عقل با عقل دگر دوتا شود
نور افزون گشت و ره پیدا شود
نفس با نفس دگر خندان شود
ظلمت افزون گشتو ره پنهان شود
توفیقی حاصل شد تا امروز در خدمت راهنما همسفر گلناز بوده و با ایشان گفتگویی داشته باشیم. همسفر گلناز و مسافرشان با ۱۷ سال تخریب آنتیایکس مصرفی، شیشه وارد کنگره شدند. به مدت ۱۸ ماه با متد DST و داروی اپیوم به راهنمایی مسافر سعید و همسفر شبنم سفر کردند. در حال حاضر به مدت ۱۱ سال و ۲ ماه است که به لطف خدا و دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافرشان والیبال و بسکتبال و رشته ورزشی ایشان در کنگره مقدماتی است. ایشان در جایگاههای خدمتی دبیری، نگهبانی، دبیری آقای مهندس، مسئول صدور کارت، سایت، عکاس آکادمی، عکاس پارک طالقانی، خزانهدار، دنوری، مرزبانی پارک طالقانی، راهنمای تازهواردین، راهنمایی و ایجنت خدمت کردهاند و در حال حاضر در جایگاه ایجنتی در حال خدمت هستند.
با توجه به اینکه ۱۳ سال در کنگره حضور دارید و قطعاً آموزشها تأثیر زیادی در رسیدن به جایگاه ایجنت آکادمی داشته است. حال این آموزشها چه دستاوردی در بیرون از کنگره و زندگی شخصیتان داشته است؟
سن و سال کمی داشتم که وارد کنگره شدم و تقریباً اوایل دهه ۲۰ زندگیام بودم. اولین آموزشی که از کنگره و جایگاههای خدمتی گرفتم این بود که بتوانم هدف از زندگی و زیستن در این حیات را درک کنم. در این مسیر باتجربهتر و پختهتر شدم تا بتوانم فراز و نشیبهای زندگی را با درایت و صبوری بیشتری طی کنم. توانستم در مواجهه با افراد مختلفی که بعضی مواقع همنظر و همحس نبودیم سازش بیشتری داشته باشم و از همه مهمتر اینکه توانستم از مرحله نفس اماره عبور کنم و وارد مرحله نفس لوامه شوم.
سؤالی که برایم پیشآمده این است که ما خارج از کنگره بهتنهایی صفت قضاوت کردن را به کار میبریم. به چه دلیل در کنگره دستور جلسه قضاوت به همراه جهالت آمده است و ارتباطشان باهم چیست؟
زمانی که هنوز وارد کنگره نشدهایم و آموزشها را دریافت نکردهایم، شاید متوجه کار اشتباهی که انجام میدهیم باشیم؛ اما علت و ریشه آن را نمیدانیم. با ورود به کنگره و گرفتن آموزشها بهمرورزمان دانایی و آگاهی ما بیشتر میشود و میتوانیم علت و ریشه رفتارهایمان را تا حدودی متوجه شویم. در بدو شروع جلسه همیشه میگوییم: «خداوندا ما را از دست بزرگترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است نجات بده». انسان جاهل اصلاً متوجه اشتباهاتی که مرتکب میشود نیست و معمولاً تصور میکند کار درست را انجام میدهد. جهل و نادانی باعث میشود که انسان بدون در نظر گرفتن عواقب کارش درگیر اشتباهات و ضد ارزشهای مختلف شود.
ما دستور جلسات زیادی مبنی بر شناختن صفاتی که انسان را از مسیر صحیح خارج میکند مانند قضاوت کردن داریم. این شناختها چه کمکی به عملکرد فرد در درمان اعتیاد دارد؟
همانطور که میدانیم اعتیاد پکیج کاملی از ضد ارزشهاست و فردی که درگیر اعتیاد است نهتنها از صراط مستقیم خارج شده؛ بلکه با سرعت در مسیر ضد ارزشها در حال حرکت است. ضد ارزشها مثل یک مانع عمل میکنند و انسان را به بیراهه سوق میدهند. هر چهقدر مصرفکنندهای که وارد کنگره میشود و برای درمان و رسیدن به حال خوب تلاش میکند آگاهتر باشد و با دانایی بیشتری حرکت کند، راحتتر میتواند سفر کند و به رهایی و سلامتی برسد.
طبق فرموده استاد امین اگر صفت یا ویژگی را در کسی احساس کردم، آن صفت یا ویژگی در من بهصورت آشکار یا پنهان وجود دارد. حال شخص چگونه میتواند صفت قضاوت کردن را در خود تغییر دهد؟
به نظر من اولین قدم آگاهی است. یعنی اول از همه انسان باید بپذیرد که یک مشکلی وجود دارد و آن مشکل را انکار نکند. تجربهای که خودم در این مورد کسب کردم این بود که وقتی درگیر قضاوت دیگران میشدم چند لحظه سکوت میکردم تا در مورد کارم فکر کنم. به خودم گوشزد میکردم که تجسس در زندگی دیگران نه وظیفه من است و نه نفعی برایم دارد؛ البته زمانی که وارد مرحله نفس لوامه شدم، توانستم دیدگاهم را تغییر دهم.

ما در کنگره بارها کلمه ظرف وجودی را شنیدهایم. بهراستی درون این ظرف چه چیزی باید وجود داشته باشد و چرا هر چه از دانش و آگاهی خودمان به دیگران میبخشیم، ظرف وجودی ما بزرگتر میگردد؟
قبل از اینکه بخواهیم ظرف وجودی خودمان را با چیزهای درست پر کنیم؛ باید این ظرف را از هر چیزی که درونش است خالی کنیم. وقتی فضای خالی ایجاد شد آن زمان احساس نیاز میکنیم که باید این خلأ را پرکنیم. هرقدر این ظرف را با آگاهی، دانایی، عشق، حس خوب و ارزشها پر کنیم، مسیر زندگی برایمان هموارتر خواهد شد. وقتی دانش خود را به دیگران منتقل میکنیم، فضای جدیدی خالی میشود و ما مجبور میشویم دوباره برای پر کردن آن تلاش کنیم. اینگونه رفتهرفته ظرف وجودی ما بزرگتر خواهد شد.
در پیام وادی سوم آمده است که ما با شروع زندگی در این وادی برای خود آغازی تازه داریم. از دیدگاه شما منظور از آغازی تازه چیست؟
وقتی انسان تزکیه و پالایش را در درون خودش شروع میکند، با کسب آموزشها آگاهتر شده، به دانایی میرسد و مهمتر از آن دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل میکند و از ضد ارزشها فاصله میگیرد و در مسیر صراط مستقیم قدم برمیدارد، ناخودآگاه تغییر میکند و این تغییر در افکار، اندیشه، عملکرد، حسها و خواستههای فرد اتفاق میافتد و یک یومالفصل و شروع تازه برایش رقم میخورد.
جهل انسان همان عدم دانایی اوست و او همواره به دنبال دانایی میرود، حال چه موانعی در سر راهش قرار میگیرد که از مسیر و دریافت آگاهی منحرف شود؟
اصولاً ضد ارزشها ظاهری جذاب و گول زننده دارند و معمولاً لباس تقوا و ارزشی بر تن میکنند. به همین خاطر معمولاً انسانها را به اشتباه میاندازند و گمراه میکنند، خصوصاً انسانهایی که دانایی کمتری دارند. انسانی هم که درگیر ضد ارزشها باشد از مسیر صراط مستقیم دور میشود، در تاریکی خود فرورفته و نور، علم، معرفت و آگاهی کمتری دریافت میکند. درواقع ضد ارزشها همیشه مانع پیشرفت و تعالی انسانها هستند.
شما عضو لژیون سردار هستید و جایگاه دنوری را تجربه نمودهاید. چه هدفی باعث شد تا شما این جایگاه رو تجربه کنید؟
به لطف خدا و آموزشهای کنگره چهار دوره عضو لژیون سردار هستم و از این بابت همیشه خداوند را شکر میکنم که به من اجازه و قدرت بخشش را عطا کرد. زمانی که تصمیم گرفتم جایگاه دنوری را تجربه کنم در این فکر بودم که اگر فردا یا حتی لحظهای بعد در این حیات خاکی نباشم، تمام تلاشها و پساندازی که این سالها داشتم به هدر رفته و بینتیجه میماند؛ بنابراین تصمیم گرفتم با این کار پساندازی هر چند کوچک برای خودم در بعدهای دیگر حیات فراهم کنم. امیدوارم در آینده اذن و توانایی آن را داشته باشم تا بتوانم جایگاه پهلوانی را هم تجربه نمایم.
طراح سؤال و مصاحبهکننده : همسفر فریماه رهجوی راهنما همسفر زری (لژیون دهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اسرین (لژیون بیستوسوم)
ویرایش: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محترم (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت همسفران
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون ششم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
501