اتفاق می‌افتند و او را متحیر می‌کنند، مدیریت سیستم و اینکه چگونه خداوند به فکر بندگانش است و بعضی موقع‌ها انسان حس شرمندگی پیدا می‌کند. من همیشه به بچه‌ها می‌گفتم که صبر کنید اما بعضی وقت ها خودم شکوه و شکایت می‌کردم و همیشه در ذهن خودم می‌گفتم روزی که بتوانم تعهدات لژیون سردار را پرداخت کنم آن کاری که مد نظرم بود را انجام می‌دهم. حقیقتاً در این دوره از لژیون از لحاظ مالی در سختی بودم اما از حسم، از قلبم که بخواهم بگویم عمیقاً اعتقاد دارم که وعده خداوند دروغ نیست و چیزی که کمک کرد تا من این حس را تجربه کنم و آن را لمس کنم، سعی کردم در داخل سیستم خدمت کنم و هرچی به من می‌گویند بگویم چشم، یعنی سعی کردم که در هر جایگاهی که قرار گرفتم، مخصوصاً در شعبه دزفول چشم گفتم و اجرا کردم به هر شکلی که بود آن را انجام می‌دادم و این بود که باعث شد دری از رحمت بر روی من باز شود، این تجربه شخصی من بود و امیدوارم که بتوانم این مسیر را ادامه بدهم و این چیزی است که هم به درد زندگی شخصی هم به درد خدمت در کنگره و هم به درد کسب و کار انسان می‌خورد.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما متشکرم.
گروه سایت نمایندگی دزفول
عکاس و تایپ گزارش: همسفر روح الدین
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار