English Version
This Site Is Available In English

قضاوت ریشه در جهالت دارد

قضاوت ریشه در جهالت دارد

هشتمین جلسه از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی‌ خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز، به استادی راهنما مسافر محسن، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر هوشنگ با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روز سه‌شنبه ۱۷ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان محسن هستم مسافر.
خدا را شکر می‌کنم که  توفیق داد که در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم از جناب مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند تشکر می‌کنم. خدا قوت عرض می‌کنم به خدمتگزاران نمایندگی الیگودرز و خیلی خوشحال هستم که جای بزرگتری گرفته‌اید و تعدادتان زیادتر شده، انشاالله که در این هفته عزیزانی که در آزمون راهنمایی قبول شده‌اند شال بگیرند و لژیون تشکیل بدهند و خانواده‌هایی که در این شهرستان گرفتار اعتیاد هستند بیایند و از تاریکی به سمت روشنایی حرکت کنند به تک‌تک بچه‌ها می‌گویم. که از همین امروز برنامه بگذارید برای راهنما شدن و تا راهنما نشوید نمی‌دانید که در چه جایگاهی هستید. در جایگاه راهنمایی می‌توانید دانایی‌خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنید یعنی تا زمانی که راجع به  دستور جلسه مشارکت می‌کنید و آن را در زندگی خود عملی نکنید هیچ لذتی از مشارکت نمی‌برید حتماً حتماً باید راهنما شوید و هیچ وقت هم نگویید که من توانایی‌اش را ندارم چرا؟ چون که شما توانایی‌اش را دارید و از راهنمای خودتان هم بهتر می‌توانید باشید.

ببینید این را من در کنگره دیدم وقتی که یک دوره مرزبانی تمام می‌شود یا دوره ایجنتی تمام می‌شود دوره بعدی نسبت به دوره قبلی بهتر عمل می‌کند چون در کنارش یک دوره ۱۴ ماهه دیگر است که تجربه کسب کرده‌اید. هر دوره جدیدی که بیاید چون یک دوره تجربه در کنارش است باعث می‌شود که خیلی روان‌تر عمل کنید تبریک می‌گویم به آقای نعمت خدا قوت می‌گویم به آقای وحید و همچنین مرزبانان و همه خدمتگزاران نمایندگی الیگودرز.

دیروز که در خدمت آقای مهندس بودیم یکی از بچه‌ها شال پهلوانی گرفت و آقای مهندس فرمودند: مهم نیست که چقدر پول داده‌ای مهم این است که چقدر لذت از زندگی کردن لذت می‌بری. در کنار هم لذت ببرید و این هم در گرو این است که این دستور جلسات کنگره ۶۰ را به بهترین نحو در زندگی خودمان به اجرا درآوریم. اگر آقای مهندس صحبت‌هایی می‌کند من محسن نباید بگویم که این حرف‌ها را با من نیست مثلاً با شخص دیگری است بلکه این در مورد خود من بود اگر راجع به قضاوت صحبت می‌کند و ریشه در جهالت دارد این با من محسن است آن موقع می‌توانم به آن حال خوش برسم دستور جلسات کنگره ۶۰ زنجیروار به هم وصل هستند دستور جلسه هفته قبل حرمت کنگره بود. یک روز آقای ترابخانی گفتند مهربان‌تر از آقای مهندس نسبت به سیستم کنگره نداریم؟گفتند این کنگره را آقای مهندس خودش درست کرده است وقتی که حرمتی یا قانونی برای کنگره گذاشته می‌شود این را خود آقای مهندس گذاشته است باید اجرا شود.

من نمی‌توانم بگویم چون که الیگودرز شهر کوچکی است من می‌توانم رابطه کاری یا مالی داشته باشم یا بگویم چون که آبادان شهر کوچکی است من می‌توانم در آبادان رابطه خانوادگی برقرار کنم نه اینطور نمی‌شود من نمی‌توانم پا روی حرمت کنگره بگذارم و اگر می‌خواهم به آرامش برسم این‌ آرامش در گرو عمل کردن به حرمت کنگره است که در هر جلسه دو بار خوانده می‌شود و در ادامه می‌آید راجع به یکی از بندهای حرمت که سرزنش کردن و قضاوت کردن است صحبت می‌کند که در وادی پنجم است آقای مهندس می‌گوید: من صبح که از خواب بیدار می‌شوم سر یک دوراهی قرار می‌گیرم که آیا این کار را انجام بدهم یا انجام ندهم؟ آیا درس بخوانم یا نخوانم؟ آیا امروز به سر کار بروم یا نروم؟ این نوع قضاوت قضاوت سازنده‌ای است اما موقعی است که این قضاوت برای شخص تخریب به وجود می‌آورد مثلاً؛ سر لژیون نشسته‌ایم و می‌گوییم که چرا  فلانی چشمش قرمز است، چرا فلانی سیگار می‌کشد. آقای ترابخانی می‌فرمود: هیچ موقع نگویید چرا، وقتی که من این صحبت‌ها را گوش کردم یاد خودم افتادم من در سال ۱۳۸۳ مصرف کننده شدم می‌گفتم چرا فلانی فلان کار را در حق پدر و مادرش می‌کند؟ یا مثلاً چرا فلانی مصرف کننده شده است؟ چرخ فلک چرخید و کارهایی که او انجام نمی‌داد من خیلی بدترش را انجام دادم.

زمانی که شما می‌گویید چرا، هستی می‌چرخد و شما را در آن جایگاه قرار می‌دهد، تا به شما بگوید که چرا فلانی برگشت خورده است. حالا این مثال‌ها را در مسیر کنگره می‌زند و در زندگی هم همین‌طور است وقتی که سودی برای من ندارد برای چه دیگران را قضاوت کنم؟ به من چه ربطی دارد.
وقتی که من صحبت آقای مهندس را گوش می‌کنم بغض گلویم را می‌گیرد. و در آن جایگاه می‌خواهد به من شاگرد بگوید من با اینکه در این جایگاه هستم هنوز هم اشتباه کردم، اما من  محسن می‌گویم که فلان راهنما دارد کم کاری می‌کند فلان شخص فلان کار را انجام داد و روز به روز هم می‌بینم که حالم بدتر می‌شود. دستور جلسات کنگره را که نگاه می‌کنم باید ببینم من محسن امسال نسبت به سال قبل باید خیلی بهتر شده باشم. یعنی امسال من محسن باید قضاوتم کمتر شده باشد.

از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، متشکرم.

بازدید دفاتر سی‌دی راهنمایان و مرزبانان نمایندگی الیگودرز، توسط اسیستانت دیده‌بان محترم آقای بهرام

تایپ: مسافر گودرز
ویرایش: مسافر بهمن
عکس: مسافر حمید
تنظیم و ارائه: مسافر احمد

مسافران نمایندگی الیگودرز

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .