«مشارکت مکتوب اعضای لژیون نهم»
همسفر شیدا:
زمانی بود که خیلی راحت دربارهی دیگران قضاوت میکردم. از ظاهرشان، طرز حرف زدنشان، حتی از نگاههایشان. پیش خودم فکر میکردم همه چیز را میدانم، میفهمم که چه کسی چقدر پاک است یا چه نیتی دارد؟ اما؛ نمیدانستم که دارم با این کارم بیشتر از همه خودم را زخمی میکنم. در کنگره، یاد گرفتم که ما هیچ وقت از حال درون کسی خبر نداریم. شاید کسی که امروز به نظرم سرد، بیروح یا پرادعا میآید، دیشب تا صبح در خلوتش اشک ریخته و از خداوند کمک خواسته است. شاید آن لحظه فقط کم آورده و من دارم قضاوتش میکنم. من یاد گرفتم که قضاوت یعنی؛ ندیدن حقیقت پشت پرده یعنی؛ ایستادن در مقام خداوند و صادر کردن حکم، بدون اینکه علم و آگاهی آن را داشته باشم. امروز وقتی ذهنم میخواهد یکی را قضاوت کند، یاد خودم میافتم، روزهایی که کسی نمیدانست درونم چه طوفانی است ولی؛ من را از بیرون قضاوت میکردند. همین باعث میشود ساکت بشم و به جای قضاوت دعا کنم.کنگره، به من یاد داد: "باید زندگی کرد، نه قضاوت"و این جمله برام حکم چراغ راه را دارد.
همسفر خوشقدم:
جهل به معنی: نداشتن دانش و اطلاعات کافی است. و قضاوت کردن یعنی: اظهار نظر در مورد شخصیت دیگران، حکم دادن و یا داوری کردن است. ما انسانها، چه خواسته و چه ناخواسته در مورد دیگران و یا موضوع خاصی قضاوت و پیش داوری میکنیم و این از جهل و ناآگاهی ما است. که به راحتی به خودمان اجازه میدهیم که راجب هر موضوعی قضاوت و پیش داوری کنیم. ب قول آقای مهندس، ما وقتی؛ یه واقعهای را میبینیم در آن صحنه فقط آن چیزی را که به نفع ما است را میبینیم و در مورد آن قضاوت میکنیم. پس وقتی؛ ما ظنّ بد، گمان بد، شک و یا تجسس در کار دیگران، میکنیم اینها باعث میشود که ما قضاوت نابجا و غلط در مورد دیگران داشته باشیم و این قضاوتهای غلط گاهی اوقات ب ضررخود و اطرافیانمان میشود.
همسفر ژاله:
قضاوت، رابطه ی مستقیمی با جهالت دارد. قضاوت به معنای حکم کردن و جهالت به معنای ندانستن است. در جهانبینی، مثلث جهالت در مقابل مثلث دانایی قرار دارد. مثلث جهالت از سه ضلع تشکیل شده است که؛ ترس، منیت و ناامیدی اضلاع این مثلث میباشد. کسی که دیگران را قضاوت میکند، امکان دارد از ترس، منیت و ناامیدی باشد و هر چقدر فرد جاهلتر باشد بیشتر قضاوت میکند. قضاوت کار بسیار دشواری است. فقط کسی میتواند قضاوت کند و حکم صادر کند که درس آن را خوانده باشد. ما نباید راجب دیگران قضاوت کنیم زیرا ما در زندگی آنها نیستیم و نمیدانیم در چه شرایطی هستند. «خدایا صدای افکار مرا خاموش کن تا صدای تو را بشنوم، آنقدر غرق در قضاوت هستم که فراموش کردم قاضی تویی.»
همسفر مرضیه:
قضاوت، یعنی: داوری کردن. کسی قضاوت میکند که خود باید؛ آگاه، دانا، فهمیده، کامل، بدون عیب و نقض باشد. ما باید؛ آنقدر آگاه باشیم تا بتوانیم دیگران را قضاوت کنیم. اگر؛ ما خودمان را جای دیگری بگذاریم هرگز نمیتوانیم قضاوتش کنیم. زندگی به من آموخت تا با کفش کسی راه نرفتهام قضاوتش نکنم. قضاوت کردن مختص خداوند یکتاست. هیچ کسی آنقدر بیگناه نیست که بتواند زندگی دیگران را قضاوت کند. جهالت، یعنی: نادانی، نداشتن دانایی، کامل نبودن، ناآگاه بودن، پوچ و خالی بودن، برای مثال: اموری که به ما هیچ ارتباطی و ربطی ندارد دخالت کردن. انسانها برای اینکه خودشان قضاوت نشوند در قضاوت دیگران عجله میکنند و این یعنی: جهالت. آقای مهندس دژاکام میفرمایند: ریشه همه قضاوت کردنها در مورد دیگران، جهالت است.
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ثریا(لژیون نهم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر عاطفه(لژیون چهارم)دبیر سایت
همسفران نمایندگی قیدار
- تعداد بازدید از این مطلب :
218