جلسه هفتم از دوره یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی یوسف، با استادی مسافرسیاوش، نگهبانی مسافر پیمان و دبیری مسافر یوسف با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" روز چهارشنبه 18 تیرماه ۱۴۰۴ ، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از راهنمای عزیز، ایجنت گرانقدر همینطور مرزبانان گرامی و نگهبان و دبیر محترم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم تا بتوانم آموزش بگیرم متشکرم.
دستور جلسه این هفته قضاوت و جهالت است، اولین باری که در کنگره این دستور جلسه به گوش من خورد، باخود فکر میکردم آیا میتوان این فرآیند مخرب را متوقف نمود؟
با آموزشهای کنگره متوجه شدم این کار دور از دسترس بلکه بهتر بگویم غیر ممکن است چون قضاوت بخشی از فرآیند فکر کردن است، در متون و سیدیهای آموزشی جناب مهندس و استاد امین بسیار با نگرشی نو به این موضوع تمرکز شده و بسیار موشکافانه ساختار قضاوت را مطرح نمودهاند، وقتی انسان به فرآیند قضاوت و ساختار آن آگاه شود براستی میتواند مقدار بسیار زیادی از قضاوت ناآگاهانه جلو گیری کند.
در سی دی قضاوت استاد امین بسیار ماهرانه در مورد ساختار قضاوت و اتفاقاتی که پس از آن در صور آشکار و پنهان هر دو طرف رخ میدهد توضیح جامعی ارائه میدهند و در مهمترین بخش این سیدی میفرمایند:
یک صفت و ویژگی اگر در من پنهان باشد، ممکن است مانند آن هسته باشد که در خاک که همان بستر وجودی من است نهفته باشد و کم کم خود را بشکافد و از خاک بیرون بیاید دیر یا زود این اتفاق میافتد، آن بذر یک روزی جوانه میزند و میوه میدهد و میوه آن همان صفتی است که من در دیگران میدیدم و از آن خوشم نمیآمد، این قضیه ممکن است سه سال بعد اتفاق بیفتد، امکان دارد من از آدمهای حسود نفرت پیدا کنم و سه سال بعد من تبدیل میشوم به یک انسان حسود. علت اینکه میگویند آدم از هر چیزی که بدش بیاید، سرش میآید این است که بذر و تخم آن در درون آن فرد وجود دارد و فقط زمان لازم میخواهد تا به نتیجه برسد و این مسئله قانونی است که پذیرفتن آن برای بسیاری از آدمها دشوار است .
مطلب بعدی مربوط به جهالت است که به نظرمن جهالت خیلی بد نیست، یعنی بار منفی آنچنانی ندارد، جهل یعنی عدم آگاهی و انسان نسبت به هر موضوعی که اطلاعات و آگاهی نداشته باشد، میتوان گفت نسبت به آن موضوع جاهل است.
در مقابل در مورد قضاوت وقتی ذهن انسان به آن سمت میرود انسان میتواند آگاهانه ذهن خود را به سمتی دیگر سوق دهد و از خود بپرسد: آیا من در جایگاهی هستم که این قضاوت را انجام دهم؟ آیا اطلاعات کافی در این زمینه دارم؟
به نظر من بزرگترین خسارتی که قضاوت کردن همراه خود دارد متزلزل کردن جایگاه طرف مقابل در نزد خود است، حال چه این فرد نسبت نزدیکی من داشته باشد و یا چه نسبت دوری! چه از این موضوع آگاهی داشته باشد و یا خیر، مهم این است فارق از پیامدهای آن من جایگاه آن انسان را در نزد خود سست کرده ام.
و سخن پایانی، من در کنگره یاد گرفتم قبل از قضاوت کردن باید خودم را در جایگاه طرف مقابل قرار دهم ایم به من کمک میکند از بسیاری از اتفاقات و حسهای بد رهایی پیدا کنم.
تهیه صوت: مسافر محمدحسین
عکاس:مسافر علی خدمت گزار سایت
تهیه گزارش، تایپ و اسال: مسافر ایمان خدمت گزار سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
123