جلسه هفتم از دوره سی و هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس روزهای شنبه به استادی راهنما محترم مسافر حسین ، نگهبانی مسافر علی اصغر و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه «تخریب شیشه و مخدر های جدید و درمان آن با متد DST» و در ادامه تولد یک سال رهایی مسافر داوود در تاریخ 21 تیر 1404 ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در کنگره60 سال های زیادی است که پرونده درمان شیشه بسته شده است، ولی خارج از کنگره60 حتی راجع به درمان شیشه، تفکر درست هم وجود ندارد و مسئله درمان شیشه به یک موضوع پیچیده و غیرقابل حل تبدیل شده است.

من در گذشته مصرف کننده شیشه بودم و در آن زمان، مردم شیشه را محرک می شناختند و تصور بر این بود که، شیشه اعتیاد و تخریب ندارد و مانند دیگر مواد های مخدر نیست، در حالی که شیشه تخریب خیلی سنگین تری نسبت به انواع مواد مخدر بر روی انسان دارد.
در ابتدا من با مصرف شیشه، بسیار انرژی زیادی دریافت می کردم و می توانستم با تمرکز زیادی کارها را انجام دهم و بسیار ریز بین و دقیق شده بودم و با خودم فکر می کردم چه چیزی از این بهتر؟

شیشه علاوه بر تخریب شدید بر روی جسم انسان، بر روی صور پنهان انسان هم تخریب بسیار سنگین ایجاد می کند؛ و اکثر مخدر ها این خاصیت را ندارند و فقط بر روی جسم انسان تخریب ایجاد می کنند؛ اکثر مواد مخدر های سنتی مانند تریاک، با بهم ریختن مواد بیوشیمی در جسم انسان، باعث نئشگی و خماری در انسان می شوند، اما شیشه ساختار وجودی انسان را تسخیر می کند و با بالا رفتن سطح دوپامین در جسم انسان، حالت بالا بودن انرژی بوجود می آید و فرد می تواند کارهای زیادی را انجام دهد و احساس خستگی نکند.
تمام موجودات یک هاله تابان دارند و این هاله به نوعی میدان انرژی برای موجودات می باشد و با توجه به میزان انرژی موجود در هاله تابان می توانیم در روز کارهایی را انجام دهیم؛ به نوعی میزان انرژی ما در روز، بستگی به هاله تابان دارد؛ هاله تابان یک پوسته برای حفاظت از موجود دارد، مانند لایه ازون که باعث حفاظت از کره زمین می شود. چاکراه های ما با ترشح مواد بیوشیمی در بدن، میزان انرژی موجود در هاله تابان را، شروع به لرزاندن می کنند؛ حال وقتی شخص شیشه مصرف می کند، شدت جریان انرژی در چاکراه بسیار بالا رفته و باعث تخریب در هاله تابان می شود و هنگامی که تخریب در هاله تابان ایجاد شد، فرد شروع به توهم می کند.
مرحله اول توهم به صورت شنیداری می باشد، یعنی چیز هایی را می شنود، که دیگران قادر به شنیدن آن نیستند و در مرحله دوم به صورت دیداری می باشد، یعنی چیز هایی را می بیند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند و این وضع ادامه پیدا می کند تا کالبد دوم از کالبد اول جدا شده و فرد حتی می تواند چیز هایی را لمس کند که دیگران نمی توانند لمس کنند و نتیجه این موضوع باعث قتل و اتفاق هایی نظیر آن می شود.

فردی که به این سطح می رسد دیگر در این زمان زندگی نمی کند، بنابراین درک درستی از اتفاقات اطراف ندارد و می تواند کارهای وحشتناکی انجام دهد و خود متوجه اتفاق نشود.
ما برای اینکه شب بتوانیم بخوابیم، ابتدا کالبد اول (جسم) به خواب می رود و دیگر اعضا جسم، مانند چشم و گوش کار نمی کنند و بعد کالبد دوم از جسم جدا می شود و انرژی کیهانی را دریافت می کند و دوباره به جسم بر می گردد تا با انرژی دریافت شده روز بعد بتوانیم زندگی کنیم.
حال فردی که مصرف کننده شیشه است و به توهم رسیده، در حالت بیداری، کالبد دوم هم فعال می باشد و اینگونه، فرد در بیداری خواب می بیند و می تواند چیزهایی را ببیند که دیگران نمی بینند و این دیدن و شنیدن ها کاملا واقعی است و برای فرد اتفاق می افتد؛ این حالت ممکن است تا جایی ادامه پیدا کند که فرد دیگر قادر به ادامه زندگی در این دنیا نباشد؛ حتی اگر از این شرایط به دیگران اطلاع دهد، فوری فرد را بستری می کنند و هیچوقت قادر به درمان فرد نیستند و فقط با تجویز قرص های مخرب، باعث تخریب بیشتر در فرد می شوند و هیچ روش درمانی خارج از کنگره60 وجود ندارد.
در زمان مصرف، من به حدی تخریب داشتم که ادعا پیامبری کردم و روز بعد من را بستری کردند و هیچ راه درمانی وجود نداشت و فقط کنگره 60 توانست من را نجات دهد تا از تخریب های شدید مصرف شیشه خارج شوم.

در بخش دوم، تولد مسافر داوود را به خودشان و همسفرانشان تبریک می گویم و امیدوارم همیشه در راه کنگره 60 ثابت قدم باشند؛ مسافر داوود تقریبا سفر اول طولانی ای را تجربه کردند و چندبار سفر کردند و راهنما های زیادی داشتند و با خواسته قوی رو به جلو حرکت کردند تا به رهایی برسند.
خواسته مسافر داوود:
از خدا می خواهم، همه سفر اولی ها با تمام وجود، خواست خودشان را برای ادامه سفر قوی کنند تا بتوانند این جایگاه را تجربه کنند.

خلاصه سخنان مسافر داوود:
خیلی خوشحال هستم که به این جایگاه رسیدم، سفر اول من هشت سال طول کشید و من واقعا به این زمان نیاز داشتم، من رهجوی بدی نبودم ولی نیاز داشتم از درون تغییرات بسیار زیادی را انجام دهم و به همین علت سفر من بسیار طول کشید؛ من از هر کدام از راهنما هایم مسئله های مختلفی را فرا گرفتم موضوعاتی مانند بخشش، مهربانی، صبر و بسیاری از صفات خوب که راهنما های مختلف به خوبی هر کدام را به من یاد دادند. خداراشکر می کنم که به این جایگاه رسیدم، از جناب مهندس و خانواده محترمشان و از همه اعضا در کنگره60 که باعث رهایی بنده شدند تشکر می کنم.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
خداراشکر می کنم بابت این جشن باشکوه و از جناب مهندس بسیار تشکر می کنم بابت فراهم کردن این بستر که، بیماران ما به رهایی و درمان قطعی برسند. همسفر زهرا بسیار انسان صبور و محکمی هستند و در شرایط سخت پا به پای مسافرشان حرکت کردند و در انتها به رهایی رسیدند، تولد مسافر داوود را به خودشان و همسفر عزیزشان تبریک می گویم و امیدوارم در این راه ثابت قدم باشند.

خلاصه سخنان همسفر زهرا:
خداراشکر می کنم بابت این رهایی و از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر می کنم که باعث رهایی ما می شوند و این بستر را فراهم کردند. دو دختر من، همسفر و همراه همیشگی من بودند و بسیار از دخترانم تشکر می کنم و در آخر از مسافر داوود تشکر می کنم که من را با کنگره60 آشنا کرد تا این روز ها را تجربه کنم.
.jpeg)
متن، ویرایش و ارسال به سایت: مسافر امیرحسین، لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1347