برداشت از سیدی «نردبان»
این مبحث درباره «قاضیِ خود بودن» است.
آقای مهندس در آغاز، معنای سمفونی را برای ما توضیح میدهند. سمفونی به معنای هماهنگی و همصدایی است که در بدن همه ما وجود دارد و باید آن را درک کنیم. ایشان بدن انسان را به یک خانواده بزرگ تشبیه میکنند؛ خانوادهای که متشکل از جوان و سالمند است و همگی میخواهند در کنار هم حرکت و کوچ کنند. آیا همه میتوانند مانند یک جوان هجدهساله حرکت کنند؟ آیا آن جوان میتواند الگو و نماد حرکت همه باشد؟ قطعاً خیر. بنابراین باید طوری حرکت کنند که کودک، سالمند و جوان همگی بتوانند با هم همراه شوند.گاهی ما چاق هستیم و تصمیم میگیریم ناگهان وزن کم کنیم. شروع به ورزش کردن میکنیم و چربی بدن آب میشود؛ اما پوست بهیکباره جمع نمیشود و شل و آویزان میگردد؛ زیرا روند کاهش وزن حسابشده و هماهنگ نبوده است.در مسئله اعتیاد هم همینگونه است. ما نمیتوانیم مصرف موادمخدر را یکباره قطع کنیم، چرا که مواد مخدر به همهی سیستمهای حیاتی بدن، بهویژه سیستم ایکس یا همان مواد شبهافیونی، مرتبط میشود. اگر به طور ناگهانی آن را حذف کنیم، دچار مشکل خواهیم شد.ما نمیتوانیم در مدتزمان کوتاه به اهداف بزرگ خود دست یابیم. این مسیر باید تدریجی و حسابشده باشد.آقای مهندس، تاریکی را اینگونه تعریف میکنند: مجموعهای از مشکلات و ظلمتها که انسان را در بر میگیرد. اعتیاد به سیگار، کینهتوزی، انتقامجویی، مصرف مشروبات الکلی و... همگی جلوههای تاریکی هستند. نمیتوانیم ناگهان از تاریکی به روشنایی برویم، زیرا چشم ما تابِ این تغییر را ندارد و نابینا میشود.انسان اگر بخواهد به آرامش و آسایش واقعی دست پیدا کند، باید از بسیاری از تعلقات بگذرد. علمِ زندگی کردن همانند شنا کردن است؛ باید فنون آن را آموخت. اگر در شنا کردن مهارت پیدا کنیم ، میتوانیم بهراحتی در آب حرکت کنیم و از شنا کردن لذت ببریم. علم زندگی کردن نیز چنین است؛ اگر علم زندگی را بیاموزیم، میتوانیم از زندگی لذت ببریم، وگرنه دچار یأس و سرگردانی خواهیم شد.تا از خودت نگذری، به خودت نخواهی رسید. اگر میخواهی به خدا نزدیک شوی، باید از منیت، کینه، حسادت، حرص و مالاندوزی عبور کنی.استاد میفرمایند: اگر میخواهی ثروتمند شوی، به انسانها خدمت کن، خدمتی بیانتظار. هرکس کاری معنوی انجام دهد، همواره ثمرات مادی نیز نصیبش خواهد شد؛ اما اگر کار فقط مادی باشد، دستاورد معنوی نخواهد داشت.اگر انسانها را از نزدیک بشناسیم، درمییابیم که همگی ذاتاً خوب هستند؛ اما گرفتار انواع مشکلات، شکستها و ناکامیها شدهاند. انسان همواره از فضایل و رَذایل، هر دو، ساخته شده است؛ زیرا اگر اینگونه نبود، نظام زندگی شکل نمیگرفت. تخریب هرکس، به اندازهی میزان نادانی اوست. هیچ معجزهای وجود ندارد که بتواند یکباره همه تاریکیها را برطرف کند. هرچقدر که در مسیر اشتباه پیش رفته باشیم، چه یک کیلومتر و یا چه صد کیلومتر، باید به همان اندازه بازگردیم.برای گشودن هر گره و بندی، باید به دانش، آگاهی و معرفت دست پیدا کنیم تا بتوانیم آنها را یکبهیک باز کنیم.کسی که گرفتار اعتیاد است، باید خودش تصمیم بگیرد تا مشکلش را حل کند. هیچکس نمیتواند او را مجبور کند؛ زیرا این اجبار نتیجه معکوس خواهد داشت. زمانی که جهانبینی او تغییر کند و ارتقا یابد، قادر خواهد بود از زندگی و حقیقت وجودی خود مراقبت کند.ما در شما نیروی بزرگی یافتهایم. این نبرد، جنگ اهریمن و تاریکی با نیروهای الهی است. انسان از معدنی ساخته شده است که دو شمشیر در او شکل میگیرد: شمشیر حق و شمشیر ناحق. هر دو بالا میروند و این خداوند است که مشخص میکند کدام یک بر زمین فرود آید. آیا حق پیروز میشود یا ناحق؟ این بازیِ روزگار است.انسان، گل خامی است که باید به انسانی آگاه تبدیل شود. انسان همچون قطره و خداوند همان دریایی است که در نهایت، همهی قطرهها به آن میپیوندند.انسان باید در مسیر درست گام بردارد و تلاش کند. اگر از حسهای خود صادقانه بهره ببرد، این حسهای پاک به یاری او خواهند آمد و به شناخت جهان پیرامونش کمک خواهند کرد.
تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)
ویرایش: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)
عکاس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بروجرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
102