English Version
This Site Is Available In English

همیشه خودم را قضاوت می‌کردم!

همیشه خودم را قضاوت می‌کردم!

جلسه نهم از دوره چهل و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی مسافر عليرضا، نگهبانی مسافر امير و دبیری مسافر پیمان، با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" در روز چهارشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۴ ساعت ١٧ آغاز به کار كرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر. در ابتدا خدا را شاکر هستم که امروز روزی من بود که در این جایگاه حضور پیدا کنم و در خدمت شما عزیزان باشم و از شما آموزش بگیرم.

به این فکر می‌کردم هر سال زمانی که به این دستور جلسه می‌رسیم، یاد این می‌افتم که چقدر در طول مسیر زندگی‌ام از قضاوت‌شدن می‌ترسیدم و همین باعث می‌شد خیلی از کارهایی که حتی می‌دانستم درست است هم از انجام آن شانه خالی بکنم.

برای مثال در کنگره همیشه ترس از گرفتن میکروفون و مشارکت‌کردن داشتم؛ چراکه می‌ترسیدم قضاوت شوم. ترس از اینکه سر لژیون سیگار بنشینم را داشتم چرا که اگر بروی و شکست بخوری قطعاً قضاوت می‌شوی یا به هر دلیلی نتوانستی سفرت را انجام بدهی. این چیزی است که در طول زندگی بسیار از آن ضربه خورده‌ام.

مسئولیت‌هایی که می‌دانستم اگر بپذیرم برایم منافع خوبی خواهد داشت؛ اما همیشه به جهت دوری از قضاوت‌شدن از انجام آن طفره می‌رفتم. اما در کنگره آن‌قدر قدرت این را پیدا کردم که اگر احساس کردم کاری درست است، آن را بدون ترس انجام بدهم، بدون اینکه از قضاوت دیگران هراسی داشته باشم.

در گذشته نشستن در این جایگاه در مخیلات من نمی‌گنجید و نمی‌دانستم چگونه صحبت بکنم ولی امروز از این موضوع هراسی ندارم، چرا که می‌دانم همه در کنگره آموزش‌دیده‌اند و همه می‌دانیم به چه جهت اینجا هستیم و قرار نیست هیچ‌کس دیگری را قضاوت کند.

نکته دیگری که همیشه در طول سفرم باعث آزارم می‌شد، قضاوت‌کردن خودم توسط شخص خودم بود تا زمانی که حس و حالم تغییر کرد و متوجه تخریب‌های درونی خودم شدم. برای مثال همیشه خودم را با اطرافیانم قیاس می‌کردم که همه در مسیر پیشرفت زندگی خود هستند ولی تو درگیر تهیه مواد و خوشی‌های لحظه‌ای هستی!

امروز می‌دانم که تمام این تخریب‌ها به دلیل ناآگاهی من بود و با دانایی که امروز کسب کردم می‌توانم در مسیر جبران باشم، خودم را ببخشم و فرصت‌های جدید را از دست ندهم. در کنگره یاد گرفتم تمام آن چیزی که از دست داده‌ام را می‌توانم چندین برابر بیشتر به دست بیاورم و به این مهم ایمان قلبی دارم.

امروز خدا را شکر می‌کنم که جایگاه خود را پیدا کرده‌ام و می‌دانم به چه جهت خلق شده‌ام. چیزی که در گذشته هیچ علمی به آن نداشتم. آرامش این لحظه برای من با هیچ‌چیز قابل‌معاوضه نیست.
ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ: مسافر فرهاد
ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .