یک سری اطلاعات بسیار رایج در مورد شیشه وجود دارد که همه میدانیم. از جمله اینکه شیشه قبل از جنگ جهانی دوم استفاده شد؛ به جهت اینکه به سربازان نشاط دهد و انرژی آنها را بالا ببرد تا بتوانند چندین روز را بدون خواب تحمل کنند. نکته دوم اینکه شیشه آمفتامین دارد و این ماده در بدن تا حدود ۱۱ برابر مقدار دوپامین را در قسمتی از مغز افزایش میدهد. ازآنجائیکه خصوصیات ظاهری شیشه، بهصورت ذرات ریز شیشهای است؛ کریستال نیز نامیده میشود.
حال در مورد شیشه و تأثیراتی که در بدن و سیستم ایکس مصرفکننده و همسفر او میگذارد، مطالبی را میتوان عنوان کرد: در مغز انسان، دو قسمت به نام دوپامینرژیک و سروتونینرژیک وجود دارد و همواره عملکرد این دو بخش، ترشح ماده دوپامین و سروتونین میباشد. در ابتدا باید بدانیم، وظیفه سروتونین و دوپامین چیست؟ آنها هورمونهایی هستند که باعث شادی و افزایش انرژی میشوند و همچنین فرآیندهای حیاتی بدن را تحت کنترل خودشان دارند.
وقتی فردی شیشه مصرف میکند، اولین بخشی که آسیب میبیند، همین دو بخش هستند؛ یعنی ترشح دوپامین و سروتونین در این دو بخش افزایش پیدا میکند. هرگاه فردی شیشه مصرف میکند و آمفتامین را وارد بدنش میکند، سهقسمتی از مغز که آسیب میبینند، عبارتاند از: دوپامینرژیک؛ آسیب در میزان ترشح دوپامین. سروتونینرژیک؛ آسیب در میزان ترشح سروتونین و هیپوتالاموس که غده جنسی نام دارد و فعالیتهای جنسی و داخلی بدن، تحتتأثیر همین غده است، دچار اختلال و نارسایی میگردد.
حال متوجه میشویم که افراد مصرفکننده شیشه، بیشترین تخریب را از دو بعد، هم خودشان میبینند و هم به همسفرشان وارد میکنند؛ اولین بعد، از نظر جنسی است و نمیتوانند مسئولیت جنسیشان را خوب انجام دهند؛ چون غده هیپوتالاموس در آنها آسیبدیده است و دومین نکته، این افراد مشکل تحتنظر بودن را دارند و متأسفانه دچار بدبینی هستند؛ مصرفکنندههای شیشه همواره تصور میکنند، تحت کنترل هستند و همیشه یک نفر به دنبال آنهاست؛ بنابراین بهخاطر آسیبهایی که در قسمتهای نامبرده مغز وارد میشود، مصرفکنندههای شیشه با این دو مشکل اساسی روبهرو هستند و همچنین از عوارضی که بهمرورزمان ایجاد میشود، میتوان به مشکل پروستات اشاره کرد؛ زیرا اسپرم و ادرار در این افراد با هم دفع میگردد. همچنین در این افراد به دلیل عدم فعالیت درست و مناسب هیپوتالاموس، مشکل رودهای و گوارشی نیز پیش میآید.
اگر بخواهیم تأثیر این ماده را بر روان مصرفکنندهها بررسی کنیم، باید بدانیم که افکار، امواج الکتریکی و احساسات، امواج مغناطیسی تولید میکنند؛ یعنی مغز، تولیدکننده امواج الکتریکی و قلب که نماینده احساسات است، امواج مغناطیسی تولید میکند؛ بنابراین برای متعادل شدن یک فرد، باید امواج الکترومغناطیس در کنار هم قرار بگیرند؛ یعنی قلب و مغز، همسو شوند.
در مصرفکننده شیشه، به سبب ترشح زیاد دوپامین (مانند کسی که ولتاژ برق در آن بالا رفته که همان برقگرفتگی است.) انرژی الکتریکی بالا میرود و مغز امواج الکتریکی را به درستی ترشح و تولید نمیکند و در نتیجه میزان دوپامین، آنقدر بالا میرود که فرد میتواند چندین روز بیدار بماند و در نهایت میتوان گفت که قلب با مغز همسو نیست و به همین جهت کارهایی انجام میدهند و احساساتی دارند که برای ما عجیبوغریب است.
حال با توجه به همسو نبودن امواج الکتریکی و مغناطیسی در این افراد، از کسانی که با مصرف شیشه به کنگره میآیند، خواسته میشود که بلافاصله مصرف شیشه را قطع کنند؛ تا این امواج در این افراد به تعادل برسد و این اتفاق فقط در کنگره ۶۰ و به واسطه روش DSt میافتد. حال با شناخت آسیبهای این ماده محرک و چگونگی درمان این ماده در کنگره، میتوان به شگفتی متد DST و اهمیت آن بیشتر پی برد.
منابع: جزوه راهنما و راهنمایی، آموزشها و سیدیهای کنگره ۶۰
نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر سمیه
عکاس: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون هفتم) عکاس اول
ویرایش: همسفر نعیمه رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) دبیر اول سایت
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
178