نهمین جلسه از دوره نوزدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60 نمایندگی کاشمر روزهای پنج شنبه با استادی دیده بان محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در تاریخ 19 تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه مهدی آقا تشکر می کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
زمانی که در شعبه ای حضور پیدا می کنم و آن شعبه در حال رشد و پیشرفت می باشد باعث خوشحالی من می شود که در حقیقت این انرژی را شما در شعبه جاری می کنید، از روز اولی که این نمایندگی از نیشابور جدا و راه اندازی شد من در جریان کامل امور آن بودم مانند نهالی که می کاریم، تنومند می شود و به بار می نشیند و زمانی که محصول آن را برداشت می کنیم حس بسیار خوبی دارد و این حس را شعبه کاشمر به من می دهد. چیزی که شعبه کاشمر را به اینجا رسانده رعایت آموزش های کنگره 60 بوده است، و این آموزش ها باعث رشد ما می شود، هفته گذشته دستور جلسه حرمت کنگره 60 بود و اگر نگاهی به گذشته و تخریب هایی که به خودمان، خانواده و جامعه وارد کردیم بیندازیم درصد عمده ای از آن تخریب ها، از جمله ورود به جهان اعتیاد رعایت نکردن قوانین زندگی بوده است این نشان می دهد که رعایت کردن قوانین و حرمت ها برای من که می خواهم زندگی کنم و شهر وجودی خوبی داشته باشم و در شعبه خودم به بهترین شکل سفر کنم و از تاریکی ها رها شوم جزء واجبات است.
از مواردی که در حرمت ها ذکر شده این است که یک دیگر را قضاوت نکنیم، همیشه در شروع جلسات خوانده می شود که پناه می بریم به خداوند از شر بزرگترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است، یعنی من نسبت به خیلی از مسائل ناآگاه هستم، حاکم شهر وجودی من عقل است و این گونه برخورد می کند که هرچه اطلاعات دریافت می کند بر اساس آن ها عمل می نماید و اجازه آن تصمیم را به ما می دهد، پس چرا اکثر تصمیماتی که می گیرم غلط است. چه اتفاقی افتاده که من وارد جهان اعتیاد شده ام مگر ما نمی گوییم که فرمان عقل در قالب فرمانروا قابل اجرا است مگر نمی گوییم که عقل اشتباه نمی کند پس چرا تصمیماتی که توسط عقل گرفته می شود در نهایت نتیجه غلطی در پی دارد؟ به خاطر این است که در خیلی از مسائل زندگی در جهل و نادانی به سر می برم و این به واسطه ذات انسان می باشد. با این که ذاتا نسبت به خیلی از مسائل آگاهی ندارم آیا این اجازه را دارم که در مورد همه مسائل قضاوت کنم؟ اصلا من در جایگاه قضاوت کردن هستم؟ آیا این کار مشکلی از من حل می کند؟ اگر در این جایگاه قرار گرفتم باید چه کنم که قضاوت درستی انجام دهم؟ ما به این خاطر جهالت و قضاوت را کنار هم قرار می دهیم که هم وزن هم هستند واثر مستقیم روی هم می گذارند قضاوت غلط یک اتفاق است، برای مثال در ذهن خودم قضاوتی انجام می دهم که این کار بالقوه است ولی زمانی که بالفعل شود آثارش خیلی گسترده تر می شود و اگر این اتفاق را بروز بدهم از قوه به فعل در آمده است و آسیب هم می رساند.

چرا می گوئیم قضاوت نکنیم؟ قضاوت کردن چه درست وچه غلط روی یک جامعه تاثیر می گذارد خطاهای انسان دودسته اند خطایی که به خود شخص آسیب می رساند و خطایی که روی افراد دیگر تاثیر می گذارد مثلا در رانندگی اگر من در اتوبان بی احتیاطی کنم و اتفاقی برای کسی بیفتد روی یک جامعه تاثیر می گذارد که آن افراد وصل هستند به جوامع دیگری پس مثل یک بمب خوشه ای عمل می کند و این آسیب به یک نفر یا دو نفر نیست به کل جامعه است به همین دلیل در دستور جلسات راجب آن صحبت می کنیم. انرژی که در قضاوت کردن به من می رسد یک انرژی کاذب است و باعث می شود به عمق تاریکی ها سقوط کنم و من تا زمانی که در جایگاه قضاوت کردن قرار نگرفته ام لزومی ندارد قضاوت کنم گاهی اوقات من راجب موضوعی اطلاعات کافی در دست دارم ولی در جایگاه قضاوت نیستم لزومی ندارد نظر بدهم.
قبل از این که در هر زمینه ای نظری بدهم باید در مورد آن موضوع تحقیق و بررسی کافی را انجام دهم آیا در آن جایگاه تحقیق هستم؟ آیا آگاهی نسبت به ماهیت آن مسئله دارم؟ اصلا من زبان این افراد را می فهم؟ در بعضی مواقع دوست دارم در بین آدم ها احساس بزرگی کنم و من را به عنوان حاکم قرار می دهند و از من نظر می خواهند، اصلا من ماهیت داستان را می دانم؟ آیا من جای آن افرادی که در آن اتفاق بودند هستم یا نه؟ چرا کنگره 60 در درمان اعتیاد موفق است؟ چون الان که من در جایگاه دیده بان نشستم یک روز خودم در جایگاه مصرف کننده بودم.
تا زمانی که 95 درصد از جهل و نا آگاهی خارج نشده ایم سعی کنیم به هیج وجه قضاوت نکنیم زیرا اگر اشتباه کنیم هم خودمان و هم دیگران را به قعر تاریکی ها می بریم، همیشه قضاوت و جهالت کنار هم قرار دارند. نکته بعدی که باید توجه نماییم این است آیا عواقب ناشی از قضاوت غلط را می توانیم بپذیریم یا نه؟ اگر یک لحظه به این فکر کنیم که هر قضاوت من چه اتفاقاتی برای خودم و دیگران به همراه دارد همان جا این کار را متوقف می کنیم. بهای قضاوت ممکن است سنگین باشد پس برای موضوعی قضاوت کنیم که اگر قرار شد بهایی پرداخت کنیم ارزش آن را داشته باشد. از بزرگان علم و دین سوال می شود که سخت ترین کار جهان چیست؟ جواب می دهند قضاوت کردن، این به این معناست که شما حتی با علم داشتن به تمام مسائل ممکن است باز هم اشتباه کنید.
از این که سکوت کردید و به صحبت های من توجه نمودید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر احمد لژیون هشتم راهنما مسافر امید
تایپ: مسافر حسین راهنما لژیون یکم راهنما مسافر احمد
ویراستاری: مسافر جواد لژیون دوم راهنما مسافر مرتضی
ارسال خبر: مسافر علی لژیون یکم راهنما مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافرهادی
- تعداد بازدید از این مطلب :
271