English Version
This Site Is Available In English

فرد مصرف‌کننده‌ی شیشه دچار توهمات واقعی می شود

فرد مصرف‌کننده‌ی شیشه دچار توهمات واقعی می شود

دومین جلسه از دوره پنجاه و دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی شفا مشهد، با استادی مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر قدیر با دستور جلسه "تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST" یکشنبه  22 تیر۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:‌
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر.
خدا را شاکر و سپاسگزارم که فرصتی به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش ببینم. از اینکه اینجا هستم، بسیار خوشحالم و جا دارد از راهنمای عزیزم، مسافر هاشم، و مرزبان‌های گرامی و ایجنت محترم تشکر کنم که به من اجازه دادند تا اینجا بنشینم و از تجربیات شما استفاده کنم.

خیلی خوشحالم که من هم مثل شما، روزی پشت همین صندلی‌ها می‌نشستم و خودم را در این جایگاه تجسم می‌کردم، تصویرسازی می‌کردم که آیا من هم می‌توانم روزی استاد جلسه شوم. خدا را شکر این تقدیر برای من رقم خورد و فرمان الهی برایم صادر شد. وقتی تقدیر باشد، فرمان هم صادر می‌شود؛ اگر خواسته نباشد، تقدیر به وجود نمی‌آید و فرمان الهی صادر نمی‌شود.

با احترام به دستور جلسه‌ی امروز، که شیشه و تخریب‌های شدید آن است، می‌خواهم بگویم که مبحث شیشه با تمام مواد مخدری که تاکنون وجود داشته، چه مواد سنتی مانند تریاک، شیره، و حتی هروئین، فرق دارد. تخریب‌گری این ماده به گونه‌ای است که حتی جناب آقای مهندس هم آن را "ماده مخرب" می‌نامند. برخی معتقدند این ماده محرک است و عده‌ای دیگر آن را مخدر می‌دانند، اما جناب آقای مهندس در سی‌دی‌هایشان می‌فرمایند که به عقیده‌ی ایشان، این مواد، *مواد مخرب* هستند، نه مخدر و نه محرک، به دلیل تخریب بسیار بالایی که دارند.

حتی گفته می‌شود که از شیشه در جنگ جهانی دوم استفاده می‌کردند؛ به چه خاطر؟ به این دلیل که سربازان بتوانند بیدار بمانند و مورد حمله دشمن قرار نگیرند. تخریب این ماده به گونه‌ای است که دوپامین را تا ۱۱۰۰ درصد در مغز بالا می‌برد. این یعنی ۱۱ برابر انرژی آزاد می‌کند! همین امر باعث می‌شود که فرد مصرف‌کننده‌ی شیشه دچار توهمات واقعی می شود. این توهمات به این معناست که فرد به هر کسی سوءظن پیدا می‌کند؛ به اطرافیان، به خانواده، به همسر و فرزندانش بدبین و شکاک می‌شود و هیچ‌گاه آرامش درونی را تجربه نمی‌کند.

جناب مهندس دژاکام در سی‌دی‌های آموزشی فرموده‌اند که مواد مخدر شیشه همانطور که می‌تواند پیش‌رونده باشد، به همان اندازه هم می‌تواند پس‌رونده باشد. پیش‌رونده بودن یعنی اینکه فرد بنشیند و تسلیم باشد و از خداوند بخواهد که او را ترک دهد. در صورتی که هیچ‌گاه این اتفاق برای فرد نمی‌افتد. اما اگر خواسته داشته باشیم ؟ یک مثلث وجود دارد: خواسته، تقدیر و فرمان الهی. یعنی اگر بخواهی، همان خواسته‌ی درونی به وجود می‌آید، تقدیر برای تو رقم می‌خورد و آن وقت است که فرمان خداوند برای تو صادر می‌شود.

همین است که جناب مهندس دژاکام گفته‌اند: «ما به راحتی می‌توانیم اعتیاد شیشه را درمان کنیم، به شرطی که خود شخص بخواهد.» با روش دی‌اس‌تی می‌توان آن را درمان کرد. مواد مخدر جدیدی نیز در جامعه آمده که تا به حال اسمشان را نشنیده بودم، مانند "مرگ خاکستری"، "کاغذ" و "کوکائین صورتی". این مواد جدید نیز در کنگره ۶۰ با متد دی‌اس‌تی بسیار، بسیار راحت درمان می‌شوند.

جناب آقای مهندس می‌فرمایند: «ما زمانی که حرکتی نداشته باشیم و نخواسته باشیم، بیماری بزرگ جلوه می‌کند.»

چرا تاکید دارند که شیشه تخریب‌های زیادی دارد؟ چون این ماده دست‌ساز است و تخریب‌ها و توهمات بالایی دارد. شیشه با بالا بردن دوپامین در مغز باعث می‌شود توهمات واقعی بزند و به اطرافیان، خانواده و حتی به فرزندش آسیب بزند. شنیده‌ام که فردی فرزندش را مانند یک حیوان و گوسفند می‌دیده و او را ذبح کرده است. شاید هزاران نفر بعد از شنیدن این ماجرا او را لعن و نفرین کنند، چون نمی‌دانند این چه نوع بیماری است و نمی‌توانند درک کنند که این کار دست خود شخص نبوده که این بلا را سر فرزند خودش آورده است. وقتی فرد به حال طبیعی برگشته، متوجه شده که بچه خودش را ذبح کرده و گوشت بچه خودش را تکه‌تکه کرده و داخل یخچال گذاشته است. تمام دنیا روی سرش خراب شده است.

 

برای همین می‌گویند نباید هیچ بیمار یا معتادی را قضاوت کرد. همیشه در جلسات باید دوربین روی خودت باشد و اگر می‌خواهی درمان شوی، باید تغییر کنی. اینجا با فرمان راهنما عمل می‌کنی؛ سر ساعت می‌آیی و می‌روی، ولی همین را باید بیرون از کنگره، در جامعه و خانواده نیز انجام دهی و کاربردی کنی.

وقتی در اجتماع حاضر شدی و در خانه‌ی خودت نیز بودی، باید فرمانده باشی. اگر توانستم بیرون از کنگره و در اجتماع تغییر کنم، موفق می‌شوم و درمان می‌شوم.فرق کنگره ۶۰ با NGO های دیگر چیست؟ هر دو ترک می‌دهند، اما اینجا بعد از۱۰ ماه  و با وجود مشکلات مالی و فشارهای خانواده، درمان می شود، ولی آنجا نه، اگر تغییر نکنی، پس از مدتی ممکن است دوباره خراب کنی، این نظمی که در اینجا وجود دارد، باید در کار و زندگی هم اجرا شود تا بتوانید موفق شوید. من خودم این کار را کردم و از راهنمای گرامیم، این را یاد گرفتم. در اجتماع اجرایی کردم و تا الان هم موفق شده‌ام وقتی شنیدم استاد جلسه‌ام، خودم را رساندم تا یک قدم بیشتر پیشرفت کنم اینکه در سفر دوم دنبال کار زندگی بروم و کنگره نیایم که همان زندگی قبل است باید زندگی جدید، رفتار و اخلاق جدید، فکر و خلاقیت جدید اینها را اجرایی کنیم. ممنونم که به حرفهای من گوش کردید.

مرزبان خبری: مسافر علی‌اصغر
تایپ: مسافرین علی‌رضا ل19 حسین ل1
عکاس: مسافرین: صابر ل11 مجتبی ل16
ارسال خبر: مسافر ابراهیم ل۱۹

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .