هفتمین جلسه از دور چهارم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه همسفران و مسافران نمایندگی ارگ کرمان، روز پنجشنبه ۱۹ تیرماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۷ با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» آغاز به کار نمود. این جلسه با استادی مسافر سجاد، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر امیرهادی برگزار گردید.
مشارکت دیده بان محترم مسافراصغر:

خلاصه سخنان استاد:
موضوع دستور جلسه امروز «قضاوت و جهالت» است. مهندس دژاکام در این رابطه میفرمایند: ما نیرومندترین دشمن خود را در جهل و ناآگاهیمان باید جستوجو کنیم. وقتی نگهبان جلسه در آغاز میگوید: "برای رهایی از دست نیرومندترین دشمنمان"، منظور دقیقاً همین جهل و ناآگاهی درونی ماست که به شکلی پنهان اما قدرتمند، بر تصمیمها و رفتارهای ما سایه میافکند.
در جزوه جهانبینی، استاد امین مثلث جهالت را معرفی میکند که از سه ضلع ترس، منیت و ناامیدی تشکیل شده است. مهندس نیز در سیدی «قضاوت و جهالت» توضیح میدهند که این سه، ابزارهای جهالتاند. یعنی اگر فردی دچار نادانی باشد، بهسادگی اسیر ترس میشود؛ اگر نسبت به موضوعی ناآگاه باشد ولی گمان کند که آگاه است، دچار منیت میگردد؛ و اگر در جهل بماند، به ناامیدی فرو میرود. این ابزارها اگر فعال شوند، جهالت را تغذیه کرده و فرد را در تاریکی نگه میدارند.

حال ممکن است سؤال شود: قضاوت چه ربطی به اعتیاد دارد؟ پاسخ این است که در کنگره، این دستور جلسه به این دلیل مطرح میشود تا منِ سجاد بیاموزم دوربین قضاوتم را از دیگران برداشته و به سمت خودم بگیرم. قضاوت درست، نیاز به اطلاعات کامل و دادههای دقیق دارد. اما اغلب ما، بدون داشتن آگاهی کافی، فقط از طریق دیدن و شنیدن، درباره دیگران قضاوت میکنیم.
زمانی به این فکر افتادم که اگر قرار باشد یک روز خودم را قضاوت کنم، کافیست صبح زود که از خواب بیدار میشوم، تمام رفتارهای آن روز را یادداشت کنم؛ هر غیبت، سرزنش، تجسس، یا عملی که ضد ارزش باشد را روی کاغذ بنویسم. بعد، همان نوشته را نزد یک قاضی دادگاه ببرم و بگویم: "فردی هست که این کارها را انجام داده، حکم او چیست؟" اگر قاضی بگوید مثلاً سه ماه حبس، آن وقت میفهمم که چقدر باید در قضاوت خودم و دیگران محتاط باشم.
قضاوتی که ما در صورت ظاهری انجام میدهیم، در صورت پنهانمان هم اثر میگذارد. وقتی فقط بر اساس دو حس (بینایی و شنوایی) درباره کسی قضاوت میکنیم، این قضاوت سطحی و ناقص است. در کنگره آموختهام که قبل از قضاوت دیگران، باید از خودم بپرسم: «آیا واقعاً میدانم حقیقت چیست؟ آیا داده کافی دارم؟»
بنابراین، قضاوت کردن نیازمند آگاهی، صداقت و تواضع است، و اگر اینها نباشند، قضاوت ما به ابزاری برای جهالت تبدیل خواهد شد.

- تعداد بازدید از این مطلب :
161