شیشه، عدم تعادل

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر. قبل از هر چیزی از آقای مهندس کمال تشکر و قدردانی را به خاطر چنین بستر مناسبی برای درمان انسان‌های دردمند دارم و همچنین از راهنمای بسیار خوبم برای زحماتی که برای ما می‌کشند بسیار سپاسگزارم. در مورد دستور جلسه شیشه، عوارض و تخریب‌های آن باید بگویم که ضررهای آن به‌قدری زیاد است که محال است انسان حرکات غیرطبیعی از خود نشان ندهد. در اوایل مصرفم به خاطر روابط جنسی مصرف شیشه به من لذت زیادی می‌داد و همچنین زمانی که مصرف می‌کردم زیادتر از ظرفیت خودم کار و فعالیت می‌کردم که باعث می‌شد سرپرستم در شرکت از من راضی باشد و این راضی بودن به من انرژی می‌داد. این کارها ادامه داشت تا جایی که دیگر مصرف شیشه آن تأثیراتی که در اوایل در من ایجاد می‌کرد دیگر آن تأثیرات را نداشت.
به جایی رسیدم که باید مصرف می‌کردم تا به تعادل نسبی می‌رسیدم. به‌مرور مصرف من آن‌قدر زیاد شد که گاهی اوقات پول تهیه آن را نداشتم و مجبور می‌شدم دست به کارهای دیگری بزنم که بارها دستگیر شدم ولی با وثیقه آزاد شدم. تا آن زمان حتی فکر چنین روزهایی در ذهنم خطور نمی‌کرد که این بلاها به سرم بیاید یک زمانی همه اطرافیانم روی من حساب دیگری باز می‌کردند ولی مصرف شیشه شخصیت اجتماعی که داشتم را از من گرفت.
مشتقاتی که در شیشه وجود دارد باعث می‌شود که انرژی‌هایی که در گوشت و پوست و استخوان ما ذخیره‌شده است زودتر آزاد و مصرف شود به همین دلیل است که بعد از مدتی لاغر می‌شویم چون انرژی‌های ذخیره‌شده در جسم خودمان را استفاده کرده‌ایم ولی ما فکر می‌کردیم که مصرف شیشه دارد به ما انرژی می‌دهد، چون ما هیچ‌گونه اطلاعات و آگاهی نسبت به جسم خودمان را نداشتیم؛ اما با آموزش‌های کنگره ۶۰ فهمیدیم که مواد شبه افیونی که در بدن ما به‌صورت طبیعی در حال ترشح کردن هست به‌مراتب ۱۰۰ برابر قوی‌تر از مواد مخدر بیرونی هستند ولی ما در یک‌زمانی در اثر ناآگاهی مواد مخدر بیرونی را وارد جسم خودمان کردیم و باعث تخریب سیستم ایکس بدن خودمان شدیم، حالا وقتی‌که وارد کنگره شده‌ایم و سفر خودمان را شروع کرده‌ایم می‌توانیم دوباره آن سیستم ایکس جسم خودمان را راه‌اندازی نماییم مشروط به اینکه گوش به فرمان باشیم و طبق قوانین کنگره حرکت کنیم و در آخر اینکه اعضای کنگره ۶۰ باید برای جهانی‌شدن آن تمام تلاش خودشان را انجام دهند.

ارسال مطلب: مسافر میلاد لژیون چهارم

مرزبان خبری: مسافر رامین