چهارمین جلسه از دور اول، سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ ویژه مسافران و همسفران در نمایندگی علی عصارزاده با استادی راهنمای محترم مسافر حمید، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر حسین، پیرو دستور جلسهٔ: "قضاوت و جهالت" روز پنجشنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۴/۱۹ رأس ساعت ۱۷ برگزار گردید.
گزیده سخنان استاد:
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز توفیق و سعادت حضور در این جایگاه را در نمایندگی تازهتأسیس علی عصارزاده نصیبم گردانید، همچنین از مسئول محترم نمایندگی و لژیون خدمتگزار تشکر میکنم که فرصت این خدمت را به بنده دادند. در طی حدود این یازدهسالی که در کنگره حضور دارم، همیشه شروع فعالیت هر نمایندگی بهخاطر انرژی ناب و خالصی که دارد، برایم لذتبخش بوده است. امیدوارم که همچنان حضور داشته، خدمتگزار باشیم و بتوانیم از این عشقی که موج میزند به بهترین شکل استفاده نموده، قدر این فضا را بدانیم و به بهترین وجه از شرایط موجود بهره ببریم.
ابتدای ورودم به کنگره وقتی با چنین دستور جلساتی مواجه میشدم با خودم میگفتم: من آمدهام مصرف مواد مخدر را قطع کنم، حالا؛ تریاک، الکل یا مواد دیگری که مصرف میکردهام و میگویند کنگره جای خوبی برای درمان است، نسبت به جاهای دیگر هم بهتر و راحتتر است! ولی این دستور جلسات: قضاوت و جهالت، منیت، جهانبینی و... اینها میخواهند چه چیزی را به من بگویند؟ درگیریها، آشفتگیها، دردها و تخریبها را چگونه درمان کند؟ چه چیزهایی باید یاد بگیرم و... تا اینکه جلوتر آمده و سفر اولم تمام شد، توفیق خدمت در جایگاه راهنمایی نیز شامل حالم شد و از اساتید، بزرگان و آموزشها یاد گرفتم که ما در کنگره این ادعا را داریم که میخواهیم اعتیاد را به درمان برسانیم که امروزه با بالاترین راندمان و بهترین کیفیت این اتفاق رخ میدهد، چرا؟ چون در کنگره، صورتمسئلهٔ اعتیاد، بن و اساس آن تشخیصدادهشده و حل گردیده، چرا که اعتیاد از دو ضلع انسان و مواد مخدر تشکیل شده، پس اگر قرار است به درمان برسیم باید یک شناخت نسبی از این دو مقوله داشته باشیم. در خصوص مواد مخدر و تخریبهای آن، چون افراد حاضر همگی درگیر آن بوده و مصرف کردهایم، نیازی به توضیح نیست؛ بحث سیستم ایکس، جایگزینی، نروترانسمیترها، هورمونها و غیره که در کنگره۶۰ بر روی تمام این موارد به شکل کاملاً علمی و دقیق کار شده است. اما در بحث انسان، خیلی از بزرگان، اندیشمندان، فیلسوفان و عرفاً این ادعا را ندارند که ما نسبت به انسان به یک شناخت کامل و جامع دست پیدا کرده و به تمام جوانب آن آگاه هستیم، زیرا انسان یک موجودی دارای مسائل بسیار پیچیده است! اما در کنگره این کار تا مقداری راحت شده زیرا کاربردی و جامع نسبت به آن پرداخته شده است. در ابتدا فرامیگیریم که انسان دارای دو وجه است: صور آشکار و صور پنهان. صور آشکار همین جسم است که در اختیار ما است؛ ولی بسیاری از افراد استفاده از آن را بلد نیستند. امروزه بحث کاهش یا افزایش وزن، تغذیه مناسب، سیستم ایکس، جسم و بیماریهایی که جناب مهندس به زیبایی بر روی آنها کار میکنند مطرح است. سپس صور پنهان که ما به آن دسترسی نداریم و قابل رویت نیست! ولی نقشی بسیار حیاتی در زندگی من انسان دارد، بهواسطهٔ تصمیماتی که میگیرم، انتخابهایی که میکنم و اعمالی که انجام میدهم. دستور جلساتی مثل: قضاوت و جهالت، جهانبینی ۱ و ۲، فضولی و آسایش و... بر روی صور پنهان متمرکز میشوند تا یاد بگیریم با چه موجودی طرف هستیم! عقل در صور پنهان چه جایگاهی دارد؟ کار نفس چیست؟ حس چگونه عمل میکند؟ تمام اینها چگونه با یکدیگر در ارتباط هستند؟... خداوند وقتی انسان را خلق کرد به او اختیار داد؛ یعنی بالاترین و نیرومندترین قدرت که حق انتخاب است! تا خودش مسیرش را تعیین کند. پس برای اینکه بتوانم درست انتخاب بکنم باید از قدرت قضاوت بالایی برخوردار باشم و برای رسیدن به این مرحله باید دانایی بالایی داشته باشم. همچنین علم، آگاهی و جهانبینی بالا نیز لازم دارم چرا که حتی در خواب همانطور که در وادی پنجم آموختیم؛ جهان خواب یک جهان کاملاً واقعی است! بنابراین آنجا هم باید انتخاب کنم و مسیرهایی را بروم تا اتفاقاتی برایم روی بدهد.
هر لحظهٔ زندگی، ما در حال قضاوت هستیم؛ این کار را انجام بدهم یا ندهم؟ مواد مصرف بکنم یا نکنم؟ فلانجا بروم یا نروم؟ این پول را بگیرم یا نگیرم؟ و... حالا اگر از قدرت قضاوت برای خودم در مسیر افزایش دانایی استفاده بکنم، هر چقدر آگاهتر باشم، نسبت به دیگران کمتر قضاوت خواهم کرد و هر چقدر جاهلتر باشم عکس آن اتفاق خواهد افتاد؛ زیرا اصطلاحاً؛ دوربینم روی دیگران است! این مورد ممکن است برای هر کسی مصداق پیدا کند، چه سفر اولی چه سفر دومی. خیلی چیزها به من ارتباطی ندارد؛ زیرا چنانچه مشغول بررسی موارد غیرمرتبط باشم باید انرژی صرف کنم، آن هم انرژی که برای ساختن، آبادانی، یادگیری و کسب آگاهی به آن نیاز دارم. میدانیم که انرژی هم معادل پول است، پس بیهوده خرجش نکنیم!.
نیروهای منفی، اعمال ضدارزشی، قضاوتهای نابجا، منیت، ناامیدی و ترس در صور پنهان رخنه میکنند و نمیگذارند که حرکت کنم، مانع کسب دانایی و داشتن انرژی میشوند. ولی اگر ضدارزشها و نیروهای منفی را بشناسم کمتر گرفتارشان میشوم و حال خوشم را مفت نمیفروشم.
از این دستور جلسات، مباحث جهانبینی و آموزشها کمک میگیریم تا از تاریکیها خارج شده و گرههایی که به دستوپای خودمان زدهایم را باز کنیم و نجات یابیم تا در نهایت به رهایی برسیم. پس از حدود ۱۱ ماه چنانچه درست سفر کنیم، در قسمت جسم به رهایی خواهیم رسید و بند اعتیاد از دست و پایمان باز میشود؛ ولی آیا در صورپنهان و از نظر جهانبینی نیز به رهایی میرسیم؟ خیر! در این دستور جلسات به راه باز کردن گرهها با کمک جهانبینی که استاد امین میگویند: قدرت تشخیص ماهیت خواستههاست، خواهیم رسید. به قدرتی دست پیدا کنم تا بتوانم بندها را بازکرده و به آن بند عشقی که در پایان سفر اول بدان اشاره میشود برسم. ابتدا خودم را دوست داشته باشم و به رهایی برسانم، سپس به دیگر انسانها نیز کمک کرده و خدمت نمایم. این حس و انرژی خوب را اشاعه و گسترش بدهیم و از بندها و ناخالصیها در صور آشکار و صور پنهان رهایی پیدا کنیم.
از اینکه به سخنانم توجه کردید، ممنونم.

تایپ: مسافر حسین
عکس: مسافر مهدی
ارسال خبر: مسافر مرتضی
مرزبان خبری: مسافر علی
نمایندگی علی عصارزاده
- تعداد بازدید از این مطلب :
123