وقت خودمان را با تجسس زندگی دیگران هدر ندهیم

دوازدهمین جلسه از دوره سی‌ و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی میرداماد با استادی راهنمای محترم مسافر محمود ، نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر احمد رضا ، با دستور جلسه اول «قضاوت و جهالت» و دستور جلسه دوم «تولد سومین سال رهائی مسافر رسول» در روز پنج‌شنبه نوزدهم تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمود هستم یک مسافر
خداوند را شاکر هستم که در این جایگاه قرار گرفتم و خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما عزیزان می باشم ما امروز دو دستور جلسه داریم ، دستور جلسه هفتگی " قضاوت و جهالت " و دستور جلسه دوم ، سومین سال رهایی رسول عزیز و می توان گفت که رابطه نزدیکی بین قضاوت و جهالت وجود دارد ؛ فرد باید جهالت داشته باشد تا بتواند قضاوت بکند ، شخص وقتی می خواهد قضاوت کند باید یکسری اطلاعات داشته باشد که به نظر من این اطلاعات غلط می باشد و وقتی که او به شخص دیگری این اطلاعات را انتقال می دهد ، می شود غیبت  و این از جهالت انسان می باشد چون اگر  شخص جهان بینی درستی داشته باشد ، قضاوتی نمی کند که تبدیل به یک غیبت هم بشود .
انسان هایی که در جهالت هستند دوربین دید خود به سمت دیگران قرارداده اند ، یعنی فقط عیب دیگران را می بینند و کسانی که به سمت دانایی در حرکت هستند ، ذره ذره دوربین شان به سمت خودشان می چرخد چون راهشان را پیدا کرده اند ؛ انسان زمانی که وارد دانایی می شود متوجه می شود که خودش از عیب های زیادی برخوردار است ، قاضی که شغلش ایجاب می کند که قضاوت کند و یک پرونده را پنج ماه تا دو سال مطالعه و بررسی کرده و بعد از پنج سال معلوم می شود که حکمی که او صادر کرده اشتباه بوده است ، بعد انسان های معمولی با اطلاعات غلطی که دارند به راحتی قضاوت می کنند و به شخص دیگری هم آن را انتقال می دهند ؛ به نظر من انسان های خودبزرگ بین اینگونه عمل را انجام می دهند و به خودشان اجازه می دهند که در مورد دیگران قضاوت کنند و جناب مهندس می فرماید: اگر شخصی پیش شما در حال قضاوت کسی است آن شخص را صدا بزنید و بگویید که این موضوع را که به من می گویی به خود شخص بگو و کسی که این کار را انجام می دهد و شنونده صحبت های فرد قضاوت کننده باشد ، قضاوت او را تایید می کند و به آن شخص انرژی می دهد و ما در کنگره یاد گرفتیم که قضاوت و تجسس نکنیم وقت خودمان را با تجسس در زندگی دیگران هدر ندهیم تا زمانی که دوربین من روی دیگران باشد من تحت فرمان نیروهای شیطانی هستم ،زمانی که این دوربین را از روی دیگران برداشتم می توانم از نیروی منفی جدا شوم.
و اما دستور جلسه دوم سه سال رهایی مسافر رسول ، اگر بخواهم از رسول بگوییم هشت سال پیش به طور اتفاقی من و رسول در یک لژیون بودیم که به دلایلی رسول کنگره را ترک کردند رسول فردی بسیار کم حرف است و سفر سختی هم داشت و چند بار سفر کرد تا بالاخره توانست روی برنامه بیاید و خدا را شکر که به رهایی رسید ؛ من از طرف خودم به  رسول عزیز تبریک می گویم به همسفر ایشان و راهنمای همسفرشان  نیز تبریک می گویم و امیدوارم که امسال با شال نارنجی ایشان را ببینم .
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت های من گوش کردید از همه شما کمال تشکر را دارم.

خلاصه سخنان مسافر رسول

سلام دوستان رسول هستم یک مسافر
خدا را شکر یک بار دیگر توانستم این جایگاه را تجربه کنم ؛ من خودم 80% از انواع مواد مخدر را تجربه کردم از تریاک ، شیره و مشروب شروع کردم و به شیشه و هروئین و قرص ختم شد ، انواع کمپ و بیمارستان و همه ان . جی . اُ ها را رفتم ولی بی فایده بود و هر سری به موادم اضافه می شد ؛ هر بار که به کمپ می رفتم ، بعد از برگشتن همیشه در من آشوب بود و طی چند هفته برگشت می خوردم ؛ تخریب هایی که داشتم بسیار زیاد بود ، به خصوص به خاطر مصرف شیشه تا اینکه بالاخره توانستم به کنگره بیایم من در کنگره هم چند بار سفر کردم و راهنما عوض کردم و فکر می کردم مشکل از راهنماها است بعدا فهمیدم مشکل از خود من است و این به خاطر این بود که در وجود من منیت غرور و خودخواهی وجود داشت و بعد از آموزش هایی که در کنگره دریافت کردم به این مشکلات خود پی بردم و بعد از چند سال توانستم بالاخره روی درمان و روی برنامه بیایم و خدا را شکر الان سه سال و چهار ماه است که آزاد و رها هستم.
از حس و حال الان بخواهم بگویم بسیار حالم خوب است و هیچ مشکل و دغدغه ای ندارم و می توانم قبل از اینکه هر کاری انجام دهم ، فکر کنم و بدون تفکر هیچ کاری را انجام نمی دهم و این به خاطر آموزش هایی است که از آقای مهندس و کنگره 60 دریافت کرده ام و امیدوارم همه سفر اولی ها با فرمانبرداری از راهنما خود به این حال خوش و به این جایگاه دست پیدا کنند .
در پایان از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار سپاسگزارم و از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز کمال تشکر را دارم و از راهنمایی عزیزم آقا محمود بناییان و آقا محسن سلطانی و راهنماهای همسفرم نیز تشکر ویژه دارم و از همسفرم که صبورانه همراه من و بال پرواز من بودند کمال تشکر را دارم و اگر هم اکنون در این جایگاه هستم و این حال خوش را دارم به خاطر صبوری ها و کمک های همسفرم است همین طور از دوستان عزیزم در قسمت سایت تشکر می کنم و همین طور از هم لژیونی هایم در لژیون 16 میرداماد .
از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم .

خلاصه سخنان راهنمای همسفر

سلام دوستان زهرا هستم راهنمای همسفر
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت اعضای کنگره 60 به خصوص شعبه میرداماد و عرض سلام و خوش آمد خدمت اسیسانت محترم خانم سحر و خوشحال هستم که ایشان را از نزدیک  زیارت کردم خداقوت خدمت ایجنت عزیز مسافر امیرحسین و گروه مرزبانی، بسیار خوشحال هستم که واسطه این جشن رهایی توانستم همه شما عزیزان را از نزدیک زیارت کنم .اما راجع به دستور جلسه قضاوت و جهالت آقای مهندس فرمودند که ما قاضی به دنیا آمده ایم و طبق آیه ( هدیناه النجدین ) من می توانم از نجوایی درون وارد قضاوت  بشوم و چقدر مشکلات و تاریکی برای خودم به وجود بیاورم یا از نجوایی که از کلام حق می باشد،  بتوانم آرامش سلامتی و صلح را برای خودم به ارمغان بیاورم و همه ما در این جمع قرار گرفتیم که از دنیای تاریکی به لطف خداوند خارج بشویم ویک فرد مصرف کننده زمانی که  آمد  ، چقدر قضاوت شد و چقدر محروم شد از لحظات قشنگ و چقدر حقارت کشید که مرد خوبی نیستی و مرد نان آور خوبی نیستی  .... من می خواهم قضاوت را یک جور دیگر بگویم قضاوت از روی جهالت صورت می گیرد و همین طور که استاد امین فرمودند: وقتی انسان قضاوت بشود ، خودش را قضاوت بکند و قاضی خودش بشود کلاه خود را قاضی کند و از روی تفکر و عقل و دانایی بیاید و برنامه زندگی خود را در کنگره بچیند دیگر با تمام آن دنیاها خداحافظی می کند و چه لحظات زیبایی را از بزرگ شدن عزیزان می تواند برای خود به ارمغان بیاورد دستور جلسه از کجا تا کجا سال نود آقای مهندس که فرمودند: ما با ظرف های خالی آمده ایم توی کنگره و بغض می کنند ، البته ظرفی خالی از محبت و عشق ، حال خوش و صورت و سیمای خوب و قشنگ ولی خیلی حال ما خراب بود ، خانم زهره عزیز وقتی وارد لژیون  شدند خیلی حالشان خراب بود و در برخورد اول فکر می کردیم که خودشان مصرف کننده هستند و به علت خضوع هیچ گاه با توجه به تخریب مسافرش در جمع از ایشان حرفی به میان نمی آورد و خیلی محکم سفر کردند؛ آقای مهندس می فرمایند:( که گنج در درون ویرانه هاست و انسان های ضعیف همیشه مردود و پایین خواهند ماند )
من این جشن زیبا را به  آقا محمود تبریک می گویم و خدمت آقای مهندس و کلیه عزیزان که در شعبه میرداماد حضور دارند امیدوارم که روز به روز شاهد گسترش نمایندگی هایی در سراسر گیتی باشیم و شاهد احیای انسانها در زیر این سقف مقدس باشیم .
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت های من گوش دادید از همه شما متشکرم.

خلاصه سخنان همسفر

سلام دوستان زهره هستم یک همسفر
خدا را شاکر هستم که بار دیگر توانستم در این جایگاه قرار بگیرم .از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار تشکر می کنم که چنین آموزش و بستر نابی برای ما فراهم کرده اند .
من و مسافرم بعد از سال ها تخریب وارد کنگره شدیم و سفر ما بسیار طول کشید و فراز و نشیب های زیادی رو طی کردیم و به قول جناب مهندس در سی دی نردبان ، خروج از تاریکی ها بستگی به این دارد که ما چقدر در اعماق تاریکی ها فرو رفته باشیم و ما نمی تونیم یکباره از تاریکی یا بحران خارج بشویم و عمق این تاریکی ها به میزان جهل و نادانی انسان بستگی دارد و ممکن است یک انسان هزاران بند نامرئی نازک و کلفت به دست و پای خودش زده باشد که نشود به سادگی آن را باز کرد و ما باید ذره ذره از این بندها رها بشویم و در این مسیر باید از خودمان گذشت کرده و همواره خدمت کنیم و از هیچ تلاشی فروگذاری نکنیم و این راه بی انتهاست و پایانی هم ندارد و اگر بخوایم حس هایمان را تقویت بکنیم باید خالصانه عمل کنیم و تا از خود نگذریم به خود نمی رسیم .
جناب آقای مهندس در دستور جلسه شیشه فرمودند می خواهند دستور جلسه شیشه را بردارند چون دیگر درمانش سهل و آسان شده است و هر کسی این مسیر را تجربه کرده باشد می داند که چقدر سخت هست ولی شدنی و خدا رو شکر مسافر من بعد از سال ها به درمان شیشه رسید و من این حال خوش را برای همه سفر اولی ها آرزو می کنم و من و مسافرم با گوش به فرمان بودن و عمل کردن در کنگره توانستیم این حال خوش را احساس کنیم و در پایان از راهنماهای عزیزم خانم ندا و خانم الهام و خانم نجمه تشکر می کنم و از راهنمای عزیزم خانم زهرا مصلحی که درس های زیادی از ایشون یاد گرفتم و تشکر می کنم و از خانم زهرا بیژنی راهنمای خوب من راهنمای فعلی من تشکر می کنم و از راهنمای تغذیه سالم خانم نفیسه سپاسگزارم ؛ از ایجنت و مرزبانان محترم و هم لژیونی های عزیزم  تشکر و قدردانی می کنم.
ممنون که به صحبت های من گوش دادید.

نگارش : مسافران داوود ( ل 4 ) علی ( ل 4 ) مهدی ( ل 1 )
عکس : مسافر علی ( ل 4 )
ویرایش و ارسال : مسافر مهدی ( ل 16 )

تهیه شده در سایت نمایندگی میرداماد اصفهان امیدوارم لذت برده باشید .