جلسه اول از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صبا به استادی راهنما همسفر نرگس، نگهبانی همسفر نسرین و دبیری همسفر رضوان با دستور جلسه " قضاوت و جهالت" روز سهشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
همه ما میدانیم که کنگره برای حل هر مشکلی مثلثی ترسیم میکند و این مثلث کار را آنقدر ساده میکند؛ که یک شخص تحصیلکرده، یک شخصی که سواد آنچنانی هم ندارد، یک شخص جوان و یا مسن میتواند این مثلثها را درطول زمان روی خودش پیاده کند و از مسیر سختیها گذر نماید.
یکی از این مثلثها همان مثلث جهل و نادانی است که یک ضلع آن ترس، یک ضلع آن منیت و ضلع دیگر آن ناامیدی میباشد. در دل این مثلث خیلی از بندها وجود دارد که ما نمیدانیم. یکی از این بندها که ادامه بندهای بعدی میباشد، مسئله قضاوت است، کسی که قضاوت میکند؛ مطمئنا در دل این مثلث جای دارد، برای اینکه ما بتوانیم از گذرگاه این مثلث عبور کنیم؛ باید به طرف مثلث دانایی برویم؛ یا مثلثی که ما بتوانیم در آن تفکر کنیم، آموزش ببینیم و در کنار آن تجربه کسب نماییم. این مثلثها در دل یکدیگر میتوانند مشکلات ما را حل کنند.
دستور جلسه این هفته در مورد قضاوت و نقطه مقابل آن جهالت است؛ که خیلی سال است، تکرار میشود. یعنی یک راهکاری است که ما هرساله میشنویم و روی خودمان کار میکنیم؛ اینگونه نیست که من بتوانم این مثلث را همیشه برای انسانهای مقابلم استفاده کنم. قضاوت آنقدر مهم هست که در وادی پنجم آقای مهندس عنوان کردند برای اینکه از ضد ارزشها دور شویم و به سوی تزکیه و پالایش حرکت کنیم؛ باید مشکل قضاوت، تجسس و غیبت را در خودمان حل نماییم.
قضاوت کردن دیگران باعث میشود؛ تا حسهای درونی ما آلوده شود، و ما نسبت به آن شخص فقط بتوانیم یکنقطه از یک جمله را در ذهن خودمان بزرگ و بزرگتر کنیم؛ یعنی نه اول ماجرا را میدانیم و نه آخر آنرا، از وسط یک جمله یک نکته را برمیداریم درذهن خود بزرگ و بزرگتر میکنیم، ذهن خودمان را نسبت به آن شخص آلوده میکنیم و درنتیجه باعث میشود که؛ تجسس و غیبت ما بیشتر شود.
در واقع ما شخصیت آن شخص را در هر لحظه کنترل میکنیم و حس ظن و بدگمانی ایجاد میشود و در نهایت میرسیم به جایی که برای خودمان حکم صادر میکنیم؛ که این شخص فلان و فلان است. وقتی که حکم صادر کردیم یعنی در اوج اینکه به حس خود، آلودگی منتقل کردیم شروع میکنیم به فرافکنی کردن؛ یعنی در مورد موضوع با هرکس در هرکجا و هرلحظه صحبت میکنیم و این باعث میشود گرههایی که درون ما به صورت یک زخم وجود داشته، به مرور زمان عمیقتر شود و در نهایت به شکل یک بیماری در جسم ما بروز کند، چون ما از پنهان خیلی مسائل خبر نداریم.
آقای مهندس به عنوان استاد راهنما همه ما و کنگره میفرمایند: من خیلی چیزها را نمیدانم و آگاهی ندارم پس قضاوت در مورد چیزی که نمیدانم برای من مشکل است. یادم هست خانمی آمد مقابل آقای مهندس و از همسرشان شکایت کرد، آقای مهندس اجازه صحبت کردن به ایشان را ندادند و گفتند برو و خودت را درست کن. ببینید ما چقدر دچار اشتباه میشویم.
در مورد انسانهایی که در گذشته آنها نبودیم و از آینده آنها هم خبرنداریم؛ ولی جا پای کفش این عزیزان میگذاریم و به قضاوت مینشینیم. خداوند سریعالحساب است یعنی به زودی این کفش را پای من میکند تا من آن رنج را بکشم و متوجه شوم اینکار ضدارزش است و نباید قضاوت بیهوده کرد.
قاضیهایی هستند که سالیان سال درس خواندند، تجربه کسب کردند، اینراه را یاد گرفتند؛ اما گاهی اوقات امکان دارد به دروغ و یا با نادیده گرفتن قضیهای حکم صادر کنند، که حتی شخص را به مرحله اعدام برسانند و بعدا از روی آزمایش DNA مشخص شود که اشتباه قضاوت کردهاند. ما باید نسبت به مشکلاتی که در خودمان داریم دقت و پرهیز کنیم، تنها راه آن هم استفاده و کاربردی کردن مثلث دانایی است.
در نهایت اگر ما در مسیر تزکیه و پالایش قدم بگذاریم؛ به مرور زمان نیروهایی هستند؛ که به ما کمک میکنند؛ تا از موضوع قضاوت و جهالت خارج شویم.
رهایی 40 سیدی و ورود به سفر دوم همسفر فریبا رهجو راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
.jpg)

مرزبان کشیک: همسفر شهلا
تایپ: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
ویراستار: همسفر رضوان رهجو راهنما همسفر نرگس دبیر سایت (لژیون اول)
عکاس: همسفر سیما رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت (لژیون اول)
همسفران نمایندگی صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
192