جلسه نهم از دوره چهلوچهارم سری کارگاههای آموزشی، عمومی مسافران و همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی ایجنت محترم مسافر حسن، نگهبانی راهنمای محترم تازهواردین مسافر عباس و دبیری مسافر رسول با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" در روز پنجشنبه نوزدهم تیرماه 1404 ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
خداوند را سپاسگزارم و از آقای مهندس کمال تقدیر و تشکر را دارم.
بحث امروز ما در خصوص قضاوت و جهالت است و همچنین باید نکاتی را در خصوص لژیون سردار متذکر شوم.
دو واژه قضاوت و جهالت رابطه مستقیم با هم دارند یعنی هرچه جهالت بیشتری داشته باشیم، دیگران را بیشتر قضاوت میکنیم و اگر از دانایی بالایی برخوردار باشیم هرگز دیگران را قضاوت نکرده و نخواهیم کرد. خداوند از روز ازل که انسان را خلق کرد اصلاً او را در قالب یک قاضی خلق نمود. خداوند گفت من میخواهم یک ویژگی خاص به انسان بدهم و آن اختیار است با این ویژگی ما همیشه بر سر دوراهیها قرار میگیریم و با قضاوت کردن، باید یکراه را انتخاب کنیم. بنابراین قضاوت باید همیشه برای خودمان باشد و هرگز در خصوص دیگران نظر و رأی ندهیم. خداوند میگوید چون به شما اختیار دادم میتوانید راه خوب یا بد را انتخاب کنید؛ ولی اگر راه بد را انتخاب کردید باید عواقب آن را هم بپذیرید.
چرا نباید دیگران را قضاوت کنیم! البته استثنائات هم وجود دارد مثلاً راهنما میتواند رهجوی خود را قضاوت کند یا پدر و مادر میتوانند فرزندان خود را قضاوت کنند؛ اما هرکسی نمیتواند دیگری را قضاوت کند؛ چراکه قضاوت کردن تخریب را در پی دارد، مثلاً وقتی میگوییم فلانی این ماشین را چگونه خریده است! آیا رشوه گرفته است! باید بدانیم که در خصوص او قضاوت کردهایم و طبیعی است که در آینده و یا در همان حال هم به خودمان و هم به او ضربه خواهیم زد.
وقتی دیگران را قضاوت میکنیم و صفات آنها را بیان میکنیم، باید بدانیم که آن صفت، خوب یا بد، در وجود خود ما هم هست، چون اگر نباشد اصلاً نمیتوانیم در مورد آن صحبت کنیم و یا کسی را شماتت نماییم بنابراین اگر به دیگران ظن بد و گمان بد بردیم، خود را در تاریکی فروبردهایم و خیلی سخت است که بتوانیم از آن تاریکی بیرون بیاییم مگر با آموزش گرفتن و پیروی از قوانین هستی که در آن صورت از حال خوب برخوردار خواهیم شد.
قضاوت کردن مثل این است که یک صفحه را از وسط یک دفتر بکنیم و در مورد آن نظر بدهیم که این دفتر خوب است یا بد، درصورتیکه دفتر موردنظر، صدبرگ یا دویست برگ دارد که نمیتوانیم از روی یک برگ آن کل دفتر را قضاوت کنیم.

در ادامه من وظیفه دارم از لژیون سردار اعضای آن و بهویژه از خدمتگزاران لژیون سردار کمال تقدیر و تشکر را داشته باشم، چراکه این عزیزان با عشق خدمت میکنند.
زندگی یک نوع دادوستد است اگر به نفس کشیدن خود دقت کنیم، وقتی نفس میکشیم باید عمل بازدم را هم انجام دهیم و این مثال خود تأییدی است بر دادوستد کردن در زندگی، بنابراین باید سعی کنیم که دادوستدها با عشق باشد. در کنگره ۶۰ یک سفرهای پهن شده است که ما بر سر آن سفره مهمان میشویم و از حال خوب برخوردار میشویم بنابراین باید سعی کنیم با رفتار خود، دیگرانی را هم که در رنج هستند، تشویق کنیم تا بر سر این سفره مهمان شده و آنها هم به آرامش و آسایش برسند.
"از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم."
تایپ: راهنما مسافر حسین
ویرایش متن: راهنما تازهواردین مسافر کریم
عکس: مسافر عباس(لژیون چهارم)
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
141