جلسه نهم از دوره سی و نهم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی شیخبهایی اصفهان با استادی مسافر ابراهیم و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر قدرت با دستور جلسه «تخریبهای شیشه و مواد مخدر جدید و درمان آن با متد D.S.T» در روز یکشنبه ۲۲تیرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
-
سلام دوستان ابراهیم هستم مسافر
-
دستور جلسه درباره تخریب شیشه و مواد مخدر جدیدی است که در بازار وجود دارد و ما نسبت به آنها آگاهی نداریم؛ همچنین روش "D.S.T" برای درمان موادی که در آینده قرار است بیایند. همانطور که آقای مهندس اشاره کردند، زمانی که اسم شیشه به میان میآمد ما وحشت میکردیم. وقتی میگفتند طرف شیشهای است این موضوع بسیار بزرگ و ترسناک به نظر میرسید؛ اما اکنون آقای مهندس میگویند: برای کنگره۶۰ اهمیتی ندارد.
-
این ترس و وحشت از فردی که شیشه مصرف میکند در دستورجلسه نیز مطرح شده است و به نظر میرسید که قابل حل نیست. این صورت مسئله باید به گونهای حل شود که شیشه را در پروسه درمان کنگره۶۰ قرار دهیم. آقای مهندس از سال ۸۶ تذکر بسیار بزرگی درباره سونامی مصرف شیشه دادهاند و باید کاری کنیم که این موضوع را به پروسه درمان کنگره۶۰ بیاوریم. خوشبختانه اکنون موفق شدهایم و میگویند که آن ترس و وحشت از مصرف شیشه و درمان آن برای کنگره مهم نیست و اهمیتی ندارد؛ این موضوع حل شده است.
-
چهار سال اخیر شیشه مصرف میکردم و تخریبهایی که بر روی من به وجود آورده بود واقعاً غیرقابل تصور بود. همانطور که آقای مهندس میگوید: صفات شیطانی فرد مصرف کننده شیشه کاملاً در وجودم حس میشد. من واقعاً این احساسات را درک میکردم و با تمام وجودم حس میکردم که نمیتوانم با کسی صحبت کنم یا رابطهای برقرار کنم. در عمق تاریکی بودم؛ اما وقتی به شعبه آمدم در جلسه اول و دوم واقعاً حس کردم که پایم را در دنیای جدیدی گذاشتهام.
-
معجزه را من واقعاً داخل کنگره حس کردم. همان معجزهای که در بچگی میگفتیم: چطور اتفاق میافتد؟ ای کاش معجزهای برای من اتفاق بیفتد؟ اصلاً این معجزه از بچگی در ذهن من بود. من معجزه را در کنگره دیدم؛ وقتی که شروع به سفر کردم. منی که اصلاً حتی یک لحظه هم فکر ترک مصرف مواد مخدر در ذهنم نمیگنجید. واقعاً باور کرده بودم که با مرگ باید تمام شود؛ چون اطلاع و آگاهی نداشتیم که مرگ چیست! بهشت و جهنم را چگونه باید ببینیم، با پدر و مادر چگونه باید صحبت کنم. تمامی حسهایم بسته بود.
-
خدا را شکر که إذن ورود به کنگره برای من صادر شد.
-
آقا جواد راهنمای عزیزم شبی که از تهران برمیگشتیم، گفتند: تازه از چاه بالا آمدهای، از آن عمق تاریکی و الان سرچاه هستی. حالا نیروی بازدارنده هزار برابر میشود.
-
امیدوارم که همیشه در کنگره۶۰ حضور داشته باشم. در مورد تخریبهای شیشه، خدا را شکر اکثر بچههای کنگره به آگاهی رسیدهاند. امیدوارم در جامعه هم این اطلاعات و آگاهی زیاد شود. در حال حاضر مصرفکنندگان شیشه از سن ۱۴ یا ۱۵ سالگی و حتی در میان دانشجویان رواج دارد. اگر آگاهی این افراد بالا برود، سمت این مادهٔ مخدر نمیروند.
-
خدا را شکر که کنگره را داریم. از آقای مهندس که این بستر را برای ما فراهم کردند تا علم درست زندگی کردن را یاد بگیریم، تشکر و قدردانی میکنم. آموزشهایی که نه در مدرسه، نه در دانشگاه و نه در هیچ جای دیگر پیدا نمیشود.
-
تایپ: مسافر رسول (لژیون۱)، مسافر شایان (لژیون۳)، مسافر سعید (لژیون۴)
-
ویراستار: مسافر امیر (لژیون۱۰)، مسافر حسین (لژیون۲۳)
-
عکس: مسافر نیما (لژیون۵)
-
سیستم صوتی و دیتاشو: مسافر امیر (لژیون۱۰)، مسافر میعاد (لژیون۱)
-
مرزبان خبری: مسافر سینا
-
تهیه و ارسال: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
184